موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
شماره جلسه : ۱۷۶
-
بررسی تنبیهات برائت
-
بررسی تنبیه دوم
-
بررسی حسن احتیاط در شبهات حکمیه و موضوعیه وجوبیه یا تحریمیه
-
بررسی راهکار دوم برای اثبات امکان احتیاط از طریق اوامر وارده درباره احتیاط
-
بررسی نظر محقق نائینی و اشکالات محقق خویی بر نظر محقق نائینی و بیان نظر مختار
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
محقق انصاری(ره): اوامر احتیاط با قطع نظر از قصد تقرب و قطع نظر از اتیان به داعی احتمال امر، به ذات عمل تعلق پیدا کرده است
بعد اشاره ای می فرمایند به کلامی از مرحوم شیخ انصاری و او را مورد مناقشه قرار می دهند که شیخ فرموده است که اوامر احتیاط به ذات عمل تعلق پیدا کند با قطع نظر از قصد تقرب و با قطع نظر از اتیان به داعی احتمال امر. و بگویم این اوامر احتیاط به ذات آن فعل تعلق پیدا بکند. اگر بخواهیم بگوییم به فعلی که به عنوان الاحتیاط باشد این دور لازم می آید و به فعلی که به داعی احتمال امر باشد اینجا هم دور لازم می آید. وقتی که می گوید «اخوک دینک فاحتط» این امر احتیاط به خود ذات فعل و آن فعل خارجی و آن فعلی که متعلق احتیاط است تعلق پیدا کند. اگر این چنین باشد این دیگر متفرع بر امکان احتیاط نیست و این متفرع بر این نیست که بگوییم این امر متفرع بر این است که این قبلا این فعل را «بعنوان الاحتیاط» یا «بقصد القربة»یا «بداعی الامر» بتوانیم بیاوریم. نه، «اخوک دینک فاحتط لدینک» به همین ذات فعل تعلق پیدا بکند.مناقشه امام خمینی(ره) بر استدلال محقق انصاری(ره): استدلال شیخ نادرست است زیرا متعلق اوامر احتیاط عنوان احتیاط است هر چند بر فعل کلی خارجی انطباق پیدا کند به شهادت اینکه احتیاط گاهی مقتضی فعل و گاهی مقتضی ترک است
خوب اگر اجاره باشد دیگر تعرضی به بیع ندارد و به سایر عقود ندارد. اگر ما بگوییم اوامر احتیاط به عنوان احتیاط تعلق پیدا کرده که ظاهرش هم همین است بگوییم «فاحتط». و اگر قبول داریم این عنوان احتیاط انطباق بر این فعل دارد اما سبب نمی شود که بگویم این امر به فعل تعلق پیدا کرده و نمی توانیم بگویم که ذات این فعل خارجی الآن واجب یا مستحب است. بگویم این امر حالا که احتیاط منطبق بر ترک شده بگویم خود ترک الآن متعلق امر مولا است. نه؛ نه فعل متعلق امر مولا است و نه ترک متعلق امر مولاست. آن ذات آن فعل و ذات آن ترک هیچ کدام متعلق امر مولا نیست آن چه که متعلق امر مولا است عنوان الاحتیاط است. اما آن که متعلقش واقع شده عنوان الاحتیاط است حالا عنوان الاحتیاط می خواهد طریقی باشد می خواهد نفسی باشد می خواهد غیری باشد آن هم فرقی نمی کند. شما اگر گفتید امر به عنوان طهارت تعلق پیدا کرده. حالا این طهارت الآن در خارج منطبق شد بر این تراب. ما در اینجا نمی توانیم بگوییم به خصوص این امر الآن تعلق پیدا کرده. در همه موارد همین طور است. روی این قانون که «الامر لا یتجاوز عن ما یتعلق به» البته باز در اینجا باید یک نکته ای ولو این در کلام امام تصریح نشده یک نکته ای را باید برای توضیح عرض بکنیم.
