موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 2
تاریخ جلسه : ۱۳۸۷/۱۲/۱۱
شماره جلسه : ۶۵
-
خلاصه بحث قبل، کلام امام(ره) در مورد مدلول حديث انما يحلل.. در مورد لزوم بيع.
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۱
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
چکیده بحث گذشته
بحث در حدیث شریف «إنّما یحلّل الکلام و یحرّم الکلام» بود. عرض کردیم که مرحوم شیخ اعظم انصاری(قده) بعد از اینکه ادلهای را برای لزوم معاطات ارائه فرمودند، بیان کردند که در مقابل این ادله؛ چهار دلیل وجود دارد که این چهار دلیل، ما را وادار میکند که از أصالة اللزوم در معاطات دست برداریم. در نتیجه ایشان قایل شدند که معاطات، مفید ملکیت جایز است. در میان این ادله فقط دلیل چهارم باقی مانده است، که بررسی حدیث «إنّما یحلّل الکلام و یحرّم الکلام» است. مرحوم شیخ(ره) بعد از بیان احتمالات خمسهای که در این روایات دادند، و پس از اینکه به همه این احتمالات اشکال وارد کردند، در آخر این را پذیرفتند که این حدیث، ظهورٌ مایی در اعتبار لفظ در لزوم معامله دارد. این کلام شیخ(ره) را مفصل بیان کردیم و مقداری از کلام امام(رض) را هم که خیلی مفصل وارد بحث شدهاند ذکر کردیم؛ که اولا به برخی از اشکالاتی که در کلمات شیخ(ره) وارد است، اشاره فرمودهاند و ثانیا نظر خودشان را هم در اینجا ذکر کردند. ما مقداری از کلام امام(ره) را تا بحال بیان کردیم، که ملاحظه فرمودید نکات جدیدی را تا اینجا هم بیان فرمودند. البته ما به نقد کلام امام(ره) نرسیدیم، و فعلا فقط کلام ایشان را نقل میکنیم.فرمایش امام(رض)
معنای روایت با توجه به صدر آن
در بحث امروز؛ این فقره را با توجه به صدر روایت معنا میکنیم. روایت این بود که راوی از امام(ع) سؤال کرد «قلت لأبی عبد اللّه(علیه السلام): الرجل یجیئنی و یقول: اشتر لی هذا الثوب و أُربحک کذا و کذا. فقال: أ لیس إن شاء أخذ و إن شاء ترک؟ قلت: بلى. قال: لا بأس، إنّما یحلّل الکلام و یحرّم الکلام»؛ راوی به امام(ع) عرض میکند کسی به من میگوید برو آن لباسی که پیش فلانی است برای من بخر، اینقدر من به تو سود میدهم، برو هزار تومان بخر و دویست تومان هم به تو سود میدهم، میشود هزار و دویست تومان. آیا این کار درست است یا نه؟ امام(ع) هم در جواب میفرمایند «ألیس إن شاء أخذ و إن شاء ترک؟» آیا بعد از اینکه تو رفتی این لباس را خریدی، آیا این چنین نیست که اگر خواست از تو لباس را بگیرد و اگر نخواست نگیرد؟ میگوید بلی همینطور است. حضرت(ع) میفرمایند اگر اینطور است اشکالی ندارد، «انما یحلل الکلام و یحرم الکلام». حال اینجا امام(ره) میفرمایند این قسمت را اگر بخواهیم با صدر روایت در نظر بگیریم، اولین نکته این است آیا سؤال سائل از این بوده که قائل به او گفته است «اشتر لی هذه الثوب؟». آیا سؤال سائل از این قول قائل بوده؟ یا نه سؤال سائل این است که أصلاً این کار چطوری است؟ که أصلا کاری به قول قائل ندارد، سؤال سائل این است که اگر من بروم بخرم و بعد بروم از آن آقا سود بگیرم، یعنی بفروشم و سود بگیرم، آیا این درست است یا نه؟ اولین نکته این است که أصلا به قول قائل من حیث هو قولٌ و من حیث هو لفظٌ کاری ندارد. میفرمایند که به نظر ما سؤال سائل این است که اگر قائل آمد و این را گفت، من رفتم این را خریدم، چطور است؟ امام(ع) میفرماید «ألیس إن شاء أخذ و إن شاء ترک؟».
نظری ثبت نشده است .