موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۸۹/۹/۳
شماره جلسه : ۱۶۰
-
بررسی دو ملاک بر انحلال حقیقی
-
مناقشه بر نظریه مشهور پیرامون ملاک اول در انحلال حقیقی
-
بحث اخلاقی
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
برنامه تفسیر روزهای چهارشنبه ان شاء الله بعد از تعطیلات محرم و صفر
بررسی دو ملاک بر انحلال حقیقی
بیان منظور کلام محقق خراسانی(ره): 1. نظر امام خمینی(ره): منظور آخوند(ره) از «قلت» انحلال حقیقی است 2 نظر مختار: منظور آخوند از «قلت» انحلال حکمی و از «هذا» انحلال حقیقی است. و اینکه آیا مرحوم آخوند خراسانی در آن «قلت» که در جلسه قبل بیان کردیم به نظر ما مرحوم آخوند می فرمایند که: این انحلال حکمی است در آنجا و آن «هذا» انحلال حقیقی است و «قلت» را انحلال حکمی دانستند؛ اما امام خمینی می فرمایند احتمال هم دارد که مرحوم آخوند در همین «قلت» انحلال حقیقی را بخواهند بیان کنند اما به نظر ما خیلی بعید است و آن «قلت» ظهور خیلی روشنی دارد در انحلال حکمی.
بحث اخلاقی؛
ایشان در جواب فرمودند: «ما رایت عملا موثراً فی ذلک مثل المداومة علی سجدة طویلة فی کل یوم مرة واحدة» و می فرمایند اگر یک انسانی در هر روزی یک«سجده» طویله ایی داشته باشد که در آن «سجده» این ذکر یونسیه را بگوید و احساس بکند- ذکر یونسیه «لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ (انبیاء 87)» - «یقوله: و هو یری نفسه مسجونة فی سجن الطبیعة» در حالت «سجده» خودش را در ظلمت بسیار بسیار خطرناک دنیا و طبیعت ببیند و اگر حضرت یونس خودش را در ظلمت بطن ماهی دید و این ذکر را گفت و نجات پیدا کرد این انسانی که سر به «سجده» می گذارد خودش را در ظلمت دنیا ببیند «مقیدتا بقیود الاخلاق الرذیلة» ببیند تمام اخلاق رذیله او را احاطه کرده و «سجده» که در آن می گویند «غایة الخضوع» انسان اگر در «سجده» یک آن و کمتر از یک آن برای خودش اعتباری قائل باشد این «سجده»،«سجده» نیست و نهایت ضعف را باید برای خودش قائل باشد و نهایت عجز را باید برای خودش قائل باشد این انسان هم خودش را این چنین ببیند «مقرا بأنک لم تفعل ذلک» به خدا عرض کند خداوندا این قیود و این بندهای دنیا و اخلاق رذیله را خودم برای خودم درست کردم و این تارهای دنیوی را خودم به دور خودم هر روز اضافه می کنم اما تو این کار را انجام ندادی «و لم تظلمنی و انا الذی ظلمت نفسی» من به خودم ظلم کردم؛ ایشان فرموده این ذکر را-البته در این عبارت نیست که چند بار، ولی در دنباله دارد که قرائت سوره قدر را در لیله جمعه را ایشان سفارش کردند و در عصر جمعه صد بار اما راجع به ذکر یونسیه- بعضی از اساتید ما قبلا که ما در بحث تفسیرشان می رفتیم می فرمودند سیصد و شصت بار انسان سر به «سجده» بگذارد و این ذکر را هر روز بر آن مداومت داشته باشد؛ حالا علی القاعدة در بین فضلا و آقایان هستند افرادی که این برنامه را دارند اما آنهایی که موفق نیستند و این برنامه را ندارند واقعا خسارت بزرگی است؛ ما اگر بخواهیم یک مقداری نفسمان جوشش داشته باشد و نفس ما از کدورت های دنیا تطهیر بشود و پاک بشود راهش همین «سجده» است؛ حالا خود نماز که جای خود دارد و خود عبادات دیگر که جای خود دارد اما این«سجده» طویله را زیاد به آن توجه شده.
توصیه پیامبر اکرم(ص) برای تضمین بهشت، سجده های طولانی داشته باشید در روایتی که امام صادق(ع) آن را از وجود مبارک پیامبر نقل فرموده آمده است: «جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ مَرَّ بِالنَّبِیِّ ص رَجُلٌ وَ هُوَ یُعَالِجُ بَعْضَ حُجُرَاتِهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ لَا أَکْفِیکَ فَقَالَ شَأْنَکَ فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص حَاجَتُکَ قَالَ الْجَنَّةُ فَأَطْرَقَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثُمَّ قَالَ نَعَمْ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ لَهُ یَا عَبْدَ اللَّهِ أَعِنَّا بِطُولِ السُّجُودِ» (الکافی ج : 3 ص : 266) جریان این است که مردی آمد خدمت پیامبر؛ پیامبر مشغول کاری بودند به پیامبر عرض کرد که شما یک راهی را برای من نشان بدهید که بهشت من تضمین بشود حضرت فرمود: «یَا عَبْدَ اللَّهِ أَعِنَّا بِطُولِ السُّجُودِ» یعنی «سجده» ات را طولانی کن؛ سجود طولانی اصحاب ائمه(ره)، نمونه بارز خضوع و خشوع در مقابل پروردگار متعال و رمز موفقیت آنها حالا یا طول سجود در نماز یا اینکه به صورت مستقل انسان در غیر نماز هم این «سجده» را داشته باشد ما وقتی به زندگی اصحاب ائمه مراجعه می کنیم؛ مرحوم کشی(ره) در شرح حال بعضی از این روایت ببینید چه چیزی نوشته است: درباره «محمد بن ابی عمیر» کشی می گوید مردی دید یک کسی در اثر «سجده» طولانی مثلا خوف این پیدا کرد که اصلا او مریض بشود لذا به او گفت چه خبر است که این قدر «سجده» طولانی میکنی؟ او در جواب گفت من که «سجده» طولانی ندارم برو «محمد بن ابی عمیر»را ببین می گوید آمدم دیدم «محمد بن ابی عمیر» در یک روز از اول فجر سجده کرد تا زوال ظهر که اصلا این شنیدنش برای ما سنگین است که چطور می شود یک انسان سجده کند از اول فجر تا زوال ظهر!؟ البته این قطعا غیر از توفیق الهی نمی شود انسان بگوییم به اختیار خودش بگوید من می خواهم یک «سجده» طولانی داشته باشم بعد به «محمد بن ابی عمیر»گفتند چه خبر است که شما این «سجده» طولانی را دارید؟
نظری ثبت نشده است .