موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۸۹/۱۱/۳
شماره جلسه : ۱۸۲
-
بررسی تنبیهات برائت
-
بررسی تنبیه دوم
-
بررسی حسن احتیاط در شبهات حکمیه و موضوعیه وجوبیه یا تحریمیه
-
بررسی راهکار سوم برای اثبات امکان احتیاط از طریق اخبار من بلغ
-
بررسی عمده دلیل قاعده تسامح در ادله سنن یعنی اخبار من بلغ
-
بررسی احتمالات اثباتی پیرامون اخبار من بلغ- بررسی نظریه شیخ انصاری و ادامه مناقشات محقق مشکینی و بیان نظرات مختار
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
یادآوری؛ بررسی اشکالات سه گانه ی محقق مشکینی بر نظریه شیخ انصاری پیرامون اخبار من بلغ
بحث در اشکالات مرحوم مشکینی بر مرحوم شیخ اعظم انصاری بود.مقدمه اول اشکال سوم مشکینی: به نظر شیخ انصاری، تفریعی که در روایات وجود دارد ظهور در این دارد که داعی به فعل بلوغ ثواب است
مرحوم مشکینی می فرماید مطلب سومی که در کلام شیخ هست این است که شیخ می فرماید: این تفریعی که در این روایات وجود دارد «من بلغه شیءٌ من الثواب فعمله». این تفریع ظهور در این دارد که داعی به این فعل، همین «بلوغ ثواب» است. آنچه که تحریک می کند و انگیزه است بر اینکه مکلف که این عمل را انجام دهد این است که به گوش او خورده که این فعل این مقدار ثواب دارد.مقدمه دوم اشکال مشکینی: به نظر شیخ انصاری، عمل بما هو عمل اتیان نمی شود بلکه عمل بما هو طریق و وصول به این ثواب خاص اتیان می شود و چنین چیزی عقلا ملزوم است برای ثواب، لذا اخبار من بلغ ارشادی اند
اشکال سوم مشکینی: نظر شیخ باطل است؛ زیرا مشار الیه «ذلک» در اخبار من بلغ «خود عمل» است نه «عمل مقید به رجا رسیدن به ثواب» پس «کان له اجر ذلک» اساس ارشادی بودن ادعای شیخ را تخطئه می کند، چه اینکه ارشادی بودن مبتنی بر این است که موضوع ثواب، «عمل بما هو عمل» نباشد
توضیح اشکال سوم مشکینی: بنابر نظر شیخ آنچه که موجب انقیاد عقلی است و نهایتا منجر به ترتب ثواب می شود عمل مقید به وصول ثواب خاص است نه عمل بما هو عمل؟!!! در حالیکه در اخبار من بلغ، متعلق به ثواب، خود عمل است.
بررسی اشکال سوم مشکینی از منظر مختار: فرمایش مشکینی، حرف خوب و متینی است و «ذلک» به خود عمل بر می گردد و همین مقدار ارشادی بودن کلام شیخ را زیر سئوال می برد
اشکال چهارم بر شیخ انصاری: طبق نظر شیخ، اخبار من بلغ مسلما ظهور در ثواب خاص دارد؛ در این حال ارشادی بودن آن را چگونه درست کردید؟
چون شیخ یک کبری کلی یاد ما داده و آن کبری کلی این است که ترتب ثواب و ترتب اجر کاشف از استحباب مولوی بودن نیست این را هم ما قبول می کنیم زیرا نمی توانیم بگوییم یک جایی که یک ثوابی وجود دارد حتماً ملازمه دارد با مولوی بودن؛ می گوییم پس چیست؟ می فرماید: «ملزومٌ لامرٍ ارشادیٍ یستقل به العقل بتحصیل ذلک الثواب المضاعف». می فرماید وقتی شارع آمد این چنین خبری را داد که تفضلاً برای کسی که این عمل را انجام بدهد این ثواب خاص را به او می دهد، این ملزوم یک حکم عقلی است. حکم عقلی این است که عقل می گوید اگر مولا بر یک عملی یک ثواب خاص و مضاعف انجام داد عقل مستقلاً می گوید این عمل را انجام بدهید. «ملزومٌ لامر ارشادیٍ یستقل به العقل بتحصیل ذلک الثواب المضاعف». عقل می گوید اگر یک عملی ثواب مضاعف دارد من مستقلاً می گویم این عمل را انجام بدهید. ما اشکالمان این است که چه طور این ارشادی بودن را درست می کند؟ تمام احکام مولویه ملزوم چنین حکمی است. اگر مولا گفت «الصلاه واجبهٌ» و صلاة چنین ثوابی دارد مثلاً صلاة باعث معراج می شود و باعث ثوابهای فراوان می شود، بله عقل می گوید اگر یک عملی ثواب زیاد دارد حتماً انجام بدهید. پس تمام احکام مولویه ملزوم چنین عنوانی است. و این ارشادی نمی کند لذا این که ملزوم چنین حکمی از احکام عقل است این ارشادی نمی کند چون در تمام احکام مولوی وجود دارد.
