موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۸۸/۱۱/۷
شماره جلسه : ۶۲
-
شمول حدیث رفع نسبت به شبهات حکمیّه و موضوعیّه
-
ادله قائلین اختصاص حدیث رفع به شبهات موضوعیّه
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
قبل از شروع بحث جدید، نکتهای را راجع به بحث دیروز عرض کنیم؛ و آن این که مطلبی را که از قول مرحوم محقق نائینی در حدیث رفع بیان کردیم، لازم است مطابقتی با مبنای خود مرحوم نائینی در حقیقت انشا بشود. نائینی فرمود: در مانحن فیه حدیث رفع عنوان انشایی دارد و لکن انشایی است که منشأ آن رفع الحکم و نفی الحکم است. آن وقت آیا انشایی که دارای چنین منشأیی باشد، بر طبق مبانی چهارگانه که در حقیقت انشاء مطرح است ـ که ما هم در اوائل بحث خارج، بعد از فرق بین جمله خبریه و جمله انشائیه مفصل بحث کردیم ـ ملاحظه بفرمایید ببینید آیا بیان ایشان با آن مبانی که در باب انشاء وجود دارد، خصوصاً مبنایی که خود مرحوم نائینی اختیار کرده، سازگاری دارد یا خیر؟ این کاری است که خود آقایان انجام میدهند.
بررسی شمول حدیث رفع نسبت به شبهات حکمیّه و موضوعیّه
بررسی ادله قائلین اختصاص حدیث رفع به شبهات موضوعیّه
در اشکال دوم فرمودهاند: مدّعی و مستدل میگوید اگر "ما" در "ما لا یعلمون" را به فعل معنا نکنیم، در خود ارادهی استعمالیه تفکیک ایجاد میشود، نه در اراده جدیه. اشاره دارند به مطلبی که در باب قرینه ذکر شده است که قرینه اگر قرینه متصله باشد، قرینه متصله از اول مانع از انعقاد ظهور است. اگر گفتیم "أکرم عالم العادل"، کلمه "عادل" قرینه است که عالم از اول در عالم عادل استعمال شده است؛ اما در قرینه منفصله، اگر گفتیم "أکرم العالم" و در دلیل دیگر گفتیم "لا تکرم العالم الفاسق" این قرینه میشود که مراد جدّی از عالم، عالم عادل است؛ اما استعمال در معنای عام شده است. ایشان میفرمایند: اینجا هم همینطور است؛ اینجا هم به نحو قرینه متصله است؛ یعنی اینجا در اراده استعمالیه "ما" از فقرات دیگر استفاده میکنیم که "ما" در "ما لا یعلمون" هم در خصوص فعل استعمال شده است؛ اگر قرینه جدای از کلام بود، این حرف درست بود و در نتیجه، در خود اراده استعمالیه، تفکیک ایجاد شده است؛ یا باید بگوییم "ما" در "ما لا یعلمون" هم مثل "ما اضطروا إلیه" فعل است تا بشود وحدت سیاق؛ اما اگر گفتید اعم از حکم و فعل است، این تفکیک در اراده استعمالیه است.
بررسی کلام صاحب منتقی: حال ما ببینیم این دو مطلب ایشان درست است یا نه؟ در مطلب اول که مسئله سیاق در اراده استعمالیه مطرح است و نه در اراده جدیه، و فرمودند این دعوای بلا دلیل است و برای ما روشن نیست که بگوییم وحدت سیاق فقط در اراده استعمالیه است، میگوییم مقصود شما چیست؟ آیا میخواهید بگویید سیاق هم در استعمالی است و هم در جدی؟ یا اینکه نه، فقط در خصوص اراده جدی میخواهید بگویید هست؟ اگر در خصوص اراده جدی باشد، اصلاً بسیاری از مواردی که میگوییم وحدت سیاق وجود دارد، اختلاف در اراده جدی است و مع ذلک در آنجا هست. جایی که شارع میگوید "اغسل للجمعة والجنابة و مسّ المیت و ..." میگوییم "اغسل" نسبت به جمعهاش استحبابی است؛ نسبت به جنابت، وجو بی است؛ اما از نظر استعمال یک نوع استعمال شده است؛ مراد جدی فرق میکند. ببینید سه احتمال بیشتر که وجود ندارد؛ وحدت سیاق یا فقط مربوط به اراده استعمالیه است، یا فقط مربوط به اراده جدیه است و یا مربوط به هر دو است.
نظری ثبت نشده است .