موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۸۸/۱۲/۸
شماره جلسه : ۶۹
-
بررسی نظر مرحوم نائینی در مورد جریان حدیث رفع در احکام تکلیفیه- بررسی جریان حدیث رفع در حکم تکلیفی به لحاظ مطلق الوجود و فاعل مخاطب- بررسی جریان حدیث رفع در حکم تکلیفی به لحاظ صرف الوجود-بررسی جریان حدیث رفع در جایی که متعلق اکراه امر عدمی باشد
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
بررسی نظر مرحوم نائینی در مورد جریان حدیث رفع در احکام تکلیفیه
در مورد جریان حدیث رفع در احکام تکلیفیه مطلبی را مرحوم محقق نائینی دارند که لازم است آن را نیز بیان کنیم. در بحث گذشته عرض کردیم احکام تکلیفیه تقسیم میشود به احکام تکلیفیه استقلالیه و ضمنیه که خود احکام تکلیفیه استقلالیه و ضمنیّه هم تقسیمات متعددی دارند؛ و اساساً بحث در این واقع میشود که آیا حدیث رفع در موردی جریان پیدا میکند که مرفوع یک امر وجودی باشد یا آنکه اگر امر عدمی هم بود ـ یعنی متعلق عناوینی که در حدیث رفع هستند، متعلق اکراه، اضطرار، نسیان و... امر عدمی باشند ـ مثلاً اگر کسی سورهای را در نماز فراموش کرد، آیا حدیث رفع در اینجا جریان دارد یا نه؟ اگر اضطرار به ترک جزئی یا شرطی از اجزاء و شرایط نماز پیدا کرد، آیا حدیث رفع جریان دارد یا نه؟ مرحوم محقق نائینی در آخر نتیجه میگیرند بین اجزاء و شرایط از یک طرف، و موانع از طرف دیگر باید فرق گذاشت. امروز کلام نائینی را بیان میکنیم و بعد بررسی میکنیم آیا بر فرمایش ایشان مناقشهای وارد هست یا نه؟ مرحوم نائینی میفرمایند تکالیف استقلالیه یا به نحو صرف الوجود هستند و یا به نحو مطلق الوجود.بررسی جریان حدیث رفع در حکم تکلیفی به لحاظ مطلق الوجود و فاعل مخاطب
پس، معنای رفع تشریعی این شد که شخصی که قبلاً عادل بوده و الآن اضطراراً یا اکراهاً و یا نسیاناً شرب خمر کرده از عدالت خارج نمیشود. این مثال اول. آن وقت در همین مثال اول که این نکته در کلمات مرحوم نائینی نیست؛ در جایی که تکلیف به نحو انحلالی است، معنای انحلال این است که حدیث رفع حرمت از همان فرد را برمیدارد و اینطور نیست که اگر شخص به خوردن این لیوان خمر اضطرار پیدا کرد یا مکرهش کردند، بگوید من بر این لیوان خمر مکره هستم، حال به جای آن این لیوان را بردارم بخورم؛ نمیتواند چنین بگوید. در عام انحلالی، جایی که مسئله مطلق الوجود است، اضطرار و اکراه بر یک فرد رافع حکم در همان فرد است و موجب سقوط حکم در فرد دیگر نیست. در اینجا هرچند در نتیجه هم یکی باشند اما رافع نیست.
بررسی جریان حدیث رفع در حکم تکلیفی به لحاظ صرف الوجود
بررسی جریان حدیث رفع در جایی که متعلق اکراه و ... امر عدمی باشد
بعد از این وارد مورد سوم میشوند که یک مقدار ثمره فقهی خیلی خوبی دارد. اگر کسی بر ترک یک عمل اکراه شد، در مثال قبل اکراه بر امر وجودی بود، اما در اینجا اکراه بر امر عدمی است؛ مثلاً نذر کرده است که زید را اکرام نکند، حال، اگر او را بر اکرام زید اکراه کنند، آیا حدیث رفع شامل این مورد میشود؟ بحث میآید در جایی که متعلق اکراه و اضطرار و نسیان یک امر عدمی باشد، مثال میزند به این که "لو نذر أن یشرب من ماء الدجلة" اگر نذر کند از آب دجله بخورد، کسی اکراهش کرده بر ترک و یا اضطرار به ترک پیدا کند، اینجا چی؟ مرحوم نائینی میفرماید اینجا حدیث رفع جریان ندارد؛ و مقتضای قاعده این است که نذرش را حنث کرده و باید کفاره بدهد. میفرماید ما یک حرفی را میخواهیم به شما یاد دهیم و آن اینکه کار حدیث رفع این است که موجود را به منزله معدوم قرار میدهد، اما معدوم را به منزله موجود قرار نمیدهد. این شخص نذر کرده است که برود از آب دجله بخورد، اما بر ترک او را اکراه کردند؛ و یا اضطراراً نتوانست بخورد، حدیث رفع که میگوید "رفع ما استکرهوا علیه" نمیآید بگوید اینجا که شما مکره بر ترک شدید، گویا از آب خوردهاید! معدوم را به منزله موجود قرار نمیدهد. میگوییم این مطلب را از کجا میفرمایید؟
نظری ثبت نشده است .