موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۸۹/۱۲/۸
شماره جلسه : ۱۸۴
-
بررسی تنبیهات برائت
-
بررسی تنبیه دوم
-
بررسی حسن احتیاط در شبهات حکمیه و موضوعیه وجوبیه یا تحریمیه
-
بررسی راهکار سوم برای اثبات امکان احتیاط از طریق اخبار من بلغ
-
بررسی عمده دلیل قاعده تسامح در ادله سنن یعنی اخبار من بلغ
-
بررسی احتمالات اثباتی پیرامون اخبار من بلغ
-
بررسی نظریه آخوند خراسانی و محقق انصاری
-
بررسی نکاتی پیرامون فاء تفریع
-
بیان نظرات محقق اصفهانی و مختار
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
یادآوری؛ نظریه مشهور و شیخ انصاری پیرامون اخبار من بلغ تمام نیست
بررسی نظریه محقق خراسانی مبنی بر استخراج حکم فرعی فقهی(استحباب) از اخبار من بلغ؛
محقق خراسانی: از اخبار من بلغ استحباب ذات عمل، به عنوان خودش استفاده می شود مانند سائر مستحبات
بیان فرق مستحباتِ مستفاد از اخبار من بلغ و سائر مستحبات؛ مستحبات اخبار من بلغ به عنوان یک «قاعده فقهیه» است و سائر مستحبات به عنوان یک «مساله فقهیه» است
بررسی فرق بین نظر آخوند خراسانی و شیخ انصاری پیرامون اخبار من بلغ؛ 1.آخوندخراسانی: از اخبار من بلغ، استحباب ذات العمل را می توان استفاده کرد. 2. شیخ اعظم: از اخبار من بلغ، استحباب عمل مقید به داعی مطلوبیت را می توان استفاده کرد.
بررسی نظریه محقق خراسانی در ضمن سه مطلب
مطلب اول: طبق یکی از اخبار من بلغ یا صحیحه هشام، ثواب بر ذات عمل مترتب است
مطلب دوم: ظاهر اخبار من بلغ این است که عمل متفرع بر بلوغ است اما یک قرینه عقلیه بر خلاف وجود دارد و آن اینکه داعی عمل، وجه و عنوان برای عمل نمی شود.
بیان محقق اصفهانی در توضیح کلام محقق خراسانی: ظاهر عبارت آخوند این است که داعی، موجب این نمی شود که عمل، معنون به آن داعی شود و محال است خود داعی، جزء، وجه و عنوان عمل شود.
یعنی شما بعد از این که این ذکر را -که این ذکر عنوان عمل شما است- داعی پیدا کردید -حالا به قصد قربت و یا به طلب ثواب و به هر چیز دیگر - بعد از این داعی، این عنوان محقق و موجود می شود و تا مادامی که آن داعی نباشد، عنوان اصلاً در عالم خارج موجود نمی شود برای عمل. به عبارت ساده تر: خود عنوان «بعد تحقق العمل» است. حالا اگر بیایید بگویید این داعی مقوم برای شیء است یعنی «قبل تحقق العمل» باید این داعی موجود باشد و این محال است. می فرماید «اذا الفرض ان العنوان ینشا من دعوة الشی». یعنی این «شیء» چه زمانی عنوان پیدا می کند؟ زمانی که شما بیایید آن داعی را داشته باشید. و عرض کردم خیلی روانتر آن این است که تا فعل موجود نباشد، عنوان پیدا نمی کند و عنوان «بعد تحقق الشیء» است. حالا اگر این داعی بودن ثواب، یا هر چیز دیگر را بخواهید بگویید این در خود فعل قیدیت دارد، باید «قبل تحقق الشیء» باشد.
تنظیر محقق اصفهانی در تبیین نظریه محقق خراسانی: زمانی که این فعل در عالم خارج موجود بشود ما عنوان انقیاد، احتیاط و امتثال را از آن انتزاع می کنیم لذا خود انقیاد، احتیاط و امتثال مقوم این فعل نیست زیرا در این صورت باید بر او مقدم باشد
مطلب سوم: در اخبار من بلغ دو دسته روایت وجود دارد
بیان محقق اصفهانی در توضیح محقق خراسانی: آخوند می قرماید خبر ضعیفی که می گوید هر کسی فلان عمل را انجام داد اینقدر ثواب بر او مترتب است این خبر ضعیف مانند خبر صحیح است یعنی همانطوری که در خبر صحیح ما از ترتب ثواب کشف می کنیم ذات عمل استحباب دارد در خبر ضعیف هم همین استفاده را می کنیم
بررسی نظریه شیخ انصاری؛ شیخ از دو راه نظر خویش را اثبات می کنند. 1. عمل مقید، متفرع بر بلوغ ثواب است 2. عمل به طلب قول نبی و یا به طلب ثواب موعود باشد
نظر مختار: 1. آخوند با مطلب سوم هر دو راه شیخ را رد کردند و تفریع سبب نمی شود که به آن فعل عنوان ببخشد. 2. آخوند با مطلب دوم کلام شیخ را رد کردند
و در حقیقت مرحوم آخوند با این مطلب سوم هر دو مطلب شیخ را رد کرد. فرمود اگر تفریع در اینجا هست، تفریع سبب نمی شود که به آن فعل، عنوان بدهد. مرحوم آخوند اصل تفریع را قبول دارد اما فرمود تفریع سبب نمی شود که به آن فعل عنوان دهد. و همچنین مطلب دوم آخوند به شیخ می فرماید اگر اینجا منافاتی وجود داشت ما از راه حمل مطلق بر مقید می آمدیم وارد می شدیم و فرمایش شمای شیخ درست بود اما در اینجا منافاتی وجود ندارد. لذا آخوند کلام شیخ را اینطور رد می کند و مدعای شیخ را هم توضیح دادیم که مرادش چیست؟ البته باز فراموش نکنید که کلام شیخ در صدر عبارتش را رد می کند ولی بعد شیخ برمی گردد از همین مطلب که استحباب عمل مقید باشد و می گوید نه اصلاً اینجا اخبار ارشادی هست و دیگر دلالت بر استحباب هم ندارد.
بررسی نکاتی پیرامون فاء تفریع؛
نکته اول: آیا فاء سببیت است یا عاطفه؟ 1. سببیت است پس «فعمله» یعنی این عمل مسبب از بلوغ ثواب است 2. عاطفه است پس «فعمله» یعنی «و عمله» کسی که می خواهد فضیلت این عمل را درک کند.
نکته دوم: محقق اصفهانی: شیخ اعظم سببیت را انکار کرده است و فاء را عاطفه دانسته است در حالیکه ادبا قائلند فاء عاطفه سه قسم است 1. عاطفه به معنای سببیت 2. عاطفه به معنای ترتیب 3. عاطفه به معنای تعقیب
نکته سوم: نظر محقق اصفهانی پیرامون فاء: در اینجا فاء، عاطفه ی ترتیبی است؛ پس «فعمله»، یعنی از حیث ترتیب، بعد از دیگری واقع شده، نه اینکه عمل مسبب از بلوغ باشد!
جلسه آتی؛ 1. بررسی صحت کلام آخوند و شیخ 2. بررسی دلالت اخبار من بلغ بر استحباب
نظری ثبت نشده است .