موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 2
تاریخ جلسه : ۱۳۸۷/۱۲/۱۳
شماره جلسه : ۶۷
-
بيان آثار معنای «التزام» برای «کلام».
-
فرمايش محقق اصفهاني در مسئله و نقد استاد بر فرمايش اصفهاني.
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۱
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
آثار معنای «التزام» برای «کلام»
و عرض کردم اینجا بزرگان در یک مشکل عجیبی قرار گرفتهاند. بعضی از آنها گفتهاند این تحلیل و تحریم، اطلاق دارد، هم تکلیفی و هم وضعی را شامل میشود. به عنوان مثال میگویند در بیع، وقتی بیع واقع شد، ایجاب لفظی بیع واقع شد، تصرف در مبیع برای مشتری حلال می شود، همانطور که تصرف در ثمن برای بایع حلال میشود. و از آن طرف؛ بعد از بیع، تصرف بایع در مبیع، تکلیفا حرام است، تصرف مشتری هم در ثمن، تکلیفاً حرام است. بعضی دیگر از بزرگان، مثل محقق خوئی(قده) اصرار دارند بر اینکه این تحلیل و تحریم، فقط وضعی است. از کلمات محقق اصفهانی(ره) در حاشیه مکاسب نیز همین استفاده میشود. منتها طبق بیان ما؛ این تحلیل و تحریم؛ أصلا تحریم و تحلیل اصطلاحی نیست. این تحلیل و تحریم، یعنی این جمله «انما یحلل الکلام و یحرم الکلام»، کنایه است. مثل این است که بگوید انسان قول صحیحی که میدهد، بر آن اثر مترتب میشود، جایی هم که قول نمیدهند و التزامی نیست، اثری بر آن مترتب نیست. تحلیل و تحریم، کنایه از ترتب اثر بر التزام و عدم ترتب اثر بر یک التزام باطلی است. اگر التزام، صحیح باشد، اثر بر آن مترتب میشود. اگر این شخص واسطه، قبل از اینکه مال را از مالک بخرد، به دیگری بفروشد و به این بیعش ملتزم شود، این التزامش فاسد است. اگر بعد از اینکه از او خرید، التزام پیدا کرد، این التزامش صحیح است. اگر «بیع ما عنده» شد التزام صحیح است، اگر «بیع ما لیس عنده» شد، التزام باطل است. پس این مجموعه «انما یحلل الکلام و یحرم الکلام» کنایه از این است که بر بعضی از التزامها اثر مترتب است و بر بعضی از التزامها اثر مترتب نیست.
فرمایش محقق ایروانی(قده)
«کلام اللیل یمحوه النهار»؛ یعنی التزامی که در شب است، در روز آن را محو میکند. بعد میفرماید گاهی اوقات به جای «کلام»، لفظ «قول» را میآورند. اتفاقا این خیلی بین مردم شایع است، میگویند من به شما قولی ندادم، شما میگویید شما به من قول دادید. «قول» یعنی شما «التزام» به این معنا پیدا کردید. یعنی شما قول دادید که این درس را برای شما خواهم گفت. بعد میفرمایند در قرآن، در سوره مبارکه سجده، آیه13 میفرماید: «وَ لَوْ شِئْنا لآَتَیْنا کُلَّ نَفْسٍ هُداها وَ لکِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لأََمْلأََنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ فَذُوقُوا بِما نَسِیتُمْ لِقاءَ یَوْمِکُمْ هذا إِنَّا نَسِیناکُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ یعنی اگر بخواهیم به هر نفسی هدایت آن نفس را اعطا میکنیم، ولکن حق القول (یعنی آن التزام محکم و ثابت) من این است که هر آینه جهنّم را از همه جنّیان و آدمیان پر خواهم کرد. پس محقق ایروانی(رض) نیز همین نظر را دارند. اما ایشان باز در محلّل و محرّم تردید کرده و فرموده است که بگوییم «و المراد من کون الالتزام محلّلا و محرّما کونه محلّلا بالنّسبة إلى شخص و محرّما بالنّسبة إلى آخر کالبیع یکون محلّلا للمبیع للمشتری محرّما له على البائع و بالعکس فی جانب الثمن»؛ میفرماید بگوییم التزام بیعی که پیدا کردیم، مبیع برای مشتری حلال میشود و برای بایع حرام میشود. این «یحلل» و «یحرم» را نسبت به دو شخص قرار دهیم. ما میخواهیم عرض کنیم نه، در این قسمت نیز خوب است شما با ما هم عقیده شوید، أصلا مجموع عبارت، کنایه است.
