درس بعد

کتاب الحج

درس قبل

کتاب الحج

درس بعد

درس قبل

موضوع: کتاب الحج (ادامه بحث استطاعت مساله 49 و مسأله 50)


تاریخ جلسه : ۱۴۰۱/۱۱/۱۱


شماره جلسه : ۷۰

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • خلاصه بحث گذشته

  • احتمالات در جمع بین آیات

  • دیدگاه علامه طباطبائی

  • ارزیابی دیدگاه علامه طباطبائی

  • بررسی احتمال اول

  • آیات 68 تا 70 سوره فرقان

  • آیات 64 - 67 سوره قصص

  • دیدگاه برگزیده

  • دیدگاه زمخشری

دیگر جلسات

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ


خلاصه بحث گذشته
در جلسه گذشته بیان شد قبل از اینکه بحث کنیم که آیا توبه مرتد فطری قبول می‌شود یا نه و قبل از بررسی اقوال پنج‌گانه‌ای که دیروز گفتیم، یک بحث قرآنی و فقهی مهمی در اینجا مطرح می‌شود و آن این‌که در دو آیه قرآن خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: «إن الله لا یغفر أن یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء» که تا اینجا بین آیه 48 نساء و 116 مشترک است، خدا شرک را نمی‌بخشد و ما دون شرک را می‌بخشد آن هم «لمن یشاء»، بعد در آیه 48 نساء می‌فرماید: «و من یشرک بالله فقد افتری إثماً عظیماً»، که این به منزله‌ تعلیل است خدا چرا شرک را نمی‌بخشد؟ چون کسی که شرک بورزد اثم عظیمی را انجام داده و آن افترای بر خداست و افترا هم اثم عظیم است. خداوند در آیه 116 نساء می‌فرماید: «و من یشرک بالله فقد ضل ضلالاً بعیداً». در این دو آیه خدا شرک را مورد غفران قرار نمی‌دهد.

خداوند در آیه 53 سوره زمر می‌فرماید: «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله إن الله یغفر الذنوب جمیعا إنه هو الغفور الرحیم»؛ خدا همه ذنوب را خدا می‌بخشد.

احتمالات در جمع بین آیات
حال باید دید که بین این دو آیه در سوره نساء و این آیه در سوره زمر چه نسبتی وجود دارد؟ در اینجا سه احتمال وجود دارد:

1. دو آیه سوره نساء مخصص این «إن الله یغفر الذنوب جمیعاً» است؛ یعنی بگوئیم خدا همه ذنوب را می‌بخشد مگر شرک که قابل بخشش نیست.

2. احتمال دیگر این است که این «إن الله یغفر الذنوب جمیعا» ناسخ برای «إن الله لا یغفر أن یشرک به» باشد.

3. احتمال سوم این است که این دو آیه اختلاف موضوعی دارند، به این معنا که بگوئیم «إن الله لا یغفر أن یشرک به»؛ یعنی بدون توبه، یعنی جایی که کسی مشرکاً از دنیا می‌رود، با حال شرک از دنیا می‌رود و توبه نکرده، او را خدا در قیامت نمی‌بخشد اما مسلمانی بوده که گناهانی را انجام داده و بدون توبه از دنیا رفت، خدا لمن یشاء (نه برای همه اینها) آنچه مورد مشیت الهی قرار بگیرد خدا او را می‌بخشد. لذا بگوئیم دو آیه سوره نساء فرضش عدم توبه است، اما این آیه سوره زمر «إن الله یغفر الذنوب جمیعاً»، فرضش در جایی است که مسئله توبه مطرح باشد؛ یعنی طبق آیه سوره زمر اگر انسان از شرک هم توبه کرد خداوند می‌پذیرد، در توبه فرقی نمی‌کند که آن گناه شرک باشد یا شرک نباشد.

دیدگاه علامه طباطبائی
مرحوم علامه بر احتمال سوم اصرار داشته و می‌فرماید: بین این دو آیه اختلاف موضوعی است، «إن الله لا یغفر أن یشرک به» یعنی در فرضی که توبه نکند، اما «إن الله یغفر الذنوب جمیعاً»، هم شرک و هم غیر شرک در فرضی است که توبه کند. بعد می‌فرماید: «أما التوبة فالآیة غیر متعرضة لشأنها من حیث خصوص مورد الآیة؛ لأن موردها عدم الایمان و لا توبة معه»؛ مورد این آیه عدم الایمان است؛ یعنی فرض این است که اینها ایمان ندارند و با فرض عدم ایمان توبه معنا ندارد، کسی که مؤمن نیست خدا را قبول ندارد و توبه جایی است که انسان خدا را قبول داشته و بگوید من حالا می‌خواهم به سوی خدا برگردم، توبه رجوع إلی الله است.[1]

ارزیابی دیدگاه علامه طباطبائی
به نظر ما این بیان فی نفسه بیان تامی نیست؛ زیرا می‌گوییم دو نوع توبه وجود دارد:

1. یکی در جایی که کسی مؤمن است و گناهی کرده و می‌خواهد به خدا رجوع کند.

