موضوع: كتاب الحج - (شرايط وجوب حجة الاسلام)
تاریخ جلسه : ۱۳۹۶/۱۰/۱۱
شماره جلسه : ۴۶
-
دیدگاه فقیهان پیرامون تلفّظ به نیّت
-
دیدگاه مرحوم بهبهانی
-
دیدگاه صاحب
-
مفتاح
-
الکرامه
-
دیدگاه صاحب العناوین الفقهیه
-
دیدگاه صاحب جواهر(قدس سره)
-
دیدگاه سید یزدی(قدس سره)
-
دیدگاه محقق داماد(قدس سره)
-
جمعبندی و دیدگاه برگزیده
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
دیدگاه فقیهان پیرامون تلفّظ به نیّت
در مورد تلفظ به نيّت در جلسه قبل، اشارهای کردیم. در كتاب رسائل شهيد ثاني(قدس سره) آمده است: «التلفظ بالنية لا يجوز في جميع العبادات»؛ تلفظ به نيت در هيچ يك از عبادات جايز نيست، «و إنما هي بالقلب»؛ نيت، تنها يك امر قلبي است.[1]دیدگاه مرحوم بهبهانی
آقا وحید بهبهانی(قدس سره) در مصابيح الظلام ميفرمايد بين شيعه و اهلسنت اختلاف است در اين كه آيا نيت يك امر قلبي است يا بايد حتماً لفظ هم به آن اضافه شود یا این که مستحب است لفظ به آن اضافه شود؟ «فالشيعة بأجمعهم علي الاول»؛ شيعه نيّت را يك امر قلبي ميداند، «و بعض الشافعية علي الثالث»؛ بعضي از علماي شافعيه تلفظ به نيت را مستحب ميدانند و بعضي از علماي عامه، تلفظ به نيت را واجب ميدانند.بعد ميگويد: «و مما ذكر ظهر عدم جواز التلفظ بالنية باعتقاد مشروعيته»؛ يعني چون اهل سنت (به جز شافعيها كه مستحب ميدانند) تلفظ به نيت را واجب ميدانند، در نتيجه اگر كسي به اعتقاد وجوب، نيت را تلفظ کند (مثلاً بگوید: «اصلّي ركعتين قربة إلي الله» و به اعتقاد وجوب اين لفظ را بگويد) جايز نيست، «لما عرفت من كونه بدعةً من العامه و البدعة حرامٌ قطعاً».[2]
دیدگاه صاحب مفتاح الکرامه
سید عاملی(قدس سره) در مفتاح الكرامه ميگويد: «و لقد اختلف الاصحاب في استحباب التلفظ بها»؛ اين کلام، منافاتي با حرف شهید ثانی و مرحوم بهبهانی ندارد، آنچه این دو فقیه ميگويند که تلفظ جايز نيست، اين به اعتقاد وجوب است، اما با قطع نظر از اعتقاد وجوب، «قد اختلف الاصحاب في استحباب التلفظ بها ففي الخلاف في الصلاة و المعتبر كذلك و التحرير و التذكره و الذكري و فوائد الشرايع و المدارك أنه لا يستحب»؛ در اين كتابها آمده که تلفّظ به نیت، استحباب ندارد.بعد ميفرمايد: «لعدم الدليل و الشرع خالٍ من ذلك»؛ دليلي بر استحباب نداريم، «بل ظاهر الذكري دعوي الاجماع عليه»؛ ظاهر عبارت شهيد اول(قدس سره) در ذكري ادعاي اجماع است، «حيث قال و لا يستحب الجمع عندنا بينه و بين القول»؛ يعني جمع کردن بين قصد قلبي و بين قول، مستحب نيست، «و صار إليه بعض الاصحاب»؛ بعضي از اصحاب به استحباب قائل شدند، «لأن اللفظ أشد عوناً علي اخلاص القصد»؛ لفظ اشدّ عوناً است بر اين كه دلالت و تحقق اخلاص بر آن قصد داشته باشد. ايشان ميفرمايد: «و فيه منع ظاهر»؛ روشن است که لفظ در تحقق اخلاص در قصد، دخالتي ندارد.