فرمایش محقق اصفهانی(قده)
اینجا محقق اصفهانی(ره) یک احتمال دیگری دادهاند. دلیل اصلی ما (که محقق ایروانی"ره" اصلا به اینها اشاره نکرده است، که در این روایات به چه دلیل کلام را کلام غیر لفظی قرار دهیم) روایات مزارعه است. محقق اصفهانی(ره) میفرماید میان «انما یحرم الکلام» در روایات مزارعه، با «انما یحلل الکلام و یحرم الکلام» در ما نحن فیه، فرق وجود دارد. در ما نحن فیه؛ بحث «بیع ما لیس عنده» و «بیع ما عنده» است، اما در روایات مزارعه این بحث نیست. در روایات مزارعه، این است که زارع میگوید «ثلث للبقر و ثلث للبذر»، امام(ع) میفرمایند «لا ینبغی ان تسمی هکذا». محقق اصفهانی(ره) میفرمایند در روایات مزارعه، چنین شرطی مفسد مزارعه است. یعنی عقد مزارعه أصلا باطل میشود. چنین شرطی مفسد است، و مراد از این «انما یحرم الکلام» هم تحریم وضعی است. یعنی اگر اینطور حرف زدید، عقد شما باطل میشود. بعد فرموده قیاس ما نحن فیه به روایات مزارعه درست نیست، چون در ما نحن فیه بحث این نیست که ما چه شرطی را در عقد بیاوریم و چه شرطی را نیاوریم، در ما نحن فیه؛ «بیع ما لیس عنده» است که باطل است. این معامله از اساس باطل است.نقد استاد بر فرمایش محقق اصفهانی(قده)
در مناقشه بر فرمایش محقق اصفهانی(ره) میخواهیم بگوییم که آیا واقعا میتوان پذیرفت که در فقه ما بین این دو مورد فرق باشد؟! البته این «انما یحلل و یحرم» متعدد آمده است، خود «انما یحرم الکلام» در چند روایت از روایات مزارعه آمده است. میتوانیم بگوییم بین این «انما یحرم الکلام» با آن «یحرم الکلام» واقعا فرق وجود دارد؟! این خیلی بعید است. با توجه به آن نکتهای که عرض کردیم، که این «إنما یحلّل الکلام و یحرّم الکلام» یک تعلیل تعبدی نیست؛ یک تعلیل ارتکازی است. عقلا هم این را میدانند. وقتی تعلیل ارتکازی شد، دو تعلیل نیست، بلکه یکی است. از این جهت باید نسبت به فرمایش محقق اصفهانی(ره) عرض کنیم که أولا: انصاف این است که اینها یک تعلیل است و دو تا نیست، یعنی اگر تعبدی هم باشد، یکی است. ثانیا: اصلا تعبدی نیست و ارتکازی است. آنگاه یک احتمالی را ایشان مطرح میکند و تعبیر میکنند به احتمال ششم-البته در مطالب ما تا اینجا پنج احتمال در کلام شیخ(ره) بود، یک احتمال هم ما عرض کردیم، و همین مطلبی است که اصلش در کلام محقق ایروانی(ره) ذکر شده است، یک احتمال هفتمی هم محقق اصفهانی(ره) ذکر کرده است- که حالا آن نیازی به بیان ندارد. مطلب را مقداری پیچده هم کرده است، فرموده مراد از «انما یحلل الکلام و یحرم الکلام» این است که ایجاب مؤثر یا سبب مؤثر در شریعت، که تارة در حلیت مؤثر است و تارة در حرمت مؤثر است، این منحصر در «کلام» است. یعنی در میان اسباب مؤثر در شریعت، در باب معاملات، آن سببی که تارة یؤثر فی الحلیة و همان سبب تارة أخری یؤثر فی الحرمة، این فقط در دایره «کلام» است.
نظری ثبت نشده است .