موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۸۹/۷/۱۰
شماره جلسه : ۱۲۹
-
مباحث حق الطاعة در لزوم احتیاط عقلی در موارد شک
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سیدنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
یادآوری؛
بحث در این بود که نظریه «حق الطاعة» که در مقابل مشهور اقامه شده و بر اساس این نظریه باید در موارد شک، احتیاط عقلی را قائل باشیم آیا این نظریه درست است یا خیر؟ عرض شد که برخی از تلامذه شهید صدر(ره) اشکال مهمی را متوجه به ایشان کردند که این اشکال سبب شده که برخی دیگر از تلامذه ایشان در مقام دفاع بر بیایند؛ خلاصه اشکال مستشکل در دو مطلب اساسی نهفته است و لو اینکه کلام مستشکل مرکب از سه مطلب بود اما آنچه که عمده کلام مستشکل است و ما باید روی آن دقت کنیم دو مطلب است.اشکال مستشکل بر شهید صدر(ره) در ضمن دو مطلب؛
در وجوب اطاعت پیامبر و ائمه ما نمی توانیم بگوییم «حق الطاعة» اینها که حق الاطاعه اینها جعلی است یعنی شرعی یعنی خدا برایشان قرار داده لذا نمی توانیم بگوییم دائره «حق الطاعة» در مورد پیامبر و امام و پدر و زوج مشروط به جایی است که ما قطع به تکلیف اینها پیدا بکنیم اما دائره «حق الطاعة» در مورد خدا چنین شرطی ندارد مخصوصا با توجه به اینکه اطاعت پیامبر را اطاعت خدا می دانیم و اطاعت امام را اطاعت خدا می دانیم و اطاعت پدر را اطاعت خدا می دانیم اگر اطاعت اینها اطاعت خداست پس دو جور «حق الطاعة» در اینجا نداریم تا بگوییم یک «حق الطاعة» محدود و مقید در مورد پیامبر و ائمه داریم و یک «حق الطاعة» مطلق داریم در مورد خدای تبارک و تعالی ؛ پس مطلب دوم مستشکل این است که ما در موالی عرفیه ایی که اطاعت اینها شرعی است دو نوع «حق الطاعة» نداریم؛ پس یک «حق الطاعة» است که هم مربوط به خداست و هم مربوط به بقیه و هر دو هم یا باید بگوییم مطلق است یا باید بگوییم مقید است.
دفاع برخی از شاگردان شهید صدر و جواب به اشکال مستشکل
اینجا برخی دیگر از تلامذه شهید صدر(ره) در مقام دفاع از ایشان برآمدند و خواستند این دو مطلب را جواب بدهند که ما جواب آنها را نقل می کنیم و بعد از نقل آنوقت یک نکات اساسی را ما بیان می کنیم که معلوم می شود هنوز محل نزاع مقداری روشن و واضح نیست؛ حدود هفت یا هشت یادداشت کردیم که البته از بطن این مطالب می تواند درآورد اما تفکیک بین این مطالب راه را برای تحقیق آسان می کند؛ اول باید ببینیم این جوابها چیست؟جواب مجیب به اشکال مستشکل، بطلان هر دو مطلب مستشکل
هر دو مطلب مستشکل باطل است؛ اما بطلان مطلب اول مستشکل ؛ مستشکل ادعایش این است که در موالی عرفی شرط امتثال، وصول قطعی به عبد است و تا مادامی که عبد قطع پیدا نکند تکلیف امتثالش بر او واجب نیست و مستشکل دنبال این بود که این شرطیت را بر عهده عقل عملی بگذارد که برخلاف شهید صدر و دیگران که این شرطیت را بر عهده توافق و تبانی عقلا قرار دادند مستشکل دنبال این بود که بگوید: حاکم به این شرطیت «عقل عملی» است و بعد بگوید عقل عملی دو منبع ندارد و نتیجه خودش را در مطلب دوم بگیرد.بررسی اقسام سه گانه مولویت های بشری؛
خلاصه جواب مجیب
نظری ثبت نشده است .