موضوع: تعادل و تراجیح
تاریخ جلسه : ۱۳۹۷/۲/۵
شماره جلسه : ۱۰۰
-
اشاره به سخنرانی حضرت استاد در عتبات
-
فقدان دو شرط از شرائط امر به معروف در قیام امام حسین علیه السلام و توجیه آن
-
اقسام جهاد (ابتدائی، دفاعی، ذبی)
-
تحلیل قیام امام حسین علیه السلام طبق جهاد ذبی
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۱۰
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
اشاره به سخنرانی حضرت استاد در عتبات
بعضی از آقایان فرمودند بحثی كه در سفر كربلا داشتیم را اشارهای كنیم و فكر میكنم نكات خیلی علمی و فقهی هم در آن هست. عنوان موضوعی كه برای سخنرانیای كه بحمدالله به عربی ایراد شد. ما دو سه سال قبل هم به آنجا رفته بودیم باز به عربی القاء سخن شد و امسال هم همینطور و این سخنرانی از شبكه كربلا به صورت مستقیم پخش میشد. عنوانش «النهضة الحسینیة و الذب عن بیضة الاسلام» است.متولیان حرم امام حسین و حضرت عباس (علیهماالسلام) در سال به مناسبت ولادت امام حسین، امام سجاد و حضرت عباس (علیهم السلام) مهرجانی میگیرند و عنوانش «مهرجان ربیع الشهادة» است. از نقاط مختلف دنیا هم دعوت میكنند برای حضور در آنجا، مباحث علمی دارد، شعر دارد، بحثها و نشست های مختلفی دارد، آن صحبتی كه ما داشتیم عنوانش این بود. امسال اینها نسبت به این قضیهی داعش و مقابلهی مردم عراق و حشد الشعبی با اینها كه به نحو جهاد برایشان لازم شد، مدّ نظرشان این بود كه برایشان دنبال بشود، این بحث را دنبال كردیم كه عرض میكنم.
فقدان دو شرط از شرائط امر به معروف در قیام امام حسین علیه السلام و توجیه آن
واقع مطلب این است كه در نهضت امام حسین (علیه السلام) باید از دید اجتهادی كار بشود كه به نظر من این جهتش هنوز خیلی كمرنگ است. یك سؤالی اینجا مطرح است و آن اینست كه آیا نهضت امام حسین علیه السلام بر اساس امر به معروف و نهی از منكر بود كه خود حضرت هم فرمود «أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی»[1] بنا بر اینكه سند این تعبیر درست باشد چون این بیشتر در كتب اهل سنت نقل شده. اگر این است ما در فقهمان در مباحث امر به معروف و نهی از منكر دو شرط داریم كه این دو شرط در قضیهی نهضت كربلا نبوده.شرط اول این است كه آمر و ناهی در صورتی امر و نهی برایشان واجب است كه علم به تأثیر یا لااقل احتمال عقلایی تأثیر را بدهند. اما در جایی كه علم به تأثیر وجود ندارد كه هیچ، علم به عدم تأثیر است. اینجا امر به معروف و نهی از منكر واجب نیست. در قضیهی امام حسین (علیه السلام) به حسب ظاهر، چون این علم به تأثیر كه میگویند تأثیر آینده را نمیگویند آمر در صورتی واجب است امر كند كه بالفعل یا قریب الی الفعلیة اثر بگذارد. امام میدانست كه به حسب ظاهر هیچ اثری ندارد. پس شرط اول منتفی است.
شرط دوم این است كه آمر باید از این امر خطر جانی یا مالی یا عرضی متوجه خودش یا من یتعلق به نباشد. در صورتی امر به معروف واجب است كه این آدم بداند خطری ندارد. میخواهد كسی را به معروف امر کند اما ممکن است جانش در خطر باشد واجب نیست. نه تنها واجب نیست بلکه در روایاتش وارد شده که «لَمْ یؤْجَرْ عَلَیهَا» و تعابیر این چنینی دارد که در این جزوه به آن اشاره شده است[2]. این شرط هم مسلم منتفی بوده. حضرت میدانست خودش، اولادش و اصحابش كشته میشود، بانوان به اسارت میروند، حتی میدانست كه طفل شش ماههاش كشته میشود، پس این هم منتفی است.
