موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۸۸/۸/۳۰
شماره جلسه : ۳۵
-
استدلال به روایتی از امام صادق(ع) بر استفاده برائت از آیه شریفه سوره طلاق- بیان مرحوم شیخ در مورد تکلیف به معرفت خداوند
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
بررسی استدلال به روايتی از امام صادق(ع) بر استفاده برائت از آيه شريفه سوره طلاق
در مورد آيه شريفه (لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَآ آتَاهَا) بررسي روايتي باقي ماند که در آن به همين آيه استدلال شده است. روايت را مرحوم کليني در صفحه 163 از جلد 1 کتاب کافي نقل ميکند. کليني از عليّ بن ابراهيم، عن محمّد بن عيسی بن عبيد، عن يونس، عن حماد، عن عبد الاعلى ـ روايت معتبر است ـ قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: أصلحك الله هل جعل في الناس أداة ينالون بها المعرفة؟ قال: فقال: لا، قلت: فهل كلّفوا المعرفة؟ قال: لا، على الله البيان (لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَآ آتَاهَا)(لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا)». در اين روايت عبدالاعلي دو سؤال از امام صادق(عليه السلام) پرسيده است. سؤال اوّل اين است که آيا خداوند تبارک و تعالي براي مردم طرق يا وسائلي که به وسيله آنها بتوانند معرفت پيدا کنند قرار داده است يا نه؟ امام(ع) ميفرمايد: نه. سؤال دوّم اين است که حال، آيا اين مردم مکلّف به معرفت هستند؟ که امام(ع) دو مرتبه ميفرمايد: خير. در ادامه روايت، امام(ع) ميفرمايد: «علی الله البيان»، خداوند اگر بخواهد مردم معرفت پيدا کنند، بايد بيان کنند؛ کيفيّت معرفت و چگونگي معرفت را بايد بيان کند تا مردم معرفت پيدا کنند. در ادامه نيز دو آيه شريفه را بيان ميفرمايند. به اين روايت استشهاد کردهاند که مراد از «ايتاء» در آيه شريفه، اعلام و بيان است.(لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَآ آتَاهَا) بر حسب اين روايت، «ايتاء» بايد به معناي اعلام و بيان باشد؛ که مدّعاي قائلين به برائت همين است. آنها ميگويند در هيچ تکليفي قبل از اين که خداوند آن تکليف را بيان کند، آن تکليف متوجّه انسان نيست. شاهد اينان در اين روايت آن است که «ايتاء» به بيان معنا شده است. چون امام(ع) ميفرمايد: «علی الله البيان»؛ چون خود خداوند بيان فرموده است (لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَآ آتَاهَا). اين استشهادي است که به اين روايت کردهاند. اما اين که آيا اين استشهاد درست است يا نه؟بايستي يک مقدار اين روايت را توضيح دهيم. مطلب اوّل اين است که در اين که مراد از معرفت چيست، سه احتمال وجود دارد. يکي اين که مراد، معرفت خداوند تبارک و تعالي است؛ دوّم اين که مراد، معرفت حجج خداوند است؛ و سوّم اين که معناي عامي را ميگويد و آن شناخت است؛ شناخت خدا، ائمّه، قيامت، صفات خداو... مطلب دوّم اين است که مراد از اين معرفت، معرفت اجمالي است و يا معرفت تفصيلي مراد است. به قرينه اين که امام(ع) ميفرمايد: «علی الله البيان»، روشن هست که سائل از معرفت اجمالي سؤال نميکند و از معرفت تفصيلي سؤال ميکند. آيا مردم مکلّف به معرفت تفصيلي خداوند تبارک و تعالي يا معرفت تفصيلي حجج خدا هستند يا خير؟ و مطلب سوم اين است كه «علی الله البيان»، آيا به عنوان بيان واقع است؟ امام صادق(ع) ميفرمايد: خدا بايد بيان كند؛ آيا امام صادق(ع) واقعاً ميخواهد اين را ذكر كند يا اين که مجرّد يك فرض است؟ يعني ما ميگوئيم تكليف روي فرضي است كه خدا بيان كند، اما در مورد معرفتش بيان هم نفرموده است؛ مجرّد يك فرض و تقدير است. به عبارت ديگر، تعبير «علی الله البيان»، آيا مجرّد فرض و تقدير مراد است يا اينكه امام صادق(عليه السلام) دارد واقع را بيان ميكند؟. اگر در اينجا مراد از معرفت، معرفت خداوند باشد، و مراد از اين معرفت، معرفت تفصيليه باشد، و مراد از بيان هم واقع باشد و نه مجرّد فرض و تقدير، در اين صورت، «ايتاء» هم به معناي اعلام ميشود؛ اما اگر گفتيم مراد معرفت حجج خداوند است، يا گفتيم امام(ع) «علی الله البيان» را به عنوان يك فرض و تقدير ذكر ميكند، يعني تكليف به معرفت هست روي فرض بيان، اما حالا كه بيان نشده، پس تكليف به معرفت هم نيست.
بيان مرحوم شيخ در مورد تکليف به معرفت خداوند
نظری ثبت نشده است .