شهید اول در کتاب بیان میفرماید: «الاقرب أنه مكروهٌ»؛ تلفظ به نيّت مكروه است، فاضل مقداد میگوید: «في كراهته نظرٌ»، در حاشيه مفتاح الكرامه آمده كه چنين مطلبي را در كتب فاضل مقداد پيدا نكرديم.[3]
دیدگاه صاحب العناوین الفقهیه
مرحوم ميرفتاح در كتاب عناوين ميگويد: «لا يلزم التلفظ بالنية في شيءٍ من المقامات لعدم الدليل علي وجوده و قد عرفت أن ادلة النية غير دالةٍ علي ذلك»؛ در حقيقتِ نيت، تلفظ وجود ندارد، فقط در باب حج داريم که مستحب است حاجی هنگام نیت کردن بگوید: «اللهم إني احرمتُ إلي آخر».ایشان در پایان ميگويد: «و منهما يعلم أن التلفظ بها في سائر العبادات ما لم يقم عليه دليلٌ موجبٌ للتشريع لو أتي به بقصد الاستحباب»؛ اگر در سایر عبادات غیر از حج، به قصد استحباب بياورد تشريع و حرام است و بدون قصد استحباب نیز لغو است.[4]
دیدگاه صاحب جواهر(قدس سره)
صاحب جواهر(قدس سره) کلام دیگر فقیهان و تعلیل ایشان را ذکر کرده و مینویسد: «و يستحب التلفظ بالنية اذا كان اللفظ اعون له علي خلوص القصد»؛ اگر با گفتن لفظ بهتر بتواند قصد خود را خالص کند، تلفظ به نیت مستحب است. «بل قد يصل إلي حد الوجوب»؛ گاهي اوقات تلفظ به نيت واجب ميشود، «كما اذا توقف الاخلاص عليه»؛ اگر اخلاص بر او متوقف باشد (از باب مقدمه واجب بگوئيم واجب است)، «و قد يحرم اذا كان بالعكس»؛ اگر مانع از اخلاص بشود حرام ميشود و در آخر ميگويد: «إلا أن الاحوط الترك مع الاختيار فراراً من التشريع»؛ احوط ترک این کار در حال اختیار است تا این که دچار تشريع نشويم.لیکن ایشان در پایان ميگويد دليلي بر استحباب تلفظ به نیت نداريم و اين استدلالي كه برخي از فقها آوردند كه تلفظ، اعون در اخلاص است، اين دليل باطلي است. اگر هم اين دليل را بپذيريم، دلالت بر يك استحباب عارضي دارد نه استحباب ذاتي و حال آن که مدعاي ما اين است كه يك استحباب ذاتي براي تلفظ به نيت درست كنيم (استحباب عارضي يعني در جايي كه تلفظ اعون در نيّت و در اخلاص باشد، تلفظ کن، اما در جايي كه نقشي در خلوص نيت ندارد، لازم نبوده و استحباب هم ندارد).[5]
دیدگاه سید یزدی(قدس سره)
مرحوم سيد در كتاب الصلاة، اين مسئله را مطرح ميكند: «الاحوط ترك التلفظ بالنية في الصلاة خصوصاً في صلاة الاحتياط للشكوك»[6]؛ احتیاط واجب آن است که در نماز، نیت را تلفظ نکند. البته الآن در بين عوام بسیار رايج است كه دست خود را بالا آورده و بلند هم تلفظ به نيت ميكنند. در اینجا هيچ كسي حاشيه ندارد؛ يعني همه فقها و محشين عروه اين فرمايش مرحوم سيد را قبول كردند.دیدگاه محقق داماد(قدس سره)
مرحوم داماد در كتاب الصلاة درباره وجه احتیاط وجوبی مرحوم سید ميفرمايد: «لعلّ منشأ الاحتياط هو كون النية القلبيه عند بعض جزءٌ للصلاة المفتتحه بها لا بالتكبير»؛ بعضي از فقها نيت را جزء صلاة ميدانند و اين را قبول ندارند که ابتدای نماز تکبیر است، بلکه ميگويند ابتدای نماز، نیت است. بنابراین، وقتي نيت كرد وارد نماز شده و اگر تلفظ به نیت کند، در واقع در اثناء نماز واقع شده است، اما اگر نيّت را شرط نماز بدانیم نه جزء آن، اولين جزء نماز، تكبيرة الاحرام میشود و نيت، شرط قبل از نماز است. در این صورت، دیگر تلفظ در اثناء نماز واقع نميشود.[7]جمعبندی و دیدگاه برگزیده
به نظر میرسد این وجهی که محقق داماد(قدس سره) بیان فرمود، طبق بعضی از مبانی اقتضا ميكند که تلفظ به نيت مشكل داشته باشد، در حالي كه ظاهر عبارت مرحوم سيد آن است كه طبق همه مباني، احتياط در ترك است.شايد وجه اصلي این احتیاط وجوبی در کلام مرحوم سید، این باشد که عامه، غالباً تلفظ به نیت را واجب ميدانند و روشن نیست که اهلسنت، وجوب تلفظ به نیت را از كجا آوردند؟! مثل بقيه بدعتهايي كه در نماز گذاشتند و اگر كسي تلفظ به نیت کند، شبیه به عامه شده و برای مخالفت با عامّه، احتیاط در ترک این کار است. اگر هم کسی بقصد الاستحباب انجام دهد، در روايات دليلي بر آن نداريم و تشریع میشود. وقتي به نماز رسول الله(صلي الله عليه وآله) و صلاة ائمه معصومين(عليهم السلام) مراجعه میکنیم، در هيچ جا نقل نشده كه تلفظ به نيت ميكردند.