پس اینكه حضرت علی فرض اینكه فرموده باشند «أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ» باید توجیه بشود. این را به عنوان یكی از دواعی قرار بدهیم بگوئیم یكی از دواعی این بوده. اما داعی و آن علت اصلی چیز دیگری است كه باید آن را پیدا كنیم. یا ببریم تحت نظریهای كه ما داریم عناوین تحتانی و عناوین فوقانی. یعنی این جزء عناوین تحتانی قضیه است یك عنوان فوقانی دارد.
به نظر ما عنوان اصلی و فوقانی كه تمام حركتهای امام حسین (علیه السلام) را میشود بر همان اساس تحلیل كرد، عنوان الذب (یعنی دفاع) عن بیضة الاسلام است یعنی جایی كه كسی ببیند اساس اسلام در خطر است. اینجا بر او واجب است كه از اسلام دفاع كند ولو یقین دارد كشته میشود یقین دارد زن و بچهاش مورد اذیت و آزار قرار میگیرند مورد اسارت قرار میگیرند این حقیقت نهضت امام حسین (علیه السلام) است.
آنجایی كه فرمود «وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَام»[3] یعنی باید فاتحه اسلام را خواند! «إِذْ قَدْ بُلِیتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یزِید»[4] این عنوان حقیقت این نهضت را تشكیل میدهد. آن وقت تحلیل اینكه امام حسین (علیه السلام) آمد چرا زن و بچه را همراهش آورد؟ چرا اینها را در گرفتاری قرار داد؟ اینها همه قابل جواب است با این عنوان و با این بیان. یعنی وقتی جای دفاع از بیضه الاسلام یعنی اصل اسلام. گاهی اوقات مجتمع المسلمین هم در فتاوا، بعضی از بزرگان به آن اضافه كردند اگر یك بلدی از بلاد مسلمین به عنوان المجتمع المسلمین در خطر است. كما اینكه در این قضیهی داعش هم اصل اسلام در خطر بود و هم اینها دنبال این بودند كه اعتاب مقدسه را از بین ببرد. در این تتبعی كه كردم دیدم مرحوم محقق كركی در مخطوطاتش رسالهای دارد به نام «رسالةٌ فی الذب عن بیضة النجف». نجف به عنوان عاصمه شیعه در خطر بوده در آن زمان، مرحوم محقق كركی یك چنین رسالهای را نوشته.
اقسام جهاد (ابتدائی، دفاعی، ذبی)
ما باید بگوئیم سه نوع جهاد داریم؛الف- جهاد دفاعی: دشمن حمله كرده و مسلمانها دفاع میكنند و دشمن را از بین میبرند.
ب- جهاد ابتدایی: در این جهاد دشمن حمله نمیكند بلكه مسلمانها از طریق امام مسلمین كفار را به اسلام دعوت میكنند اگر بعد از اینكه منطق اسلام را شنیدند و لجاجت كردند طبق آیات جهاد ابتدایی برای نجات مستضعفین از رجال و نساء و ولدان باید اقدام کرد. آن مردها، زنها و بچه هایی که در اختیار اینهاست چه گناهی كردند و اگر به داد اینها نرسیم در حالت كفر و شرك باقی میمانند. در جهاد ابتدایی اول دعوت است و بعد از دعوت جنگ است. ما این بحث آیات جهاد ابتدایی را مفصل مطرح كردیم و این روزها هم این كتاب چاپ میشود.
یكی از دردها این است كه هنوز در حوزه علمیه در جهاد ابتدایی كه یكی از مشخصههای این دین آخر الزمان و دین پیامبر خاتم است خوب کار نکردیم. جهاد ابتدایی در سیزده سالی كه پیامبر در مكه بود تشریع نشد، اینكه میگویند اسلام از اول آمد گفت جنگ و ... ناشی از عدم اطلاعشان است. در آن سیزده سال فقط مسلمانها مورد اذیت و آزار، حتی كشته شدن قرار میگرفتند هر چه پیامبر عرض میكردند اجازه بدهید مقابله كنید فرمود نه. دو سه ماه آخر مكه یا به قول بعضی محققین اول هجرت به مدینه اولین آیهای كه در جهاد نازل شد این بود «أُذِنَ لِلَّذینَ یقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا»[5] و وجوب هم نیامد بلکه اذن بود. ما در این كتاب این مسئله را مطرح كردیم كه همانطور كه در باب شرب خمر به صورت تدریجی اسلام مسئلهی تحریم شرب خمر را مطرح كرد که در چهار مرحله بوده، در مسئله جهاد ابتدایی هم به صورت تدریجی در چند مرحله مسئله مطرح شد.
