موضوع: كتاب الحج - (شرايط وجوب حجة الاسلام)
تاریخ جلسه : ۱۳۹۶/۱۰/۱۷
شماره جلسه : ۵۰
-
خلاصه بحث گذشته
-
بررسی مشروعیّت عبادات صبیّ
-
بررسی وجوب طهارت بر ولیّ
-
نکاتی چند پیرامون طهارت ولیّ
-
مسئله دوم تحریر الوسیله
-
مسئله سوم تحریر الوسیله
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
خلاصه بحث گذشته
نتيجه بحث گذشته اين ميشود كه اگر از روايات احجاج، حج واقعي براي صبي را استفاده كنيم، حق با مرحوم حكيم و مرحوم والد ماست كه بگوئيم از اين روايات، اين ضابطه استفاده ميشود كه هر آنچه را كه صبي خودش تمكن از انجام دارد آن را انجام بدهد، هر آنچه را كه تمكن ندارد وليّ انجام بدهد. به نظر ما اين احتمال وجود دارد كه آنچه را كه وليّ انجام ميدهد، عنوان نيابت اصطلاحي را ندارد. طبق اين مبنا، شرطيت طهارت، تمام جزئيات يا خود صبي يا ولي بايد انجام بدهد.اما اگر از روايات احجاج استفاده كنيم كه شارع خواسته يك صورت حج و يك حج ظاهري براي بچه واقع شود، در این صورت حق با مرحوم خوئي است؛ يعني شارع ميخواهد افعال حج به حسب ظاهر انجام شود. مثلاً تلبيه، احرام، طواف، نماز که از افعال حج است، انجام شود و وضو لازم نیست؛ يعني اگر گفتيم اين روايات در مقام بيان يك حج صوري و ظاهري براي اين بچه است، بعد بايد بگوئيم احجاج فقط در افعال حج است، شارع ميخواهد يك حج ظاهري براي او واقع شود.
نظیر این سخن در عبارات فقها در یک مورد آمده است: «إذا نظر المكلف أنه إن رزق ولداً حجّ به أو حج عنه»؛ اگر مكلفی نذر كند كه اگر خدا به او فرزندی داد، «حجّ به»؛ يعني احجاجش كند يا «حجّ عنه» يا از طرف او حجي انجام دهد، «إنعقد نذره فيتخير بين أن يحجّ بالولد أو يحجَّ عنه»؛ نذر او منعقد شده و مخيّر است كه اين بچه را احجاج كند يا از طرف بچه حجي انجام دهد.
«فإن اختار الثاني»؛ اگر بخواهد از طرف بچه حجّ انجام بدهد، «نوی الحج عن الولد»؛ حجّ را از طرف بچه نیت میکند، «و إن اختار الاول نوی الولد الحجّ عن نفسه إن كان مميزاً»؛ اگر مميز است خود فرزند نيت كند، «و إلا أجزأ عنه الأب ايقاع صورة الحج»[1]؛ (همه شاهد در این قسمت است) در اينجا تصريح شده به اين كه وليّ، يك حج صوري براي او انجام بدهد.
بنابراین، باید دید در روایات احجاج، شارع در چه مقامی است؟ آیا ميخواهد يك حج واقعي حقيقي براي اين بچه واقع شود؟ در این صورت هر آنچه در حج، مقدمات حج، شرايط افعال و غیره هست، بايد انجام شود، اگر خود صبي ميتواند که هیچ و گرنه ولیّ او باید انجام دهد، اما اگر شارع در اين روايات در اين مقام نيست كه يك حج واقعي انجام بشود، بلکه ميخواهد يك صورت حجّ برای صبیّ واقع شود، در این صورت فرمایش محقق خوئي(قدس سره) درست ميشود و شاید در ذهن ایشان همين بوده است.
به بیان دیگر، اين كه ميگويد اين روايات انصراف به افعال حج دارد و شامل شرايط و مقدمات نميشود، به اين دليل است كه استظهار كردند از اين روايات كه يك حجّ صوري ميخواهد برای اين بچه واقع شود، حجّ صوري با انجام همين افعال حج انجام میشود، افعال حج صورتاً هم انجام شود، چه نيازي به طهارت دارد؟ ولیّ اين بچه را طواف بدهد، نه خود بچه لازم است وضو بگيرد نه اينكه توضّي بدهند و نه اينكه از جانب او، وليّ وضو بگيرد، اين بچه را همينطور طواف بدهند بعد هم اين ولي نماز بخواند و بعد هم براي سعي صفا و مروه ببرد. همین که صورت اعمال حج را براي صبیّ انجام بدهند کافی است كه ما هم اين احتمال را بعيد نميدانيم.
