موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۹۰/۱/۲۲
شماره جلسه : ۲۰۰
-
دوران الامر بین الوجوب و الحرمة در توصلیات مع وحدة الواقعه
-
فرق بين اصالة الحل با اصالة البرائة
-
فرق بین اصالة الحل و اصالة البرائة و استصحاب در محذورین
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
یادآوری1؛ بررسی مقام اول: بحث از دوران الامر بین الوجوب و الحرمة در توصلیات مع وحدة الواقعه؛ بررسی قول اول از اقوال خمسه در مقام؛ آیا اصالة البرائه جاری است؟ بحث در اين است كه آيا در دَوَران بين محذورين در توصليّات، آنجايي كه واقعه، واقعهي واحد باشد، آيا اصالت البرائهي شرعي و اصالت البرائهي عقلي جريان دارد يا خير؟
یادآوری2؛
بررسی اشکالات محقق نائینی بر جریان اباحه ظاهریه شرعیه و بیان مناقشات محقق روحانی در مقام.در بحث ديروز اشكالاتي را از مرحوم محقق نائيني ذكر كرديم و برخي از مناقشات آن را هم بيان كرديم.
بررسی مهمترین اشکال بر عدم جریان اصالة البرائه عقلی و شرعی در دوران بین محذورین از منظر محقق نائینی و بیان مناقشات امام خمینی پیرامون آن
محقق نائینی: بین اصالة الحل و اصالة البرائة و استصحاب فرق وجود دارد؛
بررسی محل بحث در سه محور 1. آیا اصالة الحل در مقام جاری است؟ 2. آیا اصالة البرائة شرعی در مقام جاری است؟ 3. آیا استصحاب در مقام جاری است؟
ايشان ميگويد: باید بررسي كنيم تا ببينيم: «محور اول»: آیا در دَوَران بين محذورين «اصالةالحل» جريان دارد يا نه؟ اين يك بحث.
«محور دوم»: آيا «اصالة البرائة نقلی و شرعی»، كه دلیلش همان حديث «رفع» است یعنی «رفع ما لا يعلمون»، آيا اين برائت شرعي را ما ميتوانيم نسبت به وجوب و حرمت جاري كنيم؟
«محور سوم»: آيا در اینجا ما ميتوانيم «استصحاب» كنيم يا نه؟ یعنی بگوئيم اين شيء يك زماني واجب نبوده و حالا شك ميكنيم که آیا واجب است يا نه؟
فرق اول:
مدلول مطابقی اصالة الحل(جعل حلیت یا جعل اباحه ظاهریة) با معلوم بالاجمال منافات دارد.
در «اصالة الحل» ايشان ميفرمايد مدلول مطابقيِ «اصالة الحل» با اين معلوم بالإجمال ما مناقضه دارد. در«اصالة الحل» وقتي ما ميگوييم حلال است، یعنی: اگر گفتيم فعلش حلال است، معنايش اين است كه تركش هم جايز است، اگر گفتيم ترکش حلال است، معنايش اين است كه فعلش را هم ميشود انجام داد. «كلّ شيءٍ لك حلال» كه دليل براي «اصالة الحل» است؛ پس اگر ما بخواهيم در دَوَران بين محذورين «اصالة الحل» را جاري كنيم، اين «اصالة الحل» يعني جعل حلّيّت و اباحهي ظاهريّه. با اين معلوم بالإجمال ما منافات و مناقضه دارد.
«نکته»: اين نكته را هم عرض كنيم كه اين علم اجمالي به جنس، منجّز نيست، چون «جنس من حيث هو جنس» قابل اتيان نيست و نوعش هم كه براي ما مشكوك است و اين علم اجمالي براي ما منجزيت ندارد، اينجا احتياط هم كه امكان ندارد كه يك راه احتياطي را بخواهيم طي كنيم.
گرچه ـ مرحوم نائيني ميفرمايند ـ اين علم اجمالي براي ما از حيث علم اجمالي منجّزيت ندارد، اما ميفرمايند: «إلا أنّ العلم بثبوت الإلزام المولوي حاصرٌ بالوجدان»، بالأخره بالوجدان ما ميدانيم كه مولا يك الزامي دارد، پس در اين كه نميتوانيم ترديدي كنيم كه مولا در اينجا يك الزامي دارد و اين علم به الزام با اباحهي ظاهريه جمع نميشود.