این را در سخنرانی آنجا هم گفتم و خیلی هم تعجب كردند؛ در زمان مرحوم والد ما (رضوان الله تعالی علیه و حشره الله مع الحسین علیه السلام) آمدند به ایشان گفتند در كویت، آمریكاییها قرآنی چاپ كردند كه آیات جهاد را از آن حذف كردند! بحث معاد و ... سر جای خودش كه آیات معاد سه چهارم آیات قرآن است از معاد كه بگذریم توحید و معاد و اینها، بحث جهاد اصلاً آیاتش با آیات نماز، زكات و... قابل مقایسه نیست و اینها آمدند آیات جهاد را حذف كردند.
ما آن بحث را از كتاب آقای صالحی نجفآبادی شروع کردم و دیدم در اوایل كتاب نوشته شده فقها و مفسران از زمان شیخ طوسی تا زمان ما همهشان اشتباه كردند. ایشان میگوید تقسیم جهاد دفاعی و ابتدایی منكریم چیزی در اسلام به نام جهاد ابتدایی نداریم و هر چه هست جهاد دفاعی است. این تقسیم در كلمات فقها و بزرگان، از قدیم بوده و هست هم در فقه ما یك احكام خاص دارد، هم در تفسیر و تفاسیر ما وجود دارد، هم اهلسنت قبول دارند و هم شیعه قبول دارد.
حالا اینجا هم من یادی كنم از مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی (قدس سره) كه ایشان خیلی روی قرآن كار كرده بود. در یك جلسه به ایشان گفتم شما جهاد ابتدایی را قبول دارید یا نه؟ ایشان تأمل نزدیك به رد كرد. میدانستم اینها در آن زمانی كه در حوزه درس میخواندند یك مقداری تحت تأثیر آقای صالحی نجفآبادی بودند. ایشان در بحث جهاد، در قضیه امام حسین7، در اینكه میگوید امیرالمؤمنین در محراب كشته نشد افكار مختلفی دارد. داستانی هم با مرحوم والد ما دارد كه جایش نیست عرض كنم.
ایشان گفت نمیشود استفاده كرد و مشكل است چنین چیزی را استفاده كرد. بحث جهاد را آن موقع سه چهارمش را در یك جزوهای جمعآوری كرده بودم كه مرور كنم گفتم آقا شما این بحث را ببینید و یك وقت دیگر كه شما را دیدم نظرتان را جویا میشوم. بعد از یكی دو سال باز ایشان را دیدم گفتم شما جزوه را دیدید گفت بله با دقت خواندم، گفتم نظرتان همان است؟ گفت نه حق با شماست و قبول كرد، آدم منصفی بود.
یكی از چیزهایی كه دشمن امروز علیه اسلام مطرح میكند همین جهاد ابتدایی است در حالی كه نمیدانند شرط اول جهاد ابتدایی دعوت است یعنی امام مسلمین باید دعوت كند از كفار برای اسلام، بگوید این دین ماست بیائید مسلمان شوید. در قرآن آیه «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكینَ اسْتَجارَك»[6] یعنی میگوید موقع جنگ است، یكی از مشركین به مسلمین پناه میبرد «حَتَّى یسْمَعَ كَلامَ اللهِ» میگوید من میخواهم ببینم شما چه میگوئید؟ «فَأَجِرْه» بعد میفرماید وقتی این برای تحقیق پیش شما آمد یك تا ده روز مهلت بدهید و این اطلاق دارد. بعد اگر گفت من قانع نشدم حق ندارید او را بكشید، این را باید به جبهه خودش برگردانید و بعد كه به آنجا رفت شروع به جنگیدن كنید. از این آیه مسئله لزوم دعوت به خوبی استفاده میشود كه باید دعوت شود، حالا اگر كفار گفتند ما یكی دو سال باید تحقیق كنیم، امام مسلمین باید به ایشان اجازه بدهد.