2. یکی هم در جایی که اصلاً مشرک است و می‌خواهد توبه کند، کافر است و می‌خواهد به اسلام برگردد؛ یعنی آیا کسی که کافر است توبه درباره‌اش معنا ندارد؟ درباره کافر متعلق توبه‌اش اصل الکفر است، در مورد مؤمن متعلق توبه‌اش گناهان دیگری غیر از شرک است که انجام داده، ولی درباره هر دو، توبه معنا دارد، هم درباره مشرک و هم درباره کافر و هم غیر از اینها. لذا این بیان که می‌فرماید موردش عدم ایمان است «و لا توبة معه»، وجه قابل قبولی نیست و ما نمی‌توانیم این را به عنوان یک دلیل صحیح بدانیم.

ایشان در ادامه می‌فرماید: «علی أن التوبة یغفر معها جمیع الذنوب حتّی الشرک»؛ با توبه شرک کنار می‌رود و مورد غفران قرار می‌گیرد؛ به دلیل «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعاً»[2]، جواب این است که این اول الدعواست، این‌که می‌خواهیم ببینیم آیا «إن الله لا یغفر أن یشرک به» مخصص این است یا نه؟ شما از عمومش می‌خواهید استفاده کنید که آن آیه مخصص نیست. پس نمی شود از آن آیه این مطلب را استفاده کرد.

ما در قرآن یک عموماتی درباره توبه داریم مانند: «هو الذی یقبل التوبة عن عباده»[3]؛ یعنی اینها عام است و فرقی بین مشرک و غیر مشرک نمی‌کند و مانند آیه «إن الله یغفر الذنوب جمیعاً» ‌است، «غافر الذنب و قابل التوب شدید العقاب»[4]، این هم یک عام دیگری است. «فإنی لَغفّارٌ لمن تاب و آمن و عمل صالحاً»[5]؛ یعنی کلام در این آیات هم عین کلام «یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم» است و فرقی نمی‌کند.

بررسی احتمال اول
احتمال اول این است که بگوئیم «ان الله لا یغفر أن یشرک به» مخصص تمام این آیات قرار می‌گیرد، لذا نمی‌توانیم با خود عموم این آیات بگوئیم پس این مخصص نیست و این احتمال تخصیص به حسب ظاهر و اولی وجود دارد. اینجا چه باید کرد؟ یک تتبعی در آیات دیگری از قرآن کردم ببینیم آیاتی که موضوعش شرک باشد و خداوند تبارک و تعالی آنجا مسئله توبه را مطرح کرده باشد داریم یا نه؟ دیدم چند آیه بسیار خوب وجود دارد.

آیات 68 تا 70 سوره فرقان
(وَ الَّذِينَ لاَ يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لاَ يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لاَ يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثَاماً * يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهَاناً * إِلاَّ مَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صَالِحاً فَأُولٰئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً)

در این آیه خداوند متعال می‌فرماید: هر کس این کارها را انجام دهد جزای خودش را می‌بیند؛ یعنی آن‌که مشرک بوده و قتل نفس انجام داده، زنا کرده و عذاب شدید چنینی برای اینها در روز قیامت قرار داده شده است. اگر در همین دنیا توبه کرد پس معلوم می‌شود مشرک می‌تواند توبه کند. این قابل این نیست که ما بگوئیم «إن الله لا یغفر أن یشرک به»، نسبتشان با آن نسبت تباین می‌شود؛ یعنی نسبت این با آن عکس می‌شود و این آیه مخصص آن است.

به بیان دیگر، اگر از ما بپرسند: «إن الله لا یغفر أن یشرک به»، به چه دلیل به فرض عدم توبه اختصاص دارد؟ می‌گوئیم به دلیل این آیه 69 سوره فرقان، که در اینجا «إلا من تاب» را در فرض مشرک بودن آورده است. پس معلوم می‌شود اگر مشرک در این دنیا توبه کرد، توبه‌اش قابل قبول است و آن آیه «لا یغفر» اگر کسی مشرکاً از دنیا برود.

یک تعبیری در تفسیر المیزان آمده (و در فرمایشات استاد بزرگوارمان در تسنیم و در کلمات مواهب الرحمن مرحوم سبزواری هم هست) که بگوییم: «لا یغفر أن یشرک به»؛ یعنی تا آخر عمرش مشرکاً از دنیا برود. از کجای این استفاده می‌شود؟! مضارع دلالت بر اصل استمرار دارد؛ یعنی یک مقداری از زمان را با شرک بوده، اما این‌که این تا آخر عمرش مشرک بوده الآن مثل اینکه می‌گوییم «لا ینال عهدی الظالمین»[6]، که اسم فاعل هم دلالت بر استمرار دارد؛ یعنی تا آخر عمرش هم ظالم باشد یا این‌که اگر تلبس به ظلم هم پیدا کرد کافی است؟

«لا یغفر أن یشرک به»، اگر تلبس به شرک پیدا کرد و این شرک هم به مقداری از زمان استمرار پیدا کرد کافی است، ما از کجای این بفهمیم که «لا یغفر أن یشرک به و مات مشرکاً»، بعد بگوئیم «ماتَ»، پس توبه هم نکرده! نمی‌شود به این روشنی از این استفاده کرد، ولو هر سه بزرگوار روی کلمه «یُشرک» به صیغه مجهول تکیه دارند! بهترین بیان این است که همین آیه 70 سوره فرقان را مخصص برای آن آیه نساء قرار بدهیم.