به عبارت ديگر: اباحهي ظاهري از مصاديق حكم ظاهري است، مرتبهي حكم ظاهري در طول حكم واقعي است، يعني وقتي شما شكّ در واقع داريد نوبت به حكم ظاهري ميرسد و الآن فرض ما اين است كه ما علم داريم در واقع يك الزامي شارع براي ما قرار داده،یعنی اگر از ما سؤال كنند ميگوئيم يقين داريم در واقع يك الزامي هست اما نميدانيم وجوبي است يا تحريمي! لذا در اينجا كه علم به واقع داريم، ديگر اباحهي ظاهريه معنا ندارد، اباحهي ظاهريه در جايي است كه شما به واقع، جهل داشته باشید و واقع را ندانيد. پس جعل اباحهي ظاهريّة: اولاً: با خود آن علم به الزام واقعي منافات دارد؛ ثانياً: رتبهي او به قول مرحوم نائيني انحفاظ ندارد يعني جايگاه حكم ظاهري بعد از جهل در حكم واقعي است. اينجا آمديد با فرض علم به حكم واقعي ميخواهيد يك حكم ظاهري به نام اباحهي ظاهريّه درست كنيد.
محقق نائینی:
موافقت التزامیة یعنی تدین بما جاء به النبی .مرحوم نائيني ميفرمايد: «موافقت التزاميّة» معنايش «تديّن بما جاء به النبي» و تصديق به احكام نبي است پس: اگر يك حكمي ضروري باشد ما بايد تصديق كنيم، ايمان به او داشته باشيم و انكارش موجب كفر است. ولی اگر يك حكمي ضروري نباشد انكارش عنوان تشريع محرّم را دارد؛ ایشان ميفرمايد: «موافقت التزاميّة» بيش از اين نيست؛ اگر كسي قائل به لزوم و وجوب «موافقت التزاميّة» شود يعني بايد تديّن پيدا كند به آنچه كه پيامبر آورده، ايمان به او داشته باشد. محقق نائینی: بین اباحه ظاهریة و التزام به اصل الزام منافاتی نیست ولی نسبت به وجوب و حرمت التزامی نیست.
خلاصه اینکه:
فرق دوم:
اصالة البرائة در همان متعلق خاص خودش جریان دارد اما اصالة الحلیة در هر دو طرف موثر است لذا اصالة الحل با مدلول مطابقی منافات دارد بخلاف اصالة البرائة.
اما ميآئيم سراغ «اصالة البرائة». فرق بين «اصالة البرائة» و «اصالة الحل» علاوه بر اينكه دليل اينها در نزد ايشان فرق دارد، «اصالة الحل» دليلش «كلّ شيءٍ لكل حلال» است؛ «اصالة البرائة»:
اگر برائهي شرعي باشد دليلش «حديث رفع» است؛
اگر برائهي عقلي باشد دليلش «قبح عقاب بلا بيان» است، ایشان ميفرمايد: برائت با حليّت يك فرقي دارد و آن اين است كه: «اصالة البرائة» متعلّق خاص لازم دارد و در هر متعلّقي جاري شد شما را بينياز از متعلّق ديگر نميكند، ما در اينجا يك وجوب داريم و يك حرمت،
نکات مقدماتی محقق نائینی:
1. اصالة الحل شامل دوران بین المحذورین نمی شود 2. اصالة الحل فقط در شبهات موضوعیة است ولی بحث در ما نحن فیه در شبهات حکمیه است
آن وقت در صدر كلام، دو تا نكته دارد؛ «نكته اول»: اين است كه ميفرمايند: اصلاً دليل «اصالة الحل» شامل دَوَران بين محذورين نميشود، يعني با قطع نظر از اين نكاتي كه ذكر كرديم راجع به انحفاط رتبهي حكم ظاهري دليل «اصالة الحل» چيست؟ اين است كه «كلّ شيء فيه حلالٌ و حرام»، يعني يك طرف حرمت، حليّت است. در حالي كه در دَوَران بين محذورين يك طرف حرمت، وجوب است. پس اين نكتهي اول دليل «اصالة الحل» شامل دَوَران بين محذورين نميشود.
وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه.
نظری ثبت نشده است .