موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 3
تاریخ جلسه : ۱۳۸۸/۱۲/۲۴
شماره جلسه : ۸۱
-
مبناي محقق اصفهانی(ره) و مبناي امام خميني (ره) در «لا ضرر»
-
نتيجه بررسی ادله در قاعده «ما یضمن»
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
چکیده بحث گذشته
مبنای محقق اصفهانی(ره) در «لا ضرر»
مبناي دوّمي كه محقق اصفهاني(ره) بيان ميكند اين است كه بگوييم «لا ضرر»؛ نفي حكم است به لسان نفي موضوع، مثل اينكه در ربا ميگوييم «لا ربا بين الوالد و الولد» ؛ نفي حكم است اما به لسان نفي موضوع. نتيجه اين مبناي دوم اين است كه ما ابتدا بايد يك موضوع ضرري در اينجا تصوير كنيم، تا بعد حکم آن منتفی باشد. در مبناي شيخ(ره) كاري به موضوع نداشتيم، بلکه ميگفتيم اگر شارع بخواهد عدم ضمان را جعل كند، اين جعل عدم ضمان و حكم به عدم ضمان، ضرري است. اما طبق اين مبناي دوم، كاري به جعل نداريم، ابتدا باید ببينيم موضوع ضرري موجود است يا نه؟ اگر در جايی موضوع ضرري بود، حكم از آن موضوع برداشته ميشود. مثلا در باب وضو ميگوييم اگر خود وضو ضرري بود، وجوبش برداشته ميشود، اگر خود روزه ضرري شد، وجوبش برداشته ميشود. بايد ضرر را در ناحيه موضوع تصوير كنيم. آنگاه در اينجا بيانش اين است كه بگوييم مشتري به عقد فاسد، عيني را در اختيار گرفته که از منفعتش هم مجانا استفاده كند. خود استيفاي منفعت مجانا، ضرر بر مالك است. همچنین إمساك العين و تفويت منافع العين المملوك للغير؛ اگر مال انسان دست ديگري است، ديگري آن را نگهداشته، بطوري كه برای مالكش منافع فوت شود و مالك نتواند استفاده كند، اين تفويت اين منافع است و اين هم ضرري است و حكمش برداشته ميشود.مبنای سوّم در «لا ضرر»
مبناي سوم در باب «لا ضرر» ؛ مبناي شيخ الشريعه اصفهاني(ره) است. تا الان در اين مبناي اول و دوم؛ «لا» را به معناي «لا نافيه» ميگرفتيم. شيخ الشريعه(ره) «لا» را «لاي ناهيه» گرفته است و ميگويد نهي است، همانند ساير نواهي. يعني در اين روايت نهي ميكند از اين كه مسلمانی به مسلمان دیگر ضرر وارد كند. أصلاً كاري به حكم ضرري ندارد، كاري به موضوع ضرري ندارد، «لا ضرر» يعني نهي ميكند از ايجاد ضرر بر غير، خواه آن غیر، مؤمن باشد يا غير مؤمن. لاأقلّ ميگوييم در مؤمن. بنابراين؛ «لا ضرر» مثل «لا تشرب الخمر» است، چطور «لا تشرب الخمر» يك حكمي است در يك موردي، یعنی «الخمر حرام» ، «لا ضرر» يعني «الضرر حرام» ؛ ضرر رساندن به خودت يا به ديگري حرام است. طبق مبناي شيخ الشريعه(ره) هم میگوييم ربطي به ما نحن فيه ندارد. أصلا طبق این مبنا؛ «لا ضرر» يعني «الضرر حرام» ، ربطي ندارد كه «لا» بخواهد در ما نحن فيه نفي ضمان كند، یا ايجاد ضمان كند، أصلا هيچ ارتباطي ندارد.مبنای چهارم: مبنای امام(رض)
ما در اين بحث فقط يك اشاره به اين مباني اربعه ميكنيم؛ 1) «نفي الحكم»، 2) «نفي الحكم بلسان نفی الموضوع»، 3) نهي از ايجاد ضرر بر ديگري، 4) حكم حكومتي است. لذا امام(رض) در اينجا ميفرمايند اين كه شيخ(ره) به قاعده «لا ضرر» تمسك كرده، حرف درستي نيست، چرا كه «لا ضرر» يك حكم سلطاني از پيامبر(ص) بوده، مخصوص به همان زمان هم بوده است. دقت کنید که چقدر ثمره پيدا ميكند. طبق مبناي شيخ انصاري(ره) و مشهور؛ «لا ضرر» بر جميع احكام اوليه مقدم ميشود، ناظر به همهي احكام است، بر همه احكام حكومت دارد. اما طبق مبناي امام(رض) اين أصلا هيچ ناظريتي به احكام اوليه ندارد، بر احكام اوليه مقدم نميشود، يك حكم حكومتي است، يك حكمي است كه پيامبر(ص) بعنوان الحاكم بيان كرده است. الان هم كه حكومت پيامبر(ص) معنا ندارد، الان نبوت پيامبر(ص) باقي است، اما منصب حكومت تمام شده، منصب قضاوت تمام شده، پيامبر(ص) نبيٌّ الي يوم القيامه، منصب نبوتش باقي است، اما منصبهاي دوم و سومش مربوط به زمان خودش بوده است. اگر ما بخواهيم همه اينها را بحث كنيم، خيلي بحث مفصلي ميشود، فقط خواستيم به اين مبانی اشاره كنيم.
نتیجه بررسی ادله در قاعده «ما یضمن»
نظری ثبت نشده است .