در جهاد ابتدایی را تقریباً قریب به اتفاق میگویند شرطش حضور معصوم است، مثلاً مرحوم آقای خوئی با اینكه ولایت مطلقه فقیه را قبول ندارد ولی ایشان میگوید در زمان غیبت هم میشود جهاد ابتدایی كرد. ما یك روایت معتبر پیدا كردیم كه در زمان غیبت ترخیص در ترك جهاد ابتدایی داده شده، این را آوردیم در این كتاب.
ج- جهاد ذبی: یعنی مسلمانها جایی كه دیدند اسلام در خطر هست باید دفاع كنند. حالا ببینید ما بین جهاد ابتدایی و جهاد ذبی هفت فرق پیدا كردیم كه در این رساله نوشتم. مثلاً جهاد ابتدایی واجب كفایی است اما جهاد ذبی واجب عینی است. جهاد ابتدایی متوقف بر دعوت است اما جهاد ذبی متوقف بر دعوت نیست. در جهاد ابتدایی باید معصوم (علیه السلام) نظر بدهد و جهاد ذبی اینطور نیست. جهاد ابتدایی واجبٌ بالنسبة إلی من یری المسلمین من الكفار یعنی وقاتل الذین یلونكم، در جهاد ابتدایی ما اول باید بگوئیم همسایهی كافرمان كیست؟ حق نداریم برویم یك كافری كه آن طرف دنیاست كی هست، این واجب علی كل من یدرك عدواً للاسلام فی أیة نقطة من نقاط العالم. هدف اصلی در جهاد ابتدایی این است كه ما كفار را وارد اسلام كنیم اما هدف اصلی در جهاد ذبی دفاع از اصل اسلام است. در جهاد ابتدایی اذن والدین را خیلیها معتبر میدانند و در این جهاد ذبی معتبر نمیدانند.
سؤالی در زمان ما مطرح است که از اول انقلاب این سؤال مطرح بود كه ما را چه به اسرائیل؟ اسرائیل منطقهای از فلسطین را اشغال كرده و خود فلسطینیها مقابله كنند و بیرونش كنند. چرا امام (رضوان الله تعالی علیه) این همه روی مسئله اسرائیل تكیه میكردند و به عنوان یكی از آرمانها و اهداف انقلاب مطرح میكردند؟ الآن هم رهبری معظم انقلاب همان آرمان را دنبال میكند، چرا؟ این توجیه فقهیاش فقط روی همین اساس جهاد ذبی است. یعنی اسرائیل خطرٌ علی الاسلام و المسلمین اسرائیل به وجود آمده تا اسلام را از بین ببرد هیچ هدفی ندارد. اینها دنبال اینكه یك جایی را بگیرند بیت المقدس را بگیرند، این همه جاهای درجه یك در اروپا و نقاط مختلف دنیا در اختیارشان هست اما آمدند روی بیت المقدس، روی قبله اول مسلمین، حالا ادعای مالكیت هم كردند. اول هم شعارشان این بود كه ما از نیل تا فرات را میگیریم! یعنی همهی كشورهای اسلام باید تحت سیطرهی ما در بیاید، اسرائیل به قول امام یك غدهی سرطانی علیه اسلام است. پس بر ما واجب است اگر احساس كردیم چنین خطری هست با آن مقابله كنیم. منتهی این هم باید گفت در جهاد ذبی اگر انسان دید یك عدهای دارند هدف اصلی را انجام میدهند بگوئیم فعلاً بقیه انجام ندهند و الا این نكته خیلی مهم است. در جهاد دفاعی شما نشستید در شهرتان و دشمن آمد به آنجا حمله كرد باید دفاع كنید. در جهاد ابتدایی باید سراغ كفاری كه نزدیك به شما هستند بروید ولی در جهاد ذبی اگر مسلمانی در این نقطهی دنیا احساس خطر برای اسلام كرد، البته این نمیگوید همینطوری رجماً بالغیب بگوید من احساس خطر میكنم. من گفتم این یك موضوعی است كه اذ انكشف لواحد انكشف للجمیع. این آثار جهاد ذبی است، این فوارق بین جهاد ذبی و ابتدایی است.
