درس بعد

کتاب الحج

درس قبل

کتاب الحج

درس بعد

درس قبل

موضوع: كتاب الحج - (شرايط وجوب حجة الاسلام)


تاریخ جلسه : ۱۳۹۷/۱/۱۹


شماره جلسه : ۸۸

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • خلاصه بحث گذشته

  • ارزیابی اشکال والد معظَّم(قدس سره) بر مرحوم خویی

  • ارزیابی دیدگاه محقق خویی(قدس سره)

  • جمع‌بندی و بیان دیدگاه برگزیده

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين


خلاصه بحث گذشته
در جلسه گذشته بیان شد که محقق خویی(قدس سره) در ذیل مسئله‌ هشتم عروه (كه مسئله‌ هفتم تحریر می‌شود) به مرحوم سید و دیگران اعتراض می‌كند كه چرا شما این فرع لازم را ذكر نكرده و آن فرع واضح را مطرح كردید، فرعی كه خیلی واضح است این است كه اگر یك صبی به سمت میقات برود و قبل المیقات بالغ بشود، اینجا روشن است كه باید محرم شود به احرام حجة الاسلام و اگر سایر شرایط مثل استطاعت را داشته باشد حجة الاسلام او صحیح است.

آنچه ایشان معتقد است که باید مطرح می‌شد این بود كه اگر بعد الاحرام و قبل از شروع اعمال این صبی بالغ بشود، اگر بعد از این كه به احرام حج مستحبی محرم شد و قبل از شروع اعمال این بالغ شد، حکمش چیست؟ ایشان فرمود در اینجا سه احتمال وجود دارد؛

1) یك احتمال این كه بگوئیم همین حج استحبابی خودش را تا آخر تمام کرده و در سال بعد اگر استطاعت پیدا كرد حجة الاسلام انجام بدهد.

2) احتمال دوم مسئله‌ انقلاب است؛ یعنی بگوئیم قبل از شروع در اعمال وقتی كه این بالغ شد، «ینقلب إلی حجة الاسلام»؛ این حج مستحبی انقلاب به حجة الاسلام پیدا می‌كند.

3) احتمال سوم این بود كه بگوییم باطل می‌شود و باید مجدداً به میقات برگردد و به احرام حجة الاسلامِ واجب محرم شود. این کلمه «واجب» هم یك قید توضیحی است؛ زیرا حجة‌ الاسلام یعنی همان حج واجب. ایشان بعد از اینكه این سه احتمال را ذكر كردند، فرمودند برای احتمال اول و دوم دلیلی نداریم و این احتمال سوم متعین است كه این بلوغ كشف از این می‌كند كه این احرام باطل بوده است. لذا باید به میقات برگردد و مجدد محرم شود.

مرحوم والد ما فرمودند تعجب می‌كنیم از مرحوم خوئی؛ چرا که این فرع، یك فرع جدیدی نشد؛ زیرا این مسئله در حقیقت همان مسئله‌ قبلی است (كه اگر صبی قبل المشعر بالغ بشود این حجّش می‌شود حجة الاسلام) البته طبق مبنای مشهور. «قبل المشعر» می‌خواهد در اثناء حج باشد یا بین عمره تمتع و حج باشد یا در اثناء عمره باشد و یا قبل از عمره، بالاخره قبل از مشعر همه اینها را شامل می‌شود و خود مرحوم خوئی نیز به این تصریح كرده است.

بنابراین، با وجودی كه خود مرحوم خویی تصریح می‌كند كه اگر قبل از مشعر بالغ شد و فرقی بین این صور نمی‌كند، این فرضی هم كه الآن مطرح می‌كنید یكی از مصادق همان است و یك فرع تازه‌ای نشد. به بیان دیگر، هر كسی كه این مسئله را مطرح كرده كه اگر صبی قبل از مشعر بالغ بشود اینجا حجّش می‌شود حجة الاسلام، شامل این فرضی هم كه شما فرمودید هم می‌شود.

ارزیابی اشکال والد معظَّم(قدس سره) بر مرحوم خویی
در اینجا باید دید که آیا اشکال مرحوم والد ما بر محقق خویی(قدس سره) وارد است یا خیر؟ اینجا یك احتمالی وجود دارد كه البته خود مرحوم والد ما نیز به این احتمال توجه داشتند و آن این است كه شاید مرحوم خوئی بخواهد این‌گونه بگویند كه بین وقوع بلوغ در اثناء عمل و وقوع بلوغ قبل شروع العمل فرق وجود دارد. آنچه قبلاً مطرح شد (كه اگر صبی قبل المشعر بالغ بشود)، این جایی است كه بلوغش در حین عمل باشد؛ حال در حین عمل در اثناء حج باشد یا بین عمره و حج باشد و یا در اثناء عمره باشد.