بررسی مشروعیّت عبادات صبیّ
در باب عبادات صبيّ مميز دو مبنا وجود دارد؛ 1) عبادات او مشروع است؛ يعني اين عبادات، صحیح و حقیقی است و اين نمازي كه صبي مميز ميخواند، مثل نمازي است كه بالغ ميخواند، همان گونه كه براي نماز بالغ، شارع ثواب قرار ميدهد به عنوان صلاة، براي اين صبي مميز نیز ثواب است. این مبناي مشهور است و دیدگاه ما نیز همين مبنا است.2) عبادات صبي تمريني است؛ يعني اين به عنوان يك عبادت حقيقي نيست، بلكه تمريني است؛ يعني شارع گفته براي اين كه صبیّ تمرين داده شود كه بعد از بلوغ بتواند عبادت را انجام بدهد، عبادات را انجام دهد. اگر تمريني شد ممكن است بگوئيم حتي نياز به وضو هم نداشته باشد؛ يعني اگر ولي به بچه ممیز خود گفت بلند شو نماز بخوان، وضو هم ندارد میتواند نماز بخواند و نبايد اشكالي داشته باشد (البته كسي متعرض اين مطلب نشده است).
به بیان دیگر، جزء آثار تمرينيّت و فرق ميان مشروعيت و تمرينيت عبادات صبی ممیز، آن است که در مشروعيت ثواب بر صبیّ قرار ميدهند و در تمرينيت نه، فقط تمرين داده ميشود، يكي دیگر از فرقها همين است كه اگر قائل به مشروعيت شد، بايد شرايطش را انجام بدهد، وضو بگيرد، خصوصيات طهارت را حفظ و رعايت كند، ولي در تمرينيت هيچ كدام از اينها لازم نيست.
جمعبندی بحث
نتيجه اين شد كه اگر از روايات احجاج را، حج حقيقي و واقعي براي صبي استفاده كرديم، اينجا آن ضابطهاي كه مرحوم حكيم و مرحوم والد ما فرمودند درست است؛ يعني همه امور حج بايد انجام شود. اگر صبي خودش ميتواند خودش، و اگر نميتواند ولي انجام بدهد اين روشن است. و اگر از روايات احجاج حج صوري استفاده كرديم، حق با مرحوم خوئي است و اين روايات، صورت اعمال حج را مطرح ميكند و كاري به شرايط و مقدمات ندارد.
بررسی وجوب طهارت بر ولیّ
بحث ما در این است که آيا اين صبي بايد وضو بگيرد يا خیر؟ گفتيم طبق هر دو برداشت از روايات احجاج، نتیجه چه ميشود؟ در ادامه این بحث مطرح میشود که پس از آن که بیان شد صبي، لازم نیست (یا طبق دیدگاه برخی دیگر لازم است) در طواف وضو بگیرد، آيا بر وليّ طهارت واجب است يا خیر؟از دو كتاب تذكره و كشف اللثام، تقريباً يك استفاده وفاق ميشود كه فقها يك اجماعي دارند بر اين كه وليّ، حتماً بايد وضو داشته باشد. در تذكره دليلي كه آورده اين است كه چون ولي كمك ميكند به صبي در اين طواف، و طواف صبي «لا يمكن إلا بمعونة الولي»، از اين راه وارد شدند. مرحوم والد ما اين استدلال علامه(قدس سره) در تذكره را رد كرده و ميفرمايد مجرد اينكه طواف صبي نياز به كمك كردن ولي دارد، دليل نميشود بر اين كه بگوئيم وليّ بايد طهارت داشته باشد. بویژه اين كه آنجا آنچه متصف به طواف هست صبي است و در روایت: «يطوف به» آمده؛ يعني صبي عنوان طائف را دارد، اما ولي عنوان طائف را ندارد. لذا اين استدلال را رد ميكنند.