ممکن است کسی بیاید در آنجایی که مسئله کلی و جزئی است بگوید جزئی همان کلی است یعنی در آن مثال عقد اجاره کسی بگوید نه آن مثال با مثال احتیاط فرق دارد. در مثال «اوفوا بالعقود»این انحلال پیدا می کند یعنی یک کلی هست که این کلی به تعداد مصادیقش انحلال پیدا می کند اما در امر به احتیاط، احتیاط فی کل مورد با یک شیء خاصی انجام می شود گاهی اوقات احتیاط در یک جایی هست که انسان دو فعل انجام بدهد گاهی در یک جا به این است که چهار تا فعل را انجام بدهد تا احتیاط صدق بکند و گاهی باید دو تا چیز را ترک کند آن جا در باب احتیاط مسئله کلی و جزئی نیست. در باب احتیاط افعال متغایره مختلفه ای که هیچ ارتباطی با هم ندارند و تحت هیچ عنوانی هم با هم جمع نمی شوند دو فعل چهار فعل دو ترک چهار ترک، ترک در شبهه ما شبهه تحریمیه است در شبهات موضوعیه ترک در آنجایی که می گوییم یکی از آنها نجس است یک عنوانی دارد. آنجایی که بگوییم یکی از این دو تا خمر است یک عنوان دیگری دارد. خوب اینها همه اش عناوین متغایره است عنوان الاحتیاط یک عنوان کلی و عام که اینها مصادیقش باشند نیست. در«اوفوا بالعقود» آنجا اجاره به اینها همه مصداقش هستند. پس ببینید آن چه را که امام می خواهند بفرمایند این است که اگر یک عنوان متعلق یک امری بود حالا این عنوان قابل انطباق بر یک شیئی بود و آن شیء فرد برای این عنوان نیست. بحث کلی و فرد کلی و مصداق نیست اما این عنوان الان بر او انطباق پیدا کرده. مجرد انطباق سبب نمی شود این امر به خود آن شیء تعلق پیدا می کند. و اگر بخواهیم بگویم تعلق پیدا می کند معنایش این است که شیء یعنی امر از متعلق خودش به غیر متعلق تجاوز می کند.
مناقشه بر فرمایش امام خمینی(ره): دور در اینجا محال نیست زیرا از اقسام دور معی است یعنی در تمام شبهات مولا امر به احتیاط کرده و با امر به احتیاط، قصد به امر احتیاط امکان دارد لذا دور لازم نمی آید ممکن است که کسی در مناقشه بر فرمایش امام این طور بگوید که درست است که اینجا دور لازم می آید اما این دور مُحال نیست بلکه «دور معی» است و از اقسام دور مصرحی که محال است، نیست و دور عنوان «دور معی» را دارد یعنی این که بگوییم امکان احتیاط به نفس همین امر به احتیاط می آید به عبارت اخری بگوییم «فاحتط لدینک» اطلاق دارد یا ندارد. «فاحتط لدینک» می گوید در همه مسائل دینت احتیاط کن. خوب «فاحتط لدینک» امر به احتیاط به نحو مطلق است. این معنایش این است که در همه امور احتیاط امکان دارد. اصلا خود امکان احتیاط که حالا امکان احتیاط را هم بگوییم قصد همین امر احتیاطی. این معنایش این است که امکان دارد. یعنی شما در هر فعلی چه در شبهه وجوبیه و چه درشبهه تحریمیه می توانید با این امر احتیاط امکان احتیاطش را درست کنید و دورش هم دور معی است و دور مصرح نیست که ما بگوییم در اینجا باطل است.
این اشکال دور در بعضی از کلمات آخوند هم هست؛ ریشه اصلی این مطلب که عرض کردیم مرحوم نایینی در کتاب فوائد الاصول فرموده بعض از اساطین این نظر را دارند که به ذهنم می آید این بعض الاساطین که مرحوم نایینی می گوید مرحوم سید محمد فشارکی است. ایشان خواسته که اصلا در تمام موارد از امر به احتیاط استفاده کنند. ما اگر بتوانیم این مشکل دور را حل کنیم که مشکل دور بگویم این دور، دور معی است همین که شارع امر کرد مقارن با او، همراه با او، قصد این امر ممکن می شود مثل این که بگویم در تمام اوامر این طور است حتی در اوامر توصلیه تا قبل از تعلق امر قصد امر امکان ندارد. در اوامر توصلیه هم می گوییم قصد امر لازم نیست نه این که امکان ندارد. می گوییم که در اوامر عبادی و در اوامر توصلی، با امر مکلف می تواند قصد امر کند و بدون امر قصد امر امکان ندارد. حالا ما بیاییم این را در یک سطح وسیعتر بگویم در تمام شبهات مولا امر به احتیاط کرده و با امر به احتیاط قصد به امر احتیاط امکان دارد. لذا دور لازم نمی آید.
محقق خراسانی و امام خمینی(ره): اگر بگوییم امر احتیاطی به ذات عمل تعلق پیدا کرده باشد این مطلب خروج از احتیاط است احتیاط آنجایی است که به داعی احتمال ورود به امر یا احتمال عبادیت انجام بشود
نظری ثبت نشده است .