موضوع: برائت
تاریخ جلسه : ۱۳۸۹/۱/۲۹
شماره جلسه : ۹۲
-
استدلال به حدیث سعه براى اصالت البرائة
-
کلام محقق خویی و مرحوم امام در استدلال به این حدیث
-
نقد دیدگاه محقق خوئی و پاسخ آن
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
-
جلسه ۱۲۹
-
جلسه ۱۳۰
-
جلسه ۱۳۱
-
جلسه ۱۳۲
-
جلسه ۱۳۳
-
جلسه ۱۳۴
-
جلسه ۱۳۵
-
جلسه ۱۳۶
-
جلسه ۱۳۷
-
جلسه ۱۳۸
-
جلسه ۱۳۹
-
جلسه ۱۴۰
-
جلسه ۱۴۱
-
جلسه ۱۴۲
-
جلسه ۱۴۳
-
جلسه ۱۴۴
-
جلسه ۱۴۵
-
جلسه ۱۴۶
-
جلسه ۱۴۷
-
جلسه ۱۴۸
-
جلسه ۱۴۹
-
جلسه ۱۵۰
-
جلسه ۱۵۱
-
جلسه ۱۵۲
-
جلسه ۱۵۳
-
جلسه ۱۵۴
-
جلسه ۱۵۵
-
جلسه ۱۵۶
-
جلسه ۱۵۷
-
جلسه ۱۵۸
-
جلسه ۱۵۹
-
جلسه ۱۶۰
-
جلسه ۱۶۱
-
جلسه ۱۶۲
-
جلسه ۱۶۳
-
جلسه ۱۶۴
-
جلسه ۱۶۵
-
جلسه ۱۶۶
-
جلسه ۱۶۷
-
جلسه ۱۶۸
-
جلسه ۱۶۹
-
جلسه ۱۷۰
-
جلسه ۱۷۱
-
جلسه ۱۷۲
-
جلسه ۱۷۳
-
جلسه ۱۷۴
-
جلسه ۱۷۵
-
جلسه ۱۷۶
-
جلسه ۱۷۷
-
جلسه ۱۷۸
-
جلسه ۱۷۹
-
جلسه ۱۸۰
-
جلسه ۱۸۱
-
جلسه ۱۸۲
-
جلسه ۱۸۳
-
جلسه ۱۸۴
-
جلسه ۱۸۵
-
جلسه ۱۸۶
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۵
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
خلاصه جلسه گذشته
[ما احتمال قوی میدهیم که این امثله مربوط به غایت است و ربطی به مغیّا ندارد؛ اگر ربطی به مغیّا نداشت، استدلال به این روایت را در شبههی موضوعیه مخدودش نمیکند. گویا مسئله اصالت الحل یک امر واضح و ثابتی در نزد همه بوده، اما تا چه زمانی این حلیّـت ظاهریه است؟ امام علیه السلام در این روایت در مقام بیان این نکته است که غایت این حلیّت ظاهریه این است؛ کما این که حلیّتی که در قاعدهی ید و در استصحاب هست، آن هم همین غایت را دارد. و اگر بخواهیم بگوئیم این امثله هم برای غایت و هم برای مغیّاست، دچار اشکال میشویم؛ و باید این را توجیه کنیم و بگوئیم امام علیهالسلام آمده مثال را برای چیزی زده که به آن مربوط نیست؛ و این معنا ندارد! پس باید یک توجیهی کنیم؛ ولو به قول شما به حسب بدوی باید بگوئیم برای همه است؛ اما وقتی که این اشکال را دارد، باید توجیه کنیم و توجیهش هم به همین است که ما این مثالها را مثال برای غایت قرار بدهیم].
استدلال به حدیث سعه براى اصالت البرائة
البته در بعضی از نسخ هم دارد "فیها سکّر" یعنی در آن شکر است ـ فقال أمیر المؤمنین علیه السلام: یقوم ما فیها، ثم یؤکل ـ حضرت فرمودند: آنچه در این سفره هست قیمتگذاری میشود و سپس خورده میشود ـ لأنّه یفسد، ولیس له بقاء ـ چون اگر خورده نشود، گوشت و غذاست که از بین میرود ـ فإن جاء طالبها غرموا له الثمن ـ اگر طالبش آمد، ثمن قیمت را به عنوان غرامت به او میپردازند ـ قیل: یا أمیرالمؤمنین لا ندری سفرة مسلم، أو سفرة مجوسی؟ ـ به حضرت عرض شد: ما نمیدانیم گوشتی که در این سفره هست، مال مسلمان است یا مجوسی؟ ـ قال: هم فی سعة حتى یعلموا. این روایت است. حالا بزرگان چون روی مبنایی که از بعضی از احادیث معتبره هم استفاده میشود که به ائمه(ع) عرض میشود کلامی را از شما میشنویم، میتوانیم آن را نقل به معنا کنیم؟ ائمه(ع) فرمودند: مانعی ندارد، مادامی که معنا تغییر نکند. اینجا هم آمدهاند عبارت «هم فی سعة حتّی یعلموا» را نقل به معنای کردند و شده «الناس فی سعةٍ ما لا یعلمون» .
کلام مرحوم محقق خویی در مورد استدلال به این حدیث
اما سؤال این است که کدام یک از این دو احتمال رجحان دارد؟ یک راه، راهی است که مرحوم آقای خوئی بیان کرده و از راه ادبی وارد شده است. مرحوم آقای خوئی میفرماید «ما»ی زمانیه بر مضارع وارد نمیشود، و بلکه بر ماضی وارد میشود؛ حالا یا فعلی که لفظاً و معناً ماضی باشد یا آن که فقط لفظاً ماضی باشد، و دخول «ما»ی زمانیهی بر فعل مضارع بسیار شاذ و نادر است، مگر مضارعی که مدخول «لم» باشد که «لم» آن را تأویل به ماضی میبرد. در این روایت «ما» بر سر «لا یعلمون» درآمده و این هم مضارع است، پس، باید بگوئیم این «ما» موصوله است و زمانیه نیست. لذا، مرحوم آقای خوئی احتمال اول را ترجیح داده که «ما» موصوله است. در مقابل، مرحوم نائینی احتمال دوم را ترجیح داده که «ما» زمانیه است.
دیدگاه مرحوم امام خمینی در استدلال به حدیث
اشکال مرحوم شهید صدر به دیدگاه مرحوم محقّق خویی
نقد اشکال مرحوم شهید صدر
نظری ثبت نشده است .