موضوع: كفایة الاصول جلد اول(فقط متن)
تاریخ جلسه : ۱۳۷۲
شماره جلسه : ۳۶
-
توجيهات و تفاسير مربوط به اين روايات
-
خلاصه امر دوازدهم
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
آخوند مىگويد: اگر از عينين دو فرد از جاريه و دو فرد از باكيه (مجموعا 4 فرد) اراده كرد، استعمال لفظ در اكثر از معناى واحد مىشود.
نكته اين جواب سوّم اين است كه: صاحب معالم فرمود: استعمال تثنيه و جمع در بيش از يك معنا، استعمال حقيقى است. آخوند مىگويد: خير، زيرا طبق اين مثال كه از عينين 4 فرد را اراده مىكنيم، لفظ را در اكثر از معنا استعمال نمودهايم، ولى در اين صورت اشكالى متوجّه صاحب معالم مىشود كه اينكه اين استعمال مجازى است؛ زيرا شما در موضوعله مفرد، وحدت را قيد مىدانيد و مىگوييد: عينين جاى عين و عين نشسته است؛ ولى اكنون كه از عين، دو فرد جاريه اراده بايد قيد وحدت را القاء كنيد.
صاحب معالم نسبت به موضوعله، قيدِ وحدت را آورد، يعنى: واضع مىگويد: عين براى «جاريه» به تنهايى وضع شده است؛ و روشن است وقتى كه براى يك «جاريه» وضع شده است، اگر دو «جاريه» شد، وحدت و تنهايى از بين مىرود؛ و همانطور كه وحدت نسبت به خود معنى است نسبت به فرد هم هست.
اگر از عينين يك فرد جاريه و يك فرد باكيه را اراده كرديد استعمال حقيقى است؛ زيرا قيد وحدت باقى است.
أمّا اگر از عينين، دو فرد جاريه و دو فرد باكيه را اراده كنيد اينجا استعمال مجازى است؛ زيرا قيد وحدت القاء شرط است.
تذكّر: اين جواب و اشكال به صاحب معالم فقط در لفظ تثنيه است نه جمع، زيرا تثنيه براى دو فرد وضع شده است، بر خلاف جمع كه داراى حد اقلّ هست ولى حد اكثرى ندارد.
وهم: شما مرحوم آخوند فرموديد استعمال لفظ در بيش از يك معنا، عقلاً محال و ممتنع است؛ در حالى كه ما وقتى به رواياتى كه در باب قرآن وارد شده مراجعه مىكنيم رواياتى مىبينيم به اين مضمون كه: إنّ للقرآن بطونا سبعة أو سبعين. متوهم مىگويد: ما يك لفظ داريم و خدا يك معناى ظاهرى و 7 بطن يا 70 بطن را از آن اراده كرده است. لازمه اين حرف اين است كه يك لفظ در 71 معنا يا در 8 معنا استعمال شده است ـ بر اساس رواياتى كه مىگويد قرآن 7 بطن دارد ـ .
بنابراين، اين روايات نهتنها مىگويد كه استعمال لفظ در اكثر از معناى واحد جايز است؛ بلكه در قرآن هم واقع شده است، ولى شما مىگوييد كه چنين استعمالى محال است؛ و حال آنكه مهمترين دليل بر امكان يك شىء، وقوع آن است.
پس وقتى روايات مىگويد كه چنين چيزى در قرآن واقع شده است، ما هم بايد بگوييم كه چنين استعمالى امكان دارد.
دفع توهّم: اين روايات مىگويد: خداوند از آيه، اين 7 بطن را اراده كرده است؛ ولى آيا اراده كردن 7 بطن، معنايش اين است كه خدا لفظ را هم در آن معانى استعمال كرده است؟ خير، بلكه لفظ در بيشتر از يك معنا و آن هم معناى ظاهرى استعمال نشده است.
توجيهات و تفاسير مربوط به اين روايات
1ـ تفسير اوّل: شايد مراد از اين بطون اين است كه در همان حالى كه خداوند لفظ را در معناى خودش استعمال كرده است، آن معانى هم مرادش بوده است.2ـ تفسير دوّم: اين معانى و بطون از لوازم معناى ظاهرى الفاظ قرآن است. شما آن جايى كه لفظ را مىگوييد و معناى مطابقى دارد، گاهى اين معناى مطابقى يك معناى التزامى هم دارد، ولى آيا شما مىتوانيد بگوييد كه لفظ در معناى التزامى هم استعمال شده است؟
خير، زيرا لفظ هميشه در معناى مطابقى استعمال مىشود و ما خودمان معانى التزامى را درك مىكنيم.
بطون، معانى التزاميه قرآن است، و چون اگر متكلّم لفظى را گفت و معناى التزامى را هم اراده كرد، معنايش اين نيست كه لفظ در آن معناى التزامى استعمال شده باشد؛ پس اين معانى التزامى قرآن هم از لفظ اراده نشده است.
فرقى كه اين معانى التزامى قرآن با ساير معانى التزامى دارد اين است كه عقول از ادراك معانى التزامى قرآنى قاصر است؛ گرچه ساير معانى التزامى را مىتوانيم درك كنيم.
خلاصه امر دوازدهم
1ـ استعمال لفظ در اكثر از معناى واحد، عقلاً محال و ممتنع است (نظريه مرحوم آخوند).2ـ حقيقت استعمال، مسئله علامت بودن نيست؛ بلكه مسئله مرآتيت است، يعنى: لفظ، وجه و مرآة معنا است و لفظ فانى در معنا مىشود.
3ـ آخوند فرمود: اگر امتناع عقلى را نپذيريم و بگوييم استعمال در اكثر از معنا عقلاً ممتنع نيست، تفصيل صاحب معالم را نمىپذيريم، به اينكه يا بايد استعمال لفظ در اكثر از معنا، در مفرد و تثنيه و جمع مجاز باشد يا در تمام اينها حقيقت باشد.
اگر قيد وحدت را در موضوعله پذيرفتيم، پس اين استعمال در مفرد و تثنيه و جمع، مجاز است.
و اگر قيد وحدت را در موضوعله نپذيرفتيم ـ كه آخوند قبول ندارد ـ پس استعمال در تمام اينها حقيقت است كه نظر آخوند هم همين است.
4ـ تفسيرى كه آخوند براى تثنيه و جمع كرد كه تثنيه و جمع به منزله تكرار است من حيث الأفراد.
نظری ثبت نشده است .