موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۸۹/۱/۱۶
شماره جلسه : ۸۳
-
ادامه کلام مرحوم محقّق اصفهانی
-
بررسی نظر مرحوم صاحب منتقی و اشکال آن
-
دیدگاه مرحوم محقق خویی و اشکالات وارد بر آن
-
دیدگاه مرحوم شهید صدر و نقد آن
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
بیان نمودیم مرحوم محقق اصفهانی(اعلی الله مقامه الشریف) بعد از اینکه بیان کردند ما میتوانیم افعال را از حیث وجودیشان به خدای تبارک و تعالی نسبت دهیم و از حیث ماهیتی به خود فاعل باید نسبت داده شود، نتیجه گرفتند در مانحن فیه اگر عدم البیان و حجب به خاطر ظلم ظالمین باشد، این را نمیشود به خداوند نسبت داد.
ادامه کلام مرحوم محقّق اصفهانی
ایشان در ادامه کلام ـ که این مطلب را در بحث گذشته عرض نکردیم و لازم است کلام ایشان تمام شود ـ میفرمایند بله، گاه منشأ شبهه حکمیه فقدان نص یا اجمال نص و یا تعارض نصین است؛ همه جا مسئله فقدان نص نیست؛ گاه اجمال نص است، یعنی بیان به ما رسیده اما مجمل است؛ یا تعارض دارد، اینجا میتوانیم حجب را به خداوند تبارک و تعالی نسبت بدهیم و بگوییم در جایی که یک نصی به صورت مجمل یا متعارض به ما رسیده، از موارد "حجب الله علمه عن العباد" است. میفرمایند: "لا یکاد یشک فی أنّ عدم بیان حکم شرب التتن و أمثاله لعدم الابتلاء به فی أزمنة الحضور" این که حکم شرب تتون و امثال آن از موضوعاتی که در زمان ما حادث شده، ذکر نشده است، برای این بوده که در زمان حضور مورد ابتلا نبودهاند؛ یعنی نمیتوانیم بگوییم عدم بیان حکم شرب تتون به خاطر ظلم ظالمین بوده؛ خیر، این به ظالمین ربطی ندارد؛ برای این بوده که مورد ابتلا و سؤال واقع نشده و جواب آن ذکر نشده است. البته در ادامه استدراک میکنند، میگویند: مگر اینکه مراد از ظلم ظالمین را سدّ باب ولایت و امامت بدانیم و معنای خیلی عامی برای آن ذکر کنیم. تا اینجا نتیجه کلامشان این میشود که مرحوم اصفهانی در مواردی که نبی یا وصی حکم را بیان فرموده اما این بیان به جهت ظلم ظالمین ـ با این معنای وسیعش ـ به ما نرسیده، این حجب را نمیتوانیم به خدا نسبت بدهیم؛ نمیتوانیم بگوییم این مورد از مواردی است که "حجب الله علمه عن العباد" .میفرماید اگر یک چیزی واقعاً و حقیقتاً فعلیت داشته باشد، ملازم با رفع است؛ اما اگر فعلیت نداشته باشد، فقط مقتضی آن باشد، دیگر به معنای رفع نیست. در این روایت هم کلمه موضوع و کلمه وضع با کلمه "عن" متعدی شده است و این اعم است از اینکه یک چیزی ثابت باشد و فعلیت داشته باشد یا اینکه فقط مقتضیاش باشد ـ که جواب اصلی مرحوم اصفهانی همین قسمت است ـ بنابراین، دیگر قرینهای نیست. در انتها نیز میفرماید: بالاخره در این روایت حجب به خدای تبارک و تعالی نسبت داده شده و ظهور دارد در آنچه که خدا برای پیامبر بیان کرده اما آنها حق بیان کردن برای مردم را نداشتند؛ و در نتیجه، شامل آنچه که پیامبر بیان فرموده اما به دست ما نرسیده نمیشود؛ و میفرمایند: روایت ظهور قوی در این معنا دارد. بنابراین، به نظر مرحوم اصفهانی هم این رو ایت قابل استدلال برای بحث اصالة البرائة نیست.
بررسی نظر مرحوم صاحب منتقی و اشکال آن
دیدگاه مرحوم محقق خویی و اشکالات وارد بر آن
مرحوم آقای خویی(قدس سره) در مصباح الاصول میفرمایند: مواردی که پیامبر حکمی را بیان کرده و به خاطر ظلم ظالمین به مردم نرسیده، خدای تبارک و تعالی که قدرت دارد آخرین حجت خودش را ظاهر کند و این احکام توسط آن حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیان شود؛ و حیث اینکه فعلاً امر به ظهور آن حضرت نفرموده، معنایش "حجب الله علمه عن العباد" است. مرحوم آقای خویی "حجب الله علمه عن العباد" در باب احکام را اینطوری توجیه میکند؛ و در باب موضوعات میفرماید "إنّ الله تعالی قادر علی إعطاء مقدمات العلم الوجدانی لعباده" که این حرف، خیلی حرف عجیبی است؛ جایی که کسی نمیداند این ماده خون است یا نه؟ خدا قادر است بر اینکه مقدمات علم را برای این شخص ایجاد کند که بفهمد این ماده خون است؛ "فمع عدم إعطائه صحّ إسناد الحجب إلیه" اگر خدا به این آدم علم اعطا نکرد، و او فکر کرد که این ماده رنگ است، معنایش این است که خداوند آن را از او محجوب کرده است. خلاصه فرمایش آقای خوئی برای حل اشکال این است؛ و ظاهرش این است که ایشان با همین جوابی که دادهاند، میخواهند نتیجه بگیرند که این حدیث در بحث برائت جریان دارد.دیدگاه مرحوم شهید صدر و نقد آن
نظری ثبت نشده است .