لذا ما اصلاً می خواهیم به شیخ این را عرض کنیم و بگویم اگر پذیرفتید که خودتان هم می فرمایید ظاهر بعضی از روایاتش این است که مسئله ثواب خاص مطرح است. «من بلغه شیءٌ من الثواب علی شیءٌ من الخیر فعمله کان له اجر ذلک»یعنی آن اجر مخصوص برای او هست اینجا دیگر اصلاً راهی و مجالی برای عقل وجود ندارد. ما هر چه در این عبارت شیخ دقت کردیم که چگونه شیخ خواسته از ارشادی بودن او استفاده کند به نظر ما ارشادی بودن استفاده نمی شود و عبارتی را دارد مرحوم محقق اصفهانی در جلد چهارم «نهایة الدرایة» صفحه 182 شیخ می گوید فهو یعنی این تفضل «ملزوم لامرٍ ارشادیٍ یستقل به العقل بتحصیل ذلک الثواب المضاعف». یعنی اینکه وقتی شارع آمد چنین خبری را داد و شارع گفت «ایها الناس» هر کسی این کار را انجام داد این ثواب مخصوص را دارد؛ عقل مستقلاً می گوید برای رسیدن به این ثواب مضاعف این کار را انجام بده. می گوید. من اشکالم این است در تمام احکام مولویه همین طور است و این اختصاص به اینجا ندارد. لذا این ارشادی نمی کند. بله وقتی هست که می آمدیم می گفتیم با قطع نظر از اخبار«من بلغ» خود عقل این ثواب خاص را می فهمید که آن فرضش این است که عقل نمی تواند درک کند حالا که خود عقل نمی تواند ثواب خاص را بفهمد برای ارشادی بودنش توجیهی ندارد. شما حالا ملاحظه کنید حواشی رسائل را و شروح رسائل را ببینید که اینجا چگونه این عبارت شیخ را تفسیر کردند. به نظر ما درست نیست.
محقق اصفهانی: اخبار من بلغ را نمی توان حمل بر ارشادیت کرد و اگر کسی بخواهد چنین کند از سداد بعید است چون عقل اصل ثواب را درک می کند ولی ثواب مضاعف را خیر؛
مرحوم محقق اصفهانی از جاهایی که مرحوم آقای خویی با استادشان مرحوم آقای اصفهانی مخالفت کردند با اینکه ایشان معمولاً تبعیت می کنند از استادشان، در همین بحث است مرحوم اصفهانی هم معتقد بر این است که این روایات را نمی توان حمل بر ارشاد کرد می فرماید: «والتحقیق ان حمل هذه الاخبار علی الارشاد الی ثواب الانقیاد بعید عن السداد» سداد با سین یعنی راه درست و صحیح؛ اگر کسی بخواهد این روایات را حمل بر ارشاد کند این بعید است از سداد یعنی راه صحیح و حرف صحیح. و ذلک آن وقت بیان می کنند چون عقل اصل ثواب را درک می کند آن وقت ثواب خاص را عقل نمی تواند درک کند و باز یک عبارت دیگری را مرحوم محقق اصفهانی در صفحه 184 دارند در جلد چهارم «نهایة الدرایة». می فرمایند: «فاما ما عن شیخنا العلامة الانصاری فی رسالة البرائة من ان مدلول هذه الاخبار اِخبار عن تفضل الله سبحانه علی العامل بالثواب المسموع فهو نظیر قوله تعالی من جاء بالحسنة فله عشر امثالها فهو ملزوم لامر ارشادی یستقل به العقل بتحصیل ذلک الثواب المضاعف» ایشان می گوید «ففیه» باز شبیه همین اشکالی که در همین جا می فرمایند که عقل اصل ثواب را می فهمد و ثواب مضاعف را عقل نمی تواند بفهمد باز شبیه همین اشکال را هم آنجا مطرح کردند.
نظری ثبت نشده است .