درس بعد

بحث تفسير موضوعي پيرامون آيات معاد

درس قبل

بحث تفسير موضوعي پيرامون آيات معاد

درس بعد

درس قبل

موضوع: آیات معاد 1


تاریخ جلسه : ۱۳۹۰/۱۱/۹


شماره جلسه : ۵۲

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • بحث ما در آيات شريفه‌اي است كه دلالت بر حيات برزخي دارد؛ قبلاً چندين آيه را مورد بحث قرار داديم. يكي از آيات ديگري كه دلالت بر عالم برزخ و حيات برزخي دارد آيه شريفه يازدهم سوره مباركه غافر (مؤمن) است؛

دیگر جلسات



بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين

بحث ما در آيات شريفه‌اي است كه دلالت بر حيات برزخي دارد؛ قبلاً چندين آيه را مورد بحث قرار داديم. يكي از آيات ديگري كه دلالت بر عالم برزخ و حيات برزخي دارد آيه شريفه يازدهم سوره مباركه غافر (مؤمن) است؛ خداي تبارك و تعالي از قول كفار نقل مي‌كند «قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ» خدايا ميراندي ما را دو بار، يعني دو تا اماته داشتيم «وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ» و دو بار احياء‌ داشتيم، يعني دو بار ما را ميراندي و دو بار هم ما را زنده كردي «فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَ» ما به ذنوب خودمان اعتراف مي‌كنيم «فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ» آيا براي خارج شدن از آتش جهنم راهي وجود دارد يا خير؟

ذيل آيه «فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ» دلالت روشني دارد كه اين «قالوا» در همان هنگامي است كه در دوزخ هستند اين حرف را مي‌زنند، يعني وقتي اينها در عذاب جهنم قرار مي‌گيرند، مي‌گويند «أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ» اين ذيل آيه قرينه بر اين معناست.


آيه قبل این است كه «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ» كساني كه كفر ورزيدند ندا داده مي‌شوند كه «لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ» امروز دشمنيِ خدا با شما كفّار بزرگتر از آن دشمني‌اي است كه خودتان در بين خودتان داشتيد. اين ندا مي‌آيد «لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ» خدا مي‌فرمايد ما رُسُل را در دنيا فرستاديم و شما را دعوت به ايمان كرديم ولي قبول نكرديد! حالا امروز كه روز قيامت است دشمني خدا با شما بزرگتر از آن دشمني‌اي است كه خودتان با يكديگر داريد. باز در آيه قبل هم يكي از عذاب‌هايي كه كفار در روز قيامت دارند دشمني‌اي است كه بين خودشان ايجاد مي‌شود؛ هر كدام به ديگري مي‌گويند تو سبب ضلالت من بودي، تو من را گمراه كردي، آيه ظهور در اين دارد. نه اينكه بگوئيم آيه دلالت دارد در اينكه اينها در دنيا با هم دشمني داشتند،‌ نه! يك دشمني در روز قيامت به عنوان عذاب بين الكفار مطرح است، خدا مي‌فرمايد دشمني خدا با شما كفار از اين دشمني بزرگتر است.


در ادامه خداوند مي‌فرمايد وقتي اين ندا داده مي‌شود «قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ» اولين سؤال این است كه آيا بين اين آيه يازدهم و آيه دهم ارتباطي وجود دارد؟ بگوئيم خدا يك ندايي به اينها مي‌دهد كه «لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ» اينها در جواب نداي خدا مي‌گويند «رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ»، دو بار ما را ميراندي، دو بار ما را احيا كردي «فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَ» ما به گناهان‌مان اعتراف مي‌كنيم. اين آيه جواب از آن ندايي است كه خداي تبارك و تعالي مي‌دهد. يا احتمال دوم اينكه بگوئيم اين آيه يازدهم ارتباطي به آن ندا ندارد؛ خدا مي‌فرمايد در روز قيامت ما به كفار مي‌گوئيم «لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ»، يكي از حرفهايي كه اينها مي‌زنند این است كه مي‌گويند خدايا دو بار ما را اماته كردي و دو بار هم ما را احياء كردي، ما اعتراف به گناه مي‌كنيم «فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ».