تحلیل قیام امام حسین علیه السلام طبق جهاد ذبی
ما نهضت امام حسین (علیه السلام) را روی این تحلیل میكنیم و میگوئیم آن عنوان اصلی است. ارید أن آمر بالمعروف داعی است، پاسخ دادن به نامههای اهل كوفه داعی است، وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی داعی است اینها از دواعی قضیه است اما علت حقیقیه این است كه با آمدنِ یزید اسلام در خطر است و علی الاسلام السلام إِذْ قَدْ بُلِیتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یزِید این آن جوهرهی اصلی نهضت امام حسین (علیه السلام) است.شما اینجا باید بفرمائید چه دلیلی دارید بر این جهاد ذبی؟ البته این اصطلاح را ما داریم به كار میبریم و من جایی هم ندیدم؛ ما در این رساله پنج دلیل از آیات قرآن، روایات، اجماع، عقل آوردیم ذكر كردیم كه ان شاء الله بعداً این چاپ میشود.
این خاطره را هم عرض كنم؛ یك شیخ لبنانی بود كه 15 سال در زندان اسرائیل بود، بعد آزاد شد در آنجا خیلی استقبالش كردند و این را به ایران آوردند پیش بزرگان، آمد خدمت مرحوم والد ما. به مرحوم والد ما عرض كرد هر وقت من را برای بازجویی میبردند فقط یك سوال داشتند میگفتند مَن المهدی؟ أین المهدی؟ این مهدی كه شما شیعهها دنبالش هستید كیست؟ خصوصیاتش چیست؟ كجاست؟ امروز نه اینكه بگوئیم یك مركز معمولی بلکه قویترین مركز شیعهشناسی در اسرائیل وجود دارد. این دهكدهی جهانی طرح چه كسانی است؟ این طرح خود اسرائیلیهاست كه كل دنیا را یك دهكده واحده جهانی كنند و خودشان هم بر آن سیطره پیدا كنند، این را در مقابل آن حكومت جهانی كه ما ادعا میكنیم مطرح كردند بالأخره اینها اعتقادی به این مسائل ندارند یعنی اینها میگویند این یك استراتژی است كه شیعه دارد ما بیائیم در مقابل یك چیز قویتر درست كنیم.
تردیدی نیست که اسرائیل برای هدم اسلام آمده. روی این موضوع اگر انسان مسلمانی در یك نقطهای مثل ایران گفت من از آمدن اسرائیل برای اسلام احساس خطر می میكنم! عرض كردم این نیست كه بگوئیم این آدم فقط احساس خطر كرده، اگر این احساس خطر كند همه احساس خطر دارند اینجا جهاد ذبی واجب است. نمیشود گفت كه این به ما كار ندارد. در همین حوزه ما بعضی از طلبههای بی فضل و بی سواد یكی از حرفهایشان همین است بعضیها كه یك مقداری انگیزه ضد انقلابی دارند. میگویند اسرائیل آن طرف خاورمیانه است، خود فلسطینیها مبارزه كنند به ما چه ارتباطی دارد؟ این روی مَنشای فقهی و دینی ما به هیچ قابل قبول نیست.
این بحث را در زمان خودمان بر داعش منطبق كردیم كه داعش هم همین هدف را دارد. در آنجا گفتیم حشد الشعبی كه به حمایت ایران و فتوای مرجعیت محترم عراق، اینها به میدان آمدند و واقعاً این چند سال اخیر یكی از نقاط تاریخی و یكی از بارزترین و روشنترین نقاط قدرت شیعه است كه مرجعیت به میدان میآید، فتوا میدهد و مردم تمكین میكنند و میپذیرند و میروند. چقدر این حشد الشعبی شهید داده؟ خیلی شهید داده! من گفتم این فتوا هم بر این اساس قابل توجیه است. مدافعین حرم كه از ایران به آنجا میروند بر این اساس قابل توجیه روشن فقهی است. حالا انشاءاله بعداً این نوشته را تكمیل و منتشر میكنیم.
[1] ـ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج44، ص: 330.
[2] ـ الكافی (ط - الإسلامیة)، ج5، ص: 60 و 61: عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ یزِیدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ ع قَالَ: قَالَ لِی یا مُفَضَّلُ مَنْ تَعَرَّضَ لِسُلْطَانٍ جَائِرٍ فَأَصَابَتْهُ بَلِیةٌ لَمْ یؤْجَرْ عَلَیهَا وَ لَمْ یرْزَقِ الصَّبْرَ عَلَیهَا.
[3] ـ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج44، ص: 326.
[4] ـ همان.
[5] ـ حج، 39.
[6] ـ توبه، 6.
نظری ثبت نشده است .