اما این فرعی كه الآن مطرح می‌كنند این است كه صبی بعد الاحرام و قبل شروع الاعمال که هنوز عملی انجام نداده و فقط محرم شده است (هنوز نه طوافی انجام داده نه سعی‌ای). احرام تقریباً موضوع برای این اعمال است. شاید محقق خوئی(قدس سره) بخواهند بگویند چون قبل از شروع اعمال است این بلوغ كاشف است از این که این احرام باطل است. البته ایشان باید بطلان را اثبات کند.

منتهی در جواب از مرحوم والد و در دفاع از مرحوم خوئی می‌گوئیم فرق وجود دارد و فرق آن است كه اگر در حین الاعمال در اثناء‌ عمل باشد یك مقدار عمل را در حال صبی بودن به عنوان حج مستحبی انجام داده، اما حالا می‌گوید: «ینقلب إلی حجة الاسلام»، اما این فرقی كه الآن مطرح می‌كنند قبل شروع الاعمال است.

به دیگر سخن، ممكن است محقق خویی(قدس سره) بگویند آن روایات انعتاق عبد یا روایات «من ادرك المشعر فقد ادرك الحج»، مسلماً این روایات در جایی است كه عمل را شروع كرده باشد، حال در اثناء عمل مولا یك عبد را آزاد می‌كند و در اثنای عمل دیگر فرق نمی‌كند که وسط عمره باشد یا بین عمره و حج باشد و یا وسط حج باشد، باید قبل المشعر باشد. این روایات دیگر شامل جایی كه قبل از شروع عمل (که هنوز عمل را شروع نكرده و می‌تواند دوباره به میقات برود تا محرم شود) نمی‌شود و این شخص باید دوباره برگردد و به حجة الاسلام محرم شود و اعمال را انجام بدهد.

البته باید توجه داشت که احرام، عمل حساب نمی‌شود، بلکه شرط است آن هم شرط لبّی، از این روست که اگر كسی اعمال حجّ را انجام داد و بعد یادش افتاد که محرم نشده، می‌گویند اعمال او و حجّش صحیح است.

مرحوم والد ما به این مطلب توجه داشته و می‌فرماید: «الا أن یستثنی من حكم العبد خصوص ما اذا انعتق بعد الاحرام و قبل الشروع فی اعمال العمره»[1]؛ ایشان می‌گوید كسی بگوید این كه اگر مولا عبد را آزاد كند قبل المشعر، این حجّش می‌شود حجة الاسلام یك استثنا دارد و آن جایی است که بعد الاحرام و قبل الاعمال آزادش می‌كند، اینجا باید دوباره برگردد و به احرام جدید محرم شود.

بنابراین به نظر ما جای این احتمال وجود دارد كه كسی فرق بگذارد به این صورت که مفروض روایات انعتاق عبد و «من ادرك المشعر»، مسلماً جایی است كه عمل شروع شده است. حال اگر مبنای آخوند را بگوئید كه قدر متیقن در مقام تخاطب باشد اینجا وجود دارد، اگر بگوئیم یك قرینه‌ حالیه‌ای وجود دارد؛ یعنی مجموعاً فهم عرفی از این روایات همین است که كسی عملی را شروع كرده و مولا عبد را در اثناء عمل آزاد می‌كند.

بدین‌سان، می‌توان این را به عنوان وجهی برای دفاع از مرحوم خویی ذکر کرد که شاید در ذهن ایشان بین انعتاق یا بلوغ قبل از شروع در اعمال با انعتاق و بلوغ در اثناء عمل فرق دارد. در اینجا كه عمل را شروع كرده الآن طواف مستحبی انجام داده، الآن اینجا معنا ندارد بگوئیم اینها باطل است و دوباره برگرد، اما در آنجا قبل از عمل است، فرض كنید پنج دقیقه بعد از احرام بالغ شده، این می‌تواند دوباره به میقات برگردد و محرم شود.