به هر حال، اگر اجماعي باشد (كه از عبارت صاحب كشف اللثام استفاده اجماع ميشود) بر این که وليّ بايد طهارت داشته باشد که روشن است و گرنه اگر اجماعی نباشد، لازم نیست ولیّ طهارت داشته باشد. گویا محقق خوئي(قدس سره) اين اجماع را نیز قبول ندارد؛ چرا که میفرماید به نظر ما، نه توضي لازم است نسبت به صبي، نه اينكه اين ولي لازم است كه وضو داشته باشد.
نکاتی چند پیرامون طهارت ولیّ
نكته 1: مرحوم امام در متن تحرير درباره وضو براي طواف مطلبي را نفرمودند، اما نسبت به صلاة گفتند بايد وضو داشته باشد. بعد اينجا اين بحث واقع ميشود كه آيا امام(قدس سره) همانند مرحوم خویی در متن تحرير طهارت را براي طواف لازم نميداند یا این که نظر ايشان اين است كه طواف نیز مثل صلاة است. مرحوم والد ما در شرح تحرير ميفرمايد لا يبعد كه همين دومي نظر مرحوم امام باشد كه بين صلاة و طواف فرقي نيست.نکته2: برخي از روايات احجاج دلالت دارد بر اين كه وليّ، از جانب صبي رمي كند. علامه حلی(قدس سره) میفرماید: «يستحب له وضع الحصی في يد غير المميز»[2]؛ براي ولي مستحب است كه سنگريزهها را در دست صبي بگذارد و بعد بردارد و رمي كند.
نتيجه اين است كه اگر ما حج واقعي را از اين روايات احجاج استفاده كرديم، بايد خود صبي وضو بگيرد اگر بلد است، اگر بلد نيست وليّ وضويش بدهد، اما براي وضوي وليّ ما هيچ دليلي نداريم مگر اين كه اجماع ثابت باشد و اين اجماع هم ثابت نيست، هر چند صاحب كشف اللثام ادعايي دارد و عبارتش اشعار به اجماع دارد، ولي چنين اجماعي ثابت نيست. لذا خود صبي وضو ميگيرد و اگر نشد او را توضي بدهند. البته احتياط آن است كه هم صبي وضو بگيرد و هم وليّ.
مسئله دوم تحریر الوسیله
مرحوم امام میفرماید: «لا يلزم أن يكون الوليّ محرما في الاحرام بالصبي بل يجوز ذلك و إن كان مُحِلّا»[3]، مسئله اين است كه اين ولي كه ميخواهد اين صبي را حاجّ كند، آيا خودش بايد محرم باشد يا اين كه لازم نيست؟ در اينجا ابتدا اگر از حيث اصولي بحث کنیم، يك حكمي داريم به نام «استحباب احجاج الولي بالصبي» كه حكم فقهي ماست، شك ميكنيم مشروط است به اين شرط كه آيا وليّ محرم باشد يا نباشد. از جهت اصولی، اصالة البرائه جاری میشود و ميگوئيم اصل، برائت از اين است كه ولي محرم باشد.ثانياً اين روايات و نصوصي كه در اينجاست، اعم از اين است كه اولياء خودشان محرم باشند يا محرم نباشند.
مسئله سوم تحریر الوسیله
مراد از اين ولي چيست؟ آيا خصوص وليّ شرعي مراد است؟ يا اين كه در اينجا دايرهاش گسترده است، غير ولي شرعي را هم ميگيرد؛ یعنی در اينجا علاوه بر ولي شرعي (مثل پدر و جد)، شامل مادر هم ميشود. ترديدي نيست چون روايتي وجود دارد و از آن روايت به خوبي استفاده ميشود که شامل مادر میشود، اما آيا غير از مادر مثل دايي، عمو، در اينجا اين كلمه ولي شامل ميشود يا خیر؟[1] ـ رک به: نهاية المرام في شرح مختصر شرائع الإسلام، ج2، ص: 363 و 362 و مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج24، ص: 351.
[2] ـ رک به: تحرير الأحكام الشرعية على مذهب الإمامية (ط - الحديثة)، ج1، ص: 542.
[3] ـ تحرير الوسيلة، ج1، ص: 371، مسئله دوم از شرائط وجوب حجّ.
نظری ثبت نشده است .