بنابراین، مسلماً دلیلی بر استحباب تلفظ به نیت جز در باب حجّ وجود ندارد و در باب احرام حجّ، تلفظ به نيت روايات دارد. اگر كسي بقصد الوجوب يا بقصد الاستحباب بخواند، مسلماً تشریع و حرام است. حال اگر كسي به قصد وجوب یا استحباب انجام ندهد، چون يك مقدار استشمام تبعيت از عامه ميشود، خود همين مقتضاي احتياط است.
به دیگر سخن، به نظر میرسد وجهی که محقق داماد(قدس سره) برای احتیاط مرحوم سید بیان نمود، صحیح نیست؛ چرا که اگر این وجه را (که در کلام محقق داماد(قدس سره) آمده) در نظر بگیریم، تلفظ در اثناء نماز، قطعاً مبطل نماز است و نبايد بگوئيم احتياط واجب.
بنابراین، عمده آن است كه اگر نگوییم همه عامه، جمع كثيري از عامه تلفظ به نیت را جعل كردند و به خاطر اين جعل، بايد احتياط شده و تلفظ به نيت نشود. البته این سخن در عبادات است، اما در افعال غير عبادي ميگوئيم جايز است و مرتكب ميشويم.
نتیجه آن که، ظاهر عبارت کتاب عناوين آن است که این به عنوان یک قاعده است که: «لا يلزم التلفظ بالنية في شيءٍ من المقامات (یعنی وضو، نماز، تيمم، روزه) مگر حجّ. اگر كسي بقصد الوجوب یا بقصد الاستحباب بياورد، مسلماً جايز نبوده و حرام است، اما اگر بدون قصد الوجوب و الاستحباب انجام دهد، باز مرحوم سيد ميگويد احوط ترك تلفظ به نيت است. و چه بسا اگر قائل شويم نيت جزء نماز است، موجب بطلان نیز ميشود.
[1] ـ رسائل الشهيد الثاني (ط - الحديثة)، ج2، ص: 1260، مسئله 37.
[2] ـ مصابيح الظلام، ج7، ص: 136.
[3] ـ مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامة (ط - الحديثة)، ج2، ص: 284.
[4] ـ العناوين الفقهية، ج1، ص: 393.
[5] ـ جواهر الكلام في ثوبه الجديد، ج1، ص: 426 و 427.
[6] ـ العروة الوثقى (المحشى)، ج2، ص: 440.
[7] ـ «لعلّ منشأ الاحتياط هو كون النيّة القلبيّة عند بعض جزء للصلاة المفتتحة بها، لا بالتكبير- و إن ردّ بما ورد: من «أنّ أوّلها التكبير» مع ما يناقش في هذا الردّ أيضا- فحينئذ يكون التلفّظ واقعا في الأثناء، بخلاف ما إذا كان شرطا، لوقوعه- أي الكلام الخارجي- حينئذ في خارج الصلاة.» كتاب الصلاة (للمحقق الداماد)؛ ج3، ص 275.
نظری ثبت نشده است .