موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 3
تاریخ جلسه : ۱۳۸۸/۸/۲۰
شماره جلسه : ۳۰
-
بيان نقد هاي دوم ، سوم و چهارم ، امام خميني (ره) بر کلام محقق اصفهاني.
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
چکیده بحث گذشته
بحث در جواب امام(رض) از کلام محقق اصفهانی(اعلی الله مقامه الشریف) بود. عرض کردیم که محقق اصفهانی(ره) اصرار دارند بر اینکه مورد این روایات؛ «اتلاف» است و در این روایات، علت ضمان این است که مشتری مالی را که مربوط به مالک بوده اتلاف کرده، و اگر مورد اتلاف باشد، دیگر ارتباطی به ما نحن فیه ندارد. چون ما نحن فیه؛ مورد «تلف» است. قسمت اول کلام محقق اصفهانی(ره) و جواب امام(رض) از قسمت اول را ذکر کردیم. در ادامهی جواب، امام(رض) میفرمایند «بل اللازم لو سلّم أن یکون صاحب الولد ضامناً للدم التالف و قیمة القوى المودعة، لا لقیمة الولد، سیّما إذا قلنا: بضمان قیمة یوم الأداء، کما یقتضیه ظاهر الروایة المتقدّمة و غیرها، و إن أفتوا بضمان قیمة یوم الولادة فإنّ الولد بعد فطامه قد کمل و نما بغیر لبن الجاریة و دمها و القوى المودعة فیها» ؛ مجموعاً چهار مطلب از کلام امام(ره) در اشکال بر محقق اصفهانی(ره) بیرون آوردیم، که مطلب اول را گفتیم، با مناقشهای که عرض کردیم.نقد دوم امام(رض) بر محقق اصفهانی(ره)
مطلب دوم این است که امام(رض) میفرمایند لازمهی کلام محقق اصفهانی(ره) این است که مشتری، باید ضامن قیمت دم و قیمت آن قوای مودعه باشد، و معنایش این است که معنا ندارد ما بگوئیم نسبت به ولد و قیمت ولد، ضمانی در کار باشد. برای اینکه بعد از اینکه این ولد به دنیا میآید، و بعد از فطام و بعد اینکه از شیر گرفته میشود، این نمو و کمالش ربطی به دم جاریه و قوای جاریه ندارد، بلکه خود مشتری از راههای مختلف دیگر سبب میشود که این بچه رشد و نمو کند. مثلاً این جاریه را خریده، بچه به دنیا آمده و الآن چهار پنج سال است که پیش این مشتری است. اگر ما بخواهیم بگوئیم قیمت این بچه را باید به صاحب جاریه بدهد، یعنی باید تمام این مدّت سه چهار سال که رشد و نمو کرده، الآن یک قیمتی بیشتر از روز اولی که متولد شده دارد، باید بپردازد. مرحوم امام(رض) میفرماید شما اگر میگوئید آنچه که دخالت دارد مسألهی دم و قوای در رحم است و میگوئید مشتری آمده آن را اتلاف کرده، پس وقتی او را اتلاف کرده، ضامن همان باید باشد، باید ضامن قیمت دم و قیمت آن قوا باشد. پس چرا بگوئیم ضامن قیمت ولد باشد؟ در حالی که میدانیم روایات، مسأله قیمت ولد را مطرح کرده، مخصوصاً اگر ولد رشد و نمو پیدا کند، و پنج شش سالش شده، دم و قوای مادر در آن دخالتی ندارد. تا همان زمان ولادت یا فطام دخالت دارد، اما بعد از آن، اینها دخالتی ندارد. پس لازمهی فرمایش شما این است که محور ضمان؛ ولد و قیمت ولد نباشد، بلکه محور ضمان، همان دم أمّ و قوای أمّ است.بعد میفرمایند خصوصاً این اشکال ما در صورتی واضحتر میشود که «سیّما إذا قلنا: بضمان قیمة یوم الأداء» . أولاً میفرماید اگر از شما سؤال کنیم که این روایات أمهی مسروقه که میگوید اگر ولد را میخواهد بگیرد، قیمتش را بدهد، ظهور در قیمت چه روزی دارد؟ «حین الاداء». چون مشهور در باب ضمان میگویند ضمان یوم التلف بر عهده اوست، یکی از روایاتی که بر خلاف نظر مشهور است و از آن استفاده میشود همان روزی که میخواهد پول را بدهد و بچه را بگیرد ملاک است، و بر ضمان یوم الاداء دلالت دارد، همین روایات امهی مسروقه است. امام(رض) میفرماید روایات امهی مسروقه، ظهور در ضمان و قیمت یوم الاداء دارد. حالا ممکن است یوم الاداء، ده سال دیگر باشد، یعنی تا ده سال بعد آن، مالک جاریه نیاید، بعد از ده سال بیاید بگوید این جاریه را بچهی من بیخود به تو فروخته، به من پس بده، اگر آن موقع که یوم الاداء است بخواهد قیمت این ولد را بدهد، سؤال ما از شما محقق اصفهانی(ره) این است که در این ده سال، دم و قوای رحم مادر چه دخالتی داشته است؟ طبق بیان محقق اصفهانی(ره) که میگوید این مشتری دم و قوا را اتلاف کرده، پس ضامن همان باید باشد، چرا بگوئیم ضامن قیمت ولد است؟ چرا بگوئیم ضامن قیمت یوم الاداء هم هست؟ یوم الاداء دم و قوای مادر در آن بچه چه تأثیری دارد؟ مخصوصاً اگر بچه، چهار پنج سال رشد و نمو کرده که در این مدت دم مادر و آن قوا هیچ نقشی نداشته، در حالی که طبق بیان محقق اصفهانی(ره) -چون محقق اصفهانی(ره) میفرماید دم و قوا را اتلاف کرده- اگر این مشتری قیمت اینها را داد، دیگر ضمانی در کار نیست.
