موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۸۹/۸/۴
شماره جلسه : ۱۴۴
-
بررسی دلیل استصحاب بر برائت عقلی و بررسی اصل مثبت بودن این استصحاب و جواب و مناقشه در آن
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سیدنا مُحَمَّدٍوَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
یادآوری: سه جهت درباره دلیل عقلی برائت
عرض کردیم در این بحث از دلیل عقلی برای برائت، در سه جهت باید بحث بشود؛ «جهت اول» در مورد خود قاعده «قبح عقاب بلا بیان» بود و «جهت دوم» در مورد اینکه در مقابل قاعده «قبح عقاب بلا بیان» یکی مسلک «حق الطاعة»مطرح شده بود و یکی هم و قاعده دفع ضرر محتمل؛ که اینها را بحمدالله بحث کردیم اما «جهت سوم» این است که قاعده «قبح عقاب بلا بیان» زمانی می تواند دلیل برای برائت عقلی باشد که ما بعدا ادله اخباریین بر لزوم احتیاط را نا تمام بدانیم، اما اگر ادله اخباری ها بر لزوم احتیاط تمام باشد این ادله عنوان بیان را پیدا می کند و دیگر مجالی برای قاعده «قبح عقاب بلا بیان» باقی نمی ماند؛تمام دانستن ادله اخباریین مساوی با بیان و عدم مجال بر اجرای قاعده قبح عقاب بلا بیان
تمام ندانستن ادله اخباریین مساوی با عدم بیان و مجال بر اجرای قاعده قبح عقاب بلا بیان البته با سه شرط لذا این جهت سوم است که ما باید ان شاء الله که بعدا بزودی ادله اخباری ها را بررسی می کنیم اگر کسی ادله اخباری ها را تمام دانست این عنوان بیان را دارد و دیگر مجالی برای قاعده«قبح عقاب بلا بیان» نیست؛ اما اگر کسی ادله اخباری ها را تمام ندانست و مناقشه کرد آن وقت این قاعده«قبح عقاب بلا بیان» تمام است و در نتیجه دلیل برای برائت عقلی قاعده «قبح عقاب بلا بیان» شد تقریبا با سه شرط؛ «شرط اول» این است که خود این قاعده فی نفسها یک حکم عقلی مسلم باشد و یک قاعده عقلی مسلمه باشد و خودش مسلم باشد و ما هم این قاعده را اثبات کردیم و «شرط دوم» این است که معارضی و مخالفی بنام «حق الطاعة» و یا قاعده «وجوب دفع ضرر محتمل» در کار نباشد و «شرط سوم» این که ادله احتیاط نا تمام باشد؛ اگر این سه خصوصیت در بین باشد، قاعده «قبح عقاب بلا بیان» به عنوان یک دلیل عقلی مطرح می شود؛بررسی دلیل استصحاب بر برائت عقلی؛ تقدم استصحاب بر برائت و احتیاط
آنچه که قبل از دلیل اخباری ها باید مطرح کنیم و مرحوم شیخ در رسائل مطرح کرده اما مرحوم آخوند در کفایة مطرح نکرده اما در حاشیه رسائل مرحوم آخوند به آن پرداخته این است که: برخی برای این برائت عقلی به «استصحاب» تمسک کردند و هدف عمده شان از تمسک به «استصحاب»این است اگر کسی آمد ادله اخباری ها بر لزوم احتیاط را تمام دانست، آنجا بگویند ادله احتیاط اقتضای احتیاط می کند و این«استصحاب»می آید در مقابل احتیاط قرار می گیرد و در تقابل بین«استصحاب»و احتیاط روشن است که «استصحاب» مقدم است؛ زیرا هر جا یک اصلی مثل برائت یا مثل احتیاط در کار باشد اما در آن مورد مجرا برای «استصحاب» هم باشد، اینجا «استصحاب» بر اصل احتیاط یا بر برائت مقدم است و می خواهند با «استصحاب»در اینجا برائت را ثابت بکنند و وقتی با «استصحاب» را برائت را ثابت بکنند دیگر مجالی برای ادله احتیاط نباشد، این هدف اصلی است.دو تقریر از استصحاب به جهت وجود دو مرحله از حکم
الف: تقریر اول از استصحاب برطبق مرحله جعل
عدم متیقن، عدم جعل غیر منسوب به شارع است می گوییم یک زمانی اصلا جعلی نبوده از آن تعبیر می کنند به عدم محمولی، یک زمانی که شریعتی نبوده و اصلا شاید انسانی نبوده و موجودی نبوده جعلی هم نبوده از آن به عدم ازلی تعبیر می شود اما آن چیزی که الان می خواهیم از آن نتیجه بگیریم و بگوییم شارع جعل نکرده و عدم منسوب به شارع است که از آن تعبیر می کنند به عدم نعتی؛ آن وقت اشکال این است که شما با استصحاب عدم محمولی نمی توانید اثبات بکنید عدم نعتی را و اگر بخواهید با عدم محمولی اثبات کنید عدم نعتی را این می شود اصل مثبت؛ متیقن شما یکی عدم ازلی است و یکی عدم محمولی است و یکی مطلق است و یکی عدم غیر منسوب به شارع است یک زمانی جعلی نبوده اما آن چیزی که الان مشکوک است عدم نعتی است می خواهیم بگوییم شارع جعل نکرده و عدم مضاف به شارع است و با استصحاب عدم محمولی اگر بخواهیم عدم نعتی را اثبات کنبم این می شود اصل مثبت؛
دو جواب از بیان اول اصل مثبت
خلاصه بیان اول برای اصل مثبت و جواب از آن
دو جواب از بیان دوم اصل مثبت
نتیجه بحث
نظری ثبت نشده است .