موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 3
تاریخ جلسه : ۱۳۸۸/۷/۱۸
شماره جلسه : ۸
-
نقدهاي پنج گانه استاد برمرحوم نراقي
-
دفع اشکال اصفهاني، نتیجه بررسی کلام محقق نراقی (ره).
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
کلام محقق نراقی(قده)
بحث در کلام محقق نراقی(ره) بود. ایشان قائل شدند که از حدیث «علی الید» ، حکم تکلیفی استفاده میکنیم نه حکم وضعی، و آن حکم تکلیفی هم عبارتست از «وجوب الحفظ». در نتیجه طبق کلام ایشان، ما از این روایت چیزی به نام «ضمان» استفاده نمیکنیم. روایت میگوید اگر کسی بر مال دیگری ید پیدا کرد، باید این مال را حفظ کند و به صاحبش برگردانده شود. فقط دلالت بر «وجوب الحفظ» دارد.نقد اول بر کلام محقق نراقی(ره)
نقد دوّم بر کلام محقق نراقی(ره)
اما اگر «وجوب الحفظ» معنا کردیم، وقتی مال الآن دست من نیست، أدا تأثیری در رفع حکم ندارد، انتفاء الموضوع اثر دارد، در حالی که روایت میگوید چه چیزی در رفع الحکم اثر دارد؟ أدا اثر دارد. مرحوم صاحب عناوین(ره) میگوید اینجا ظاهر روایت که ادا تمام العله در رفع الحکم است. حالا کلام شما را هم بپذیریم! بگوئیم ادا، مقدمه انتفاء الموضوع است. باز میشود جزء الموضوع. در حالی که روایت میگوید «علی الید ما أخذت حتی تودیه» ؛ یعنی تمام العلة برای رفع حکم سابق؛ أدا است. اما آنجا تمام العلة، أدا نیست، بلکه انتفاء الموضوع است. یعنی یا بگوئیم أدا هم جزء العلة است، یا بگوئیم أدا اصلاً دخالت ندارد و تمام العلة همان انتفاء الموضوع است. در حالی که روایت میخواهد بگوید تمام العلة برای رفع حکم؛ أدا است. اشکال اول که از خود ما بود، اشکال دوم هم به نظر ما اشکال متینی است.
نقد سوّم بر کلام محقق نراقی(ره)
اشکال سوم، اشکالی است که مرحوم بحرالعلوم(ره) در بلغة الفقیه -که این کتاب نیز از کتبی است که خیلی ارزش دارد که انسان یک دور از اول تا آخر چهار جلد را مباحثه کند- جلد3، صفحه 347 فرموده است: «فإن الأنسب بجعل التأدیة غایة لحمل المحمول المقدر على الموصول هو ذلک، دون المعنى الثانی الذی حاصله: واجب أو لازم على الید حفظ المأخوذ أورده أو تأدیته الى أن تؤدیه، فإن ذلک بین ما هو إظهار لحکم بدیهی کتقدیر الحفظ» ؛ ایشان میگوید «وجوب الحفظ»، یک امر بدیهی روشن است و نیازی به بیان شارع ندارد. اگر من بر مال دیگری ید پیدا کردم، عقل و عقلاء، همه میگویند حفظ مال دیگری واجب است، همانطور که حفظ مال خودتان را بر خود واجب میدانید، حفظ مال دیگری هم واجب است. نیازی نیست که شارع بیان کند «علی الید ما أخذت حتی تؤدیه» . پس اشکال بحر العلوم(رض) این است که این معنا یک معنای روشنی است که احتیاجی به ذکر و اینکه یک قاعدهای برایش ذکر شود، نبود!نقد چهارم بر کلام محقق نراقی(ره)