از كلمات مرحوم علامه طباطبائي رضوان الله تعالي عليه استفاده مي‌شود كه اين «قالوا» در آيه يازدهم جواب آن ندا است كه در آيه دهم است، در آيه دهم فرمود: «يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ» خدا مي‌فرمايد الآن دشمني خدا با شما كفار خيلي بزرگتر از آن دشمني بين خودتان است، اينها در مقام جواب به اين ندا مي‌گويند خدايا دو بار ما را ميراندي، دو بار ما را احيا كردي، ما اعتراف به ذنوب داريم، حالا «فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ» گويا از خدا تقاضا مي‌كنند كه دشمني‌اش را در حقّ اينها به فعليت نرساند.


همه بحث‌ها این است كه آيا از اين آيه شريفه مسئله حيات برزخي را مي‌توانيم استفاده كنيم؟ كما اينكه برخي از مفسرين از جمله خودِ مرحوم علامه از اين آيه شريفه حيات برزخي را استفاده كرده‌اند.

پس اولين سؤال این است كه آيا اين «قالوا ربنا» ارتباط به «ينادون» دارد يا نه؟‌ آيا اين در جواب آن ندا است؟ مرحوم علامه مي‌فرمايند بله «سياق الآية و ما قبلها يشعر بأنّهم يقولون هذا القول بعد استماع النداء السابق» بعد از اينكه آن نداي سابق را شنيدند مي‌گويند «رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ». بعد مي‌فرمايد كفار در دنيا در رِيب و شك نسبت به بعث بودند، در اينكه يك روزي بعد از اينكه از دنيا مي‌روند رجوع به خداي تبارك و تعالي مي‌كنند شاك يا منكر بودند! و اينها الآن مي‌گويند ما حالا قبول كرديم «رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ» دو بار ما را ميراندي و دو بار هم ما را احيا كردي، يعني چون روز قيامت همه‌ي حقايق برايشان روشن مي‌شود بر اين اماته و احياء‌ اعتراف مي‌كنند و بعد هم مي‌گويند آيا ما مي‌توانيم از جهنم خارج شويم يا خير؟


كه ايشان باز اينجا نكات خوبي دارند ومي‌فرمايد چون اين كفار در دنيا روز حساب را فراموش كردند «ونصيان يوم الحساب مفتاح كل المعصية» فرمودند فراموشي روز قيامت مفتاح هر معصيتي است. به آيه 26 سوره مباركه «ص» اشاره مي‌كنند «إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ» اينهايي كه از راه خدا گمراه مي‌شوند عذاب زياد دارند چون روز حساب را فراموش كردند و مي‌فرمايند در آنجا رِيب و شك و ترديد از كفار زائل مي‌شود و يقين پيدا مي‌كنند و دنبال تخلّص از عذاب هستند. آنجا اعتراف به گناه مي‌كنند، دنبال تخلّص از عذاب هستند! يعني اين اعترافشان به گناه مترتّب بر حصول يقين به معاد است.


بعد مي‌فرمايند اين «أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ» را مشهور مفسرين اينطور مي‌گويند كه اماته‌ي اولي همين اماته از حيات دنياست، احياء اُولي احياي در عالم برزخ است، اماته دوّم اماته از برزخ است، يعني وقتي كه در برزخ هستند نفخ صور دوم كه دميده مي‌شود «فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ»[1] تمام برزخيان دوباره از دنيا مي‌روند، يعني اماته پيدا مي‌كنند باز دو مرتبه احياء دوّم براي روز بعث و روز حساب.


اگر ما آمديم آيه شريفه را اينطور گفتيم كه «أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ» به اين معناست كه اماته اولي همين اجلي است كه انسان در اين دنيا دارد و موت قطعي است كه پيدا مي‌كند، احياء اولي، چون مي‌گويد «وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ» دو بار ما را احياء كردي، احياء اولي همان عالم برزخ مي‌شود. اماته‌ي ثاني باز ميراندن در عالم برزخ است، يعني تمام انسا‌ن‌ها وقتي قيامت مي‌شود دو مرتبه مي‌ميرند، «وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ» و خداي تبارك و تعالي همه را دوباره احياء مي‌كند براي روز قيامت. اگر ما آيه را اينطور بيان كرديم نتيجه اين مي‌شود كه بعد از اماته اولي يك حيات اوّلي وجود دارد كه اسم اين حيات اولي را مي‌گذاريم حيات برزخي، بعد از اماته دوم حيات دومي هست كه حيات يوم البعث است و حيات روز قيامت است، اين حيات بايد حيات برزخي باشد و در نتيجه آيه شريفه روي اين بيان دلالت بر برزخ و حيات برزخي دارد.


