موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۸۹/۱/۲۴
شماره جلسه : ۸۹
-
بررسی معناى کلمه «شیء» در روایت صحیحه عبدالله بن سنان
-
دیدگاه مرحوم فقیه طباطبایی و امام خمینی در مورد روایت صحیحه عبدالله بن سنان
-
اشکال دیدگاه مرحوم فقیه طباطبایی و امام خمینی
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
بررسی معناى کلمه «شیء» در روایت صحیحه عبدالله بن سنان
منتها باید این نکته را بگوییم که "کلّی" که در اینجا موضوع قرار گرفته، آن کلی است که جهل به حرمت آن دارید. هر کلی که نسبت به حرمت آن جهل داریم، حلال است تا اینکه قسم حرام معیّناً در عالم خارج جدا شود. دلیلشان این است که مراد از "فهو لک حلال" حلیت ظاهریه است؛ "کل شیء فیه حلال و حرام فهو لک حلال" مراد حلیت ظاهریه است نه حلیت واقعیه. حلیت ظاهریه و حکم ظاهری هم جایی است که در موضوعش جهل به حکم واقعی اخذ شده باشد. پس، باید بگوییم موضوع حلیت در اینجا که کلی شیء است، مراد شیء مجهول الحرمة است وگرنه شیئی که معلوم الحرمة یا معلوم الحلیة باشد، جعل حلیت ظاهری برای آن معنا ندارد. پس، مرحوم آشتیانی همان معنای اول مرحوم شیخ را دارد که شیء به معنای کلی است؛ خود شیء در مجهول استعمال نشده است، و بلکه در همان کلی منقسم الی قسمین استعمال شده، منتها به قرینه حکم که عبارت از "فهو لک حلال" و حلیت ظاهریه است، باید بگوییم در اینجا در مقام اعطای حلیت ظاهریه به موضوعی است که در آن موضوع جهل به حرمت وجود دارد.
احتمال چهارم در کلام صاحب فصول است. صاحب فصول میگوید شیء را به همان کلی منقسم به قسمین معنا میکنیم. "کل شیء" یعنی "کل کلی ینقسم إلی قسمین، إلی قسم حرام وقسم حلال" اما این حلیت به نحو مطلق است. عبارتشان این است "والحکم بحلیته علی الاطلاق فیما علم تحققه فی النوع الحرام تفید البیان والتأکید بالنسبة إلی الحلال المعلوم" میدانید صاحب فصول هم مثل مرحوم میرزای قمی از کسانی است که اصرار دارد این روایت مربوط به شبهه موضوعیه است. ایشان میگوید: بگوییم شارع که میگوید "کل شیء فیه حلال وحرام" این شیء یعنی کلی منقسم إلی قسمین؛ میدانیم این کلی، یک قسم حرام دارد؛ آن وقت این کلی که یک قسم حرام دارد، "فهو لک حلال" چیست؟ میفرماید "فهو لک حلال" تأکید و بیان برای قسم حلال است. مثل اینکه فرض کنید ـ این مثال را من میزنم ـ اگر صد توپ در اینجا باشد و بگویم کل این توپها سفید است مگر آنکه معیّناً دیدید زرد است؛ این عبارت تأکیدی است برای سفید بودن توپهایی که در اینجا موجود است.
دیدگاه مرحوم فقیه طباطبایی و امام خمینی در مورد روایت صحیحه عبدالله بن سنان
اشکال دیدگاه مرحوم فقیه طباطبایی و امام خمینی
این بیان، هرچند که با ظاهر روایت صحیحه عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) وارد شده ـ "کلّ شیء فیه حلال وحرام فهو لک حلال حتّی تعرف أنّه حرام بعینه" ـ سازگاری دارد؛ اما در صحیحه عبدالله بن سنان از امام باقر(ع) آمده است: "ألا اُخبرک بالجبن و نحوه ..." نسبت به پنیر از نظر حلیت و حرمت خبر میدهد؛ پس، این بیان با روایت ابن سنان از امام باقر(ع) سازگاری ندارد؛ چرا که در این بحث حلال مختلط به حرام نیست. بنابراین، و لو از برخی از روایات میشود این مطلب را استفاده کرد، اما در این روایت جبن مسئله حلال مختلط به حرام مطرح نیست. پس، ما میتوانیم بگوییم: نه، این روایات برای شبهات بدویه هم قابل استفاده است.
نظری ثبت نشده است .