اشکال چهارم، اشکال محقق اصفهانی(ره) در حاشیه مکاسب، ج1، ص301 آمده است. ایشان میگوید اشکال این کلام محقق نراقی(ره)، نسبت به کلمات دیگر کمتر است، اما این بر خلاف ظاهر روایت است. ظاهر روایت این است که خود مال، بر ید است، «علی الید ما أخذت» ، گفتیم که «ما» در «ما أخذت» یا مصدریه است یا موصوله، یعنی مأخوذ خارجی و آن عین خارجی. شارع میگوید «علی الید این مال را» ، شما دارید میگویید «علی الید حفظ این مال»، نه خود این مال. پس معنایی که شما میکنید «حفظ مال» بر خلاف روایت است. عبارت ایشان این است که «أنّه خلاف الظاهر من حیث إنّ ظاهر الخبر کون نفس المأخوذ على الید لا حفظه» ؛ خود مأخوذ، بر ید است نه حفظ مأخوذ.جواب از اشکال محقق اصفهانی(ره)
این اشکال محقق اصفهانی(ره) را میشود جواب داد و جوابش این است که ما چه کلام شیخ طوسی(ره) را بگیریم و چه کلام محقق نراقی(رض) را بگیریم و چه کلام مشهور را، بالأخره محتاج به تقدیریم. طبق کلام شیخ(ره)، میگوییم «علی الید ردّ ما أخذت» ، طبق کلام محقق نراقی(ره) میگوییم «علی الید حفظ ما أخذت» ، طبق کلام مشهور میگوئیم «علی الید ضمان ما أخذت» . ما بعداً یک کلامی را ذکر خواهیم کرد و آن این است که اثبات میکنیم «ضمان» به معنای «عهده» است، و «عهده» إشراب در کلمه «علی» شده. یعنی طبق این معنا، دیگر نیازی به تقدیر نیست که این را بعداً ذکر خواهیم کرد. البته خود محقق اصفهانی(ره) هم از کسانی است که به «عهده» معنا میکند. اما حالا باید ببینیم که آیا عهده را از دل «علی» بیرون میآورد؟ اگر این باشد دیگر تقدیر نمیخواهد. اما اگر خود ایشان هم بگوید عهده میدهیم اما میشود «علی الید عهدة ما أخذت» ، پس با «ضمان ما أخذت» فرقی نمیکند!نقد پنجم بر کلام محقق نراقی(ره)
اشکال پنجم اشکالی است که محقق بجنوردی(ره) در القواعد الفقهیه، ج4، ص56 بیان کردهاند. در آنجا مجموعاً سه اشکال کرده، یکی همین است که میگوید کلمه حفظ، نیاز به تقدیر دارد «و التقدیر خلاف الاصل لا یصار إلیه الا بضرورة». جواب این کلام از حرفهای قبل ما روشن شد که کلام شیخ طوسی(ره) و مشهور هم تقدیر میخواهد. در اشکال دوم میفرماید که در این روایت نبوی، پیامبر(ص) در مقام بیان «ردّ مال» است، اما در مقام بیان «حفظ مال» نیست، که این مال باید حفظ شود. شما یک وقتی میگویید پیامبر(ص) در مقام این است که بگوید این مالی که از دیگری است و به دست آوردی، آن را حفظ کن که تلف نشود، یک وقت میگوئی نه، این را باید بلافاصله به صاحبش برگردانی. پیامبر(ص) در مقام بیان مطلب دوم است؛ «ردّ مال»، نه در مقام بیانی که این مال را از تلف حفظ کن. این نکته خوبی است. نکته و اشکال سوم ایشان این است که میفرماید «مضافا إلى أنّ الظاهر من أمثال هذه التراکیب عرفا هو کون عهدته و ذمّته مشغولة بما یکون مستعلیا»؛ متفاهم عرفی از این ترکیب «علی الید ما أخذت» ؛ معنای «ضمان» است، اشتغال ذمه و عهده است. هیچ وقت به ذهن، مسئله «وجوب الحفظ» تبادر پیدا نمیکند.نتیجه بررسی کلام محقق نراقی(ره)
نظری ثبت نشده است .