موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۸۹/۷/۷
شماره جلسه : ۱۲۸
-
نظریه «حق الطاعة» شهید صدر(ره)
-
بررسی برخی دیگر از آثار «حق الطاعة»
-
بررسی اشکالات وارده بر نظریه «حق الطاعة»
-
توضیحات اولین اشکال بر قاعده «حق الطاعة»در ضمن سه مطلب
-
نتیجه گیری مستشکل از اشکال بر قاعده «حق الطاعة»
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سیدنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
یادآوری
نظریه «حق الطاعة»را توضیح دادیم و عرض کردیم که طبق تصریح قائلین به این نظریه مخصوصا شهید صدر (ره) این نظریه، یک نظریه ی بدون احتیاج به برهان است، یعنی یک حکم اولی عقل عملی است و عقل عملی نسبت به دائره «حق الطاعة» مولای حقیقی که خدای تبارک و تعالی است دائره را موسع می داند و همانطوری که قطع به تکلیف منجز است احتمال تکلیف هم منجزیت پیدا می کند؛ روی این مسلک «حق الطاعة» بین مولویت خدای تبارک و تعالی و موالی عرفیه فرق وجود دارد و دائره «حق الطاعة»در خدای تبارک و تعالی موسع است و مقطوعات را می گیرد و تمام محتملات را هم می گیرد و لو احتمال ضعیف باشد اما در موالی عرفیه دائره «حق الطاعة»منحصر است به آنچه که عبد قطع به آن تکلیف از طرف مولا دارد و منحصر است به قطعیات اما در غیر قطعیات دائره «حق الطاعة»وجود ندارد.بررسی برخی دیگر از آثار «حق الطاعة»؛
بررسی اشکالات وارده بر نظریه «حق الطاعة»؛
توضیحات اولین اشکال بر قاعده «حق الطاعة»در ضمن سه مطلب؛
و بگوییم در مواردی که ما نسبت به خدا می گوییم «حق الطاعة» خیلی هم توسعه دارد و حتی اگر احتمال ضعیف هم باشد آن احتمال منجز است اما نسبت به پیامبر که رسیدیم پیامبر که خدا نیست و مولویت ذاتیه ندارد و بگوییم در پیامبر و ائمه و دیگران در همین دائره قطعیات منحصر است و این لازمه اش این است که اولاً: بین اطاعت از خدا و غیر خدا فرق بشود و ثانیاً: فرق معنایش این است که بگوییم حاکم به «حق الطاعة» در خدا با حاکم به «حق الطاعة» در غیر خدا دو تاست در حالیکه در مطلب اول اثبات کردیم حاکم به «حق الطاعة» عقل عملی است و یک حاکم بیشتر نداریم و این حاکم می گوید در جایی که «حق الطاعة» هست و در جایی که مولویتی هست اطاعت واجب است، حالا مولویت ذاتی باشد و مولویت پیامبر و ائمه باشد که مولویت اینها جعلی است یعنی «بجعل من الشارع» است و یا مولویت پدر و مادر باشد و غیر ذلک، اینها تمام مولویتهایی است که در طول آن مولویت است عقل به ملاک المولویة می گوید «حق الطاعة» وجود دارد این شرط را هم که اول بیان کردیم که مسلم است یعنی از دائره خدا که بیرون بیاییم در مراحل متاخره همه می گویند حتی خود شهید صدر قبول دارد که تکالیف امتثالش در دائره قطعیات است.
نتیجه گیری مستشکل از اشکال بر قاعده «حق الطاعة»؛
نظری ثبت نشده است .