این اشکال دوم، اشکال خوبی است. برای درک بهتر مطلب، ذهنتان را از کلام محقق اصفهانی(ره) و کلام امام(رض) خالی کنید، أصلا فکر نکنید که چه کسی این مطالب را میگوید، اگر به شما به عنوان یکی از اهل عرف بگویند این کسی که جاریه را خرید و از این جاریه بچهدار شد این شخص دم و قوای در رحم را اتلاف کرد، این را قبول نمیکنید و لو به نظر دقی عقلی ممکن است چنین چیزی باشد، اما عرف نمیگوید الآن این دم را اتلاف کرده، عرف نمیگوید که اینجا این قوای در رحم را اتلاف کرده، و لو به نظر دقی و عقلی اتلاف باشد، اما آن ملاک نیست. به نظر دقی و عقلی اگر مولای جاریه از همین دم و قوای جاریه برای خودش استفاده میکرد، یک بچهای برای خودش بوجود میآورد، اما حالا که مشتری به معاملهی باطل جاریه را خریده و استفاده کرده، مشتری استفاده کرده، اما صدق اتلاف در اینجا نمیشود. پس اشکال دوم وارد است.
نقد سوم امام(رض) بر محقق اصفهانی(ره)
اشکال سومی که امام(ره) در اینجا کردهاند میفرمایند: «و منه یظهر النظر فی قوله: على فرض کون النطفة من المرأة؛ فإنّ الولد الحاصل من نطفتها صار ولداً للوالد، و خرج عن الملک، فلو کان ذلک موجباً للضمان، لا بدّ من تقویمه حال کونه فی جوف امّه؛ أی حال الخروج عن ملک صاحبه، لا التقویم فی زمن الأداء، کما هو ظاهرها»؛ از اینجا اشکال سوم امام(رض) وارد مطلب دوم محقق اصفهانی(ره) میشود که عرض کردیم محقق اصفهانی(ره) سه مطب دارد، از اینجا وارد مطلب دوم ایشان میشوند. محقق اصفهانی(ره) فرمود «خصوصا إذا قیل بتکوّنه من نطفة المرأة»؛ یک بحث این است که بعضی معتقدند بچه به برکت نطفهی زن فقط تکوّن پیدا میکند و کار مرد فقط یک تلقیح است، حالا و لو این قول یک قولی است که به هیچ وجه با علم روز هم سازگاری ندارد، شاید ایشان هم که نوشته «قیل»، به این جهت باشد. امام(رض) میفرمایند جناب محقق اصفهانی(ره) باز اگر مطلب را شما بردید روی اینکه این بچه از نطفه مادر تکوّن پیدا میکند، بعد شما چه نتیجهای میخواهی بگیری؟ شمای محقق اصفهانی(ره) میخواهی نتیجه بگیری که چون نطفهی مادر، مال صاحب جاریه است، پس باید این ولد هم مال مالکش باشد. میفرماید این حرف باطل است، برای اینکه این ولد، مال آن مشتری است و این ولد، مال آن کسی است که این جاریه را وطی کرده، مال مالک جاریه نیست. منتهی این ولدی که مال مشتری است، چه زمانی از ملکیّت خارج شده است؟نقد چهارم امام(رض) بر محقق اصفهانی(ره)
نظری ثبت نشده است .