مطلب دیگر آن است که عموماتی که دلالت دارد بر اینکه خدا هر توبه‌ای را از هر گناهی قبول می‌کند منحصر به سوره زمر نبوده و آیات زیادی داریم. دوم این‌که باید دید در خصوص شرک مسئله توبه آمده یا نه. آیاتی می‌آوریم که در مورد خصوص شرک خدا فرموده توبه را قبول می‌کنیم، ولو این شرک هم مسبوق به اسلام هم باشد؛ یعنی شرک از نظر قرآن قابلیت توبه دارد که یکی از این آیات، آیه 70 سوره فرقان است، یکی هم آیه 67 سوره قصص است.

آیات 64 - 67 سوره قصص
(قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هٰؤُلاَءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ * وَ قِيلَ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَ رَأَوُا الْعَذَابَ لَوْ أَنَّهُمْ كَانُوا يَهْتَدُونَ * وَ يَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ مَا ذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ * فَعَمِيَتْ عَلَيْهِمُ الْأَنْبَاءُ يَوْمَئِذٍ فَهُمْ لاَ يَتَسَاءَلُونَ * فَأَمَّا مَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَعَسَى أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ)

این آیات مربوط به مشرکین است، خدا درباره مشرکین وعیدهایی می‌دهد و بعد می‌فرماید: «فأما من تاب و آمن و عمل صالحاً فعسی أن یکون من المفلحین»، پس معلوم می‌شود که شرک قابل توبه است.

دیدگاه برگزیده
همچنین آیه 3 سوره هود و آیه 52 سوره هود، همه دلالت بر این دارد که از نظر قرآنی مشرک اگر توبه کرد توبه‌اش قابل قبول است، منتهی ما یک اطلاقی را استفاده کنیم، برای بحث ارتداد می‌خواهیم یک شرک مسبوق به اسلام را هم بگوئیم اگر کسی مشرک شد مسبوق بالاسلام، ولو ارتداد فطری باشد، این یک توبه ولو به نحو اجمال باشد، البته نمی‌خواهیم بگوئیم این توبه یعنی اینکه این نباید کشته شود. این بحث را که مطرح کردم برای اینکه آنجا استفاده کنیم که توبه فی الجمله ولو بالنسبه إلی المشرکین که مسبوق به اسلام هم هست ولو حالا ارتدادش ملی یا فطری باشد دارای اثر است، اینکه اثرش چیست را بعداً عرض می‌کنیم.

پس ما نمی‌توانیم بگوئیم این عمومات «إن الله یغفر الذنوب جمیعاً» قرینه می‌شود بر اینکه «ان الله لا یغفر أن یشرک به» مربوط به عدم توبه است و اینکه محل نزاع است، یا «إنی لغفار لمن تاب و آمن»، لذا ما آیات متعددی در قرآن داریم بر این‌که توبه مشرک پذیرفته می‌شود. پس مسئله تخصیص نیست بلکه اختلاف، اختلاف موضوعی است.

دیدگاه زمخشری
زمخشری می‌گوید: «إن الله لا یغفر أن یشرک به» یعنی «عدم توبه»، بعد «یغفر ما دون ذلک» یعنی فرض توبه[7]، به نظر ما این هم غلط است، این دو آیه سوره نساء مجموعش مربوط به فرض عدم توبه است؛ یعنی خدا می‌فرماید: اگر کسی توبه نکرد و از دنیا رفت، اگر مشرک بود بداند روز قیامت خدا او را نمی‌بخشد، اما اگر گناهانش ما دون شرک بود امید به رحمت خدا داشته باشد آن هم البته لمن یشاء، اینکه مورد مشیّت خدا قرار می‌گیرد می‌بخشد.


وَ صَلَّی الله عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرینْ


[1] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 133.
[2] . سوره زمر، آیه 53.
[3] . سوره شوری، آیه 25.
[4] . سوره غافر، آیه 3.
[5] . سوره طه، آیه 82.
[6] . سوره بقره، آیه 124.
[7] . الکشاف، ج1، ص 418.

برچسب ها :

مرتدّ فطری توبه بعد از ارتداد جمع بین آیات اختلاف موضوعی بین آیات

نظری ثبت نشده است .