عمده این است كه آیا این مطلب را (که مراد مرحوم خوئی آن است که بگوئیم چون قبل العمل است و آن روایات انعتاق و روایات «من ادرك»، شاملش نمی‌شود، باید به میقات برگردد تا مجدداً محرم شود)، می‌توان در دفاع از ایشان گفت یا خیر؟ ایشان در اینجا یك قیاسی می‌كند و آن این كه می‌فرماید: «لو علم بالبلوغ بعد یومین»؛ الآن صبی به میقات رفته و علم دارد که دو روز دیگر بالغ می‌شود، آیا با فرض این كه علم دارد دو روز بعد بالغ می‌شود (استطاعت هم دارد)، می‌تواند نیت حج استحبابی كند؟ نظر ایشان این است كه نمی‌شود. حال به جای دو روز بگوئیم دو ساعت دیگر، می‌داند بعد از احرام دو ساعت بعد بالغ می‌شود، او نمی‌تواند نیت حج استحبابی كند، بلکه باید نیت حجة الاسلام كند.

ارزیابی دیدگاه محقق خویی(قدس سره)
در اینجا باید دید که این مطلب كه بگوئیم كسی كه علم دارد دو روز دیگر بالغ می‌شود، حتماً‌ باید به عنوان حج بالغ و حجة الاسلام نیت كند، آیا درست است یا خیر؟ به بیان دیگر الآن یك كسی علم دارد كه دو ساعت بعد بالغ می‌شود، آیا از همین الآن می‌تواند به نیت بالغ و به عنوان فعل واجب قصد وجوب كند؟ یا این كه باید صبر كند تا بر او واجب شود هر چند علم دارد که دو ساعت دیگر بالغ می‌شود، اما الآن شرط نیت وجوب را (كه بلوغ است) ندارد  و می‌تواند نیت استحبابی كند.

مرحوم خوئی این مطلب را بسیار مسلم می‌گیرند در اینجا كه اگر كسی علم به بلوغ دارد، حق ندارد نیت احرام صبی و احرام مستحبی کند، بلکه باید صبر كند. حتی از ظاهر عبارت ایشان استفاده می‌شود از همین حالا می‌تواند نیت وجوب كند. در اینجا روایتی در این‌باره نداریم، بلکه بایدطبق ضوابط و قواعد دید که یك كسی علم دارد به این كه چهار روز دیگر یا دو روز دیگر بالغ می‌شود، آیا الآن بر او واجب است که به عنوان حجة الاسلام نیت كند و محرم شود.

به نظر ما، این شخص که الآن بالغ نشده و وجهی ندارد که به عنوان حجة الاسلام محرم شود، پس می‌تواند به عنوان حج مستحبی محرم شود و بعداً كه بالغ شد، شك می‌كند كه آیا حج مستحبی قبلی‌اش واجب شده یا خیر؟ صحّت آن حج استحبابی و لزوم استمرار آن را استصحاب می‌كند.

بنابراین، خود این مطلب (یعنی «مقیس علیه» كه ایشان ما نحن فیه را به آن قیاس كردند) اولاً محل اشكال است و گویا ایشان مفروض و مسلم گرفته است كه اگر كسی می‌داند دو ساعت دیگر بالغ می‌شود، حق ندارد به عنوان حج مستحبی محرم شود، بلکه باید به عنوان حجة الاسلام محرم شود. به نظر ما دلیلی بر این مطلب وجود ندارد.

بر فرض هم که این سخن ایشان (یعنی «مقیس علیه») را در اینجا بپذیریم؛ یعنی بگوییم در صورتی كه علم دارد که در آینده نزدیک بالغ می‌شود، نمی‌تواند حج مستحبی انجام بدهد و باید حج واجب انجام بدهد، اما در اینجا فرض ما این است كه این صبی بعداً بالغ شده و اصلاً از قبل علم به بلوغ نداشته است، بلکه بعد از این كه احرام بسته و قبل شروع الاعمال بالغ شده است. بنابراین، به چه دلیل ما این را به آن قیاس کرده و بگوئیم این نیز حكم همان را دارد.

به بیان دیگر، ممکن است بپذیریم در جایی كه كسی می‌داند دو ساعت دیگر بالغ می‌شود، باید از ابتدا به عنوان شخص بالغ حجة الاسلام را نیت كند، اما الآن فرض ما این است كه این صبی نمی‌دانسته که به زودی بالغ می‌شود و به حج مستحبی محرم می‌شود. حال دو روز بعد در مكه می‌خواهد طواف انجام بدهد آنجا بالغ شد، ما اگر می‌گوئیم این شخص نیز حكم همان كسی را دارد كه علم به بلوغ دارد، این قیاس است. ایشان برای این كه بفرماید این بلوغ موجب ابطال بوده و كاشف از این است كه آن احرام باطل است، هیچ راهی غیر از این قیاس ندارند.