احتمال دوم این است كه اين آيه يازدهم سوره مباركه مؤمن نظير آيه 28 از سوره مباركه بقره است. در آيه 28 سوره مباركه بقره مي‌فرمايد «كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْيَاكُمْ» شما يك زماني مُرده بوديد و خدا احياءتان كرد «ثُمَّ يُمِيتُكُمْ» دوباره خدا شما را ميراند «ثُمَّ يُمِيتُكُمْ» بعد دوباره زنده مي‌كند، وقتي كه زنده كرد «ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ». برخي گفته‌اند اين آيه يازدهم در سوره مؤمن «أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ» همان آيه 28 سوره بقره است. در نتيجه اماته قبل از زنده شدن در دنياست، يعني انسان قبل از اينكه در اين دنيا بيايد، قبل از اينكه نطفه باشد موت اول است، و احياء اولي همين زندگي و حيات دنيوي است، مرگ در اين دنيا مي‌شود اماته دوم، در نتيجه احياء دوم همان حيات روز قيامت است كه اگر آمديم گفتيم آيه اين معنا را دلالت دارد «أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ» گفتيم اين مثل آيه «كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْيَاكُمْ» يك زماني مُرده بوديد و خدا شما را زنده كرد «ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ» شما را ميراند و سپس دوباره زنده كرد «ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» جواب این است كه در اين آيه سوره مؤمن مي‌گويد «اَمَتَّ» از اماته است، اماته يعني ميراندن، ميراندن در جايي است كه مسبوق به يك حياتي باشد، يعني جايي كه حيات نباشد زماني است كه انسان خاك بوده، نمي‌گويند اماته كرده، اموات درست است ميّت بوده، اما اماته در آن معنا ندارد بلكه اماته مصدر باب افعال است، «اماتَ يُميتُ إماتَةً» و كفار به خدا عرض مي‌كنند تو ما را اماته كردي، يعني يك زماني زنده بوديم و تو ما را از بين بُردي، هر اماته‌اي مسبوق به حياتي است. آن زماني كه انسان نطفه است قبل ولوج الروح، آن زمان ميّت است و اماته‌اي وجود ندارد، آن زمان هم مي‌گويند عنوان ميّت را دارد.


پس احتمال دوم با لفظ اماته سازگاري ندارد، كه بعضي‌ها هم اين كار را كردند، بيائيم يك تكلّفاتي را در اينجا به خرج بدهيم، براي اماته يك معناي مجازي كنيم كه به همان معناي موت هم باشد، پس اين احتمال دوم باطل است.احتمال سوم این است كه اين «احييتنا» دو حيات است: يكي حيات در عالم زر است، احياء النفوس في عالم الزر وقتي كه در عالم زر، خداي تبارك و تعالي مي‌فرمايد ما از شما عهد نگرفتيم در عالم زر «ألست بربكم قالوا بلي» احياء اول همان احياء در عالم زر است، بعد از آن اماته اول مي‌شود، احياء دوم آوردن به اين عالم دنياست، اماته‌ي دوم هم اماته از اين عالم دنياست كه احياء سومي به وجود مي‌آيد كه احياء در بعث است. پس اگر كسي بخواهد احتمال سوم را بگويد؛ دو اماته است و سه احياء است، احياء اول احياي در عالم زر است، بعد خدا اينها را مي‌ميراند، احياء‌ دوم آوردنِ در اين دنياست و بعد خدا مي‌ميراند، احياء سوم احياء در روز قيامت است كه اگر ما آمديم اينطور معنا كرديم، ديگر آيه دلالت بر عالم برزخ ندارد، اين هم احتمال سوم.