جمع‌بندی و بیان دیدگاه برگزیده
از مرحوم خوئی سؤال كنیم كه چرا بلوغی كه بعداً می‌آید، كاشف از این است كه احرام مستحبی باطل بوده؟ می‌فرماید: «لأنه لو علم حال الاحرام بانه یبلغ بعد یومین مثلاً»، اگر نیت استحبابی كرد باطل است، پس این یك نیت باطل كرده و الآن فهمیده كه نیتش باطل بوده، پس احرامش باطل است و باید مجدد از میقات محرم بشود. ما عرض كردیم شما می‌خواهید قیاس كنید و دلیلی بر این كه با آمدنِ این بلوغ این احرام باطل است و كشف از بطلان می‌كند نداریم.

بدین‌سان، كاشف از بطلان در اینجا نداریم. دو راه باقی می‌ماند؛ یا باید قائل به مسئله‌ انقلاب شویم؛ یعنی بگوئیم روایات «من ادرك المشعر فقد ادرك الحج» حتی شامل آنجایی كه كسی عمل را هم شروع نكرده باشد می‌شود، در اینجا هم الآن كه بالغ می‌شود، پس قطعاً «ادرك المشعر بالغاً» و خود به خود انقلاب به حجة الاسلام پیدا می‌كند كه دیدگاه برگزیده ما نیز در گذشته همین بود. به نظر ما روایات «من ادرك» یك توسعه‌ای دارد و شامل این مورد نیز می‌شود.

اما اگر كسی بگوید: این روایات یك چنین توسعه‌ای ندارد، می‌گوییم این روایات مربوط به اثناء عمل است و باید عمل را شروع كرده و باید از طواف به بعد باشد. در مرحله‌ بعد صحّت این حج استحبابی را استصحاب می‌كنیم؛ یعنی احرام بسته به احرام حج استحبابی. به بیان دیگر، الآن قبل از اعمال بالغ شده، شك می‌كنیم این بلوغ مبطل است یا خیر؟ استصحاب صحت کرده و می‌گوئیم قبل از بلوغ احرامش صحیح بوده و الآن هم صحیح است و در اینجا موضوع نیز تغییر نكرده است.

نتیجه آن که، بر اساس دیدگاه برگزیده مسئله انقلاب و توسعه در روایت «من ادرك» را قبول داریم و در اینجا حجّ مستحبی او به حجّة الاسلام تبدیل می‌شود. بنابراین، اگر صبیّ بعد الاحرام و قبل الاعمال بالغ شد، «ینقلب إلی حجة الاسلام». حال اگر كسی این توسعه را قبول نكرد (بالأخره می‌خواهیم تأكید كنیم بر این كه بلوغ نمی‌تواند كاشف از بطلان باشد)، دو موضوع مغایر می‌شود؛ یعنی بگوئیم قبل العمل را قیاس كنیم به اثناء آن؛ زیرا ممكن است شارع آن اعمال قبل از بلوغ را تخفیفاً لحاظ كند و دیگر نمی‌خواهد احرام را انجام بدهد، اما در جایی كه صبی هیچ عملی را انجام نداده، در آنجا باید به میقات برگردد و محرم شود.

و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين



[1] ـ «فإذا كان هذا حال العبد و الملاك هو حصول الحریة فی أحد الموقفین فیكون حال الصبی أیضا كذلك لانه لا فرق بینهما الا ان یستثنى من حكم العبد خصوص ما إذا انعتق بعد الإحرام و قبل الشروع فی اعمال العمرة فی حج التمتع و من الواضح انه لا وجه لهذا الاستثناء بعد كون الضابط ما ذكر خصوصا بعد تصریحه هنا بأنه إذا بلغ بعد إتمام العمرة یجب علیه الرجوع الى المیقات للإتیان بالعمرة ثانیا و ان كان مستند الحكم بالاجزاء فی الصبی هی الروایات الدالة على ان من أدرك المشعر فقد أدرك الحج فقد عرفت ان مقتضاها أن إدراك المشعر و ان كان مقرونا بفوات عرفات یوجب إدراك الحج فالمیزان هو إدراك المشعر سواء أدرك الوقوف بعرفات أم لا و من المعلوم تحققه فی المقام لا لان له خصوصیة بل لانه من مصادیق الفرع المتقدم.» تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة - الحج؛ ج‌1، ص73.

برچسب ها :


نظری ثبت نشده است .