احتمال چهارم این است كه اصلاً در اين آيه شريفه «رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَ» اين اثنتين دلالت بر تكرار دارد، خودش دخالت و موضوعيّتي ندارد. «رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ» يعني خدايا چند بار ما را ميراندي، دلالت بر تكرار دارد «وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ» يعني دلالت بر تكرار كند، در نتيجه بگوئيم آيه اصلاً كاري به اين ندارد كه كفار در قيامت بخواهند بگويند يك روزي ما در دنيا بوديم، ما را ميراندي، بعد احياء برزخي به ما دادي، دوباره در احياء برزخي هم ما را ميراندي، دو مرتبه احياء براي قيامت آوردي، اينها را نمي‌خواهند بگويند! بلكه در همين جهنّم دائماً اينها مي‌ميرند و زنده مي‌شوند، يكي از سؤالات این است كه بالأخره اين انسان در جهنم چقدر توان و ظرفيت دارد، وقتي سوخت و تمام شد! ديگر چه كسي را خدا مي‌خواهد عذاب كند؟ به نظر ما اين احتمال در اين آيه شريفه از همه احتمالات اقواست؛ مخصوصاً اگر گفتيم اين آيه شريفه با آيه قبل ارتباط دارد، در آيه قبل كه اول بحث عرض كرديم، خدا به كفّار ندا مي‌دهد و به كفار مي‌فرمايد «يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ» دشمني خدا با شما بزرگتر از دشمنيِ بين خودتان است. يك كسي سؤال كند كه دشمني خدا بزرگ است اين تجلّي‌اش در چه چيزي است؟‌ خدا اگر بخواهد با كفار در روز قيامت دشمني كند، تجلي‌اش در این است كه اينها را دائماً مي‌ميراند و زنده مي‌كند. كفار اين را مي‌گويند و الا اصلاً ميراندن در دنيا و در برزخ را چه لزومي دارد مطرح كنند؟‌ مرحوم علامه مي‌فرمايد اينها براي اينكه بگويند ما كه در دنيا بوديم آن موقع وقتي صحبت جهنّم و برزخ مي‌شد ما مسخره مي‌كرديم مي‌گفتيم «مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَ» اصلاً قيامتي در كار نيست و برزخي در كار نيست «إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَ» غير از حيات دنيا چيز ديگري نيست! اما حالا مي‌خواهند به خدا عرض كنند كه خدايا ما يقين پيدا كرديم.


ما عرضمان این است كه در آياتي كه قبلاً در مورد برزخ خوانديم، كفار به مجرّد موت يقين پيدا مي‌كنند، ملك الموت را مي‌بينند، عالم برزخ را مي‌بينند، همان موقع برايشان يقين حاصل شده وا گر بخواهيم « أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ» را به اين برگردانيم معنا ندارد! به نظر ما اين احتمال اقرب احتمالات است كه مخصوصاً با آيه قبل كه آنجا خدا مي‌گويد دشمني خدا خيلي بزرگ است، خدا مي‌خواهد با كفار دشمني كند، بروزش در این است كه اين كافر را دائماً در جهنم مي‌ميراند و زنده مي‌كند! بعد كفار مي‌گويند خدايا اين همه ما را ميراندي و زنده كردي ما قبول داريم «فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ» حالا آيا مي‌تواني ما را از آتش جهنم خارج كني يا نه؟ به نظر مي‌رسد كه اين بهترين احتمال است و روي اين معنا نمي‌توانيم بگوئيم اين آيه شريفه دلالت بر حيات برزخي دارد. مرحوم علامه براي اينكه اين احتمال را رد كنند مي‌فرمايند اگر خدا فرمود «أمتنا إماتتين» اين احتمال خوب بود اما فرموده «أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ» يعني دوبار، كه مي‌گوئيم دو بار هم كنايه از تكرار است، چه اشكالي دارد مثل «ثُمَّ ارْجِعْ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ» كرّتين همانطوري كه دلالت بر تكرار دارد اثنتين هم دلالت بر تكرار دارد. به نظر مي‌رسد اين آيه شريفه ديگر دلالت بر برزخ نداشته باشد.


و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

 


[1]. سوره زمر: آيه 68.

برچسب ها :


نظری ثبت نشده است .