موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 3
تاریخ جلسه : ۱۳۸۸/۷/۲۸
شماره جلسه : ۱۵
-
سه احتمال در مراد از «ید» در حدیث «علی الید»
-
تقسيم صحيح «يد»
-
نظر استاد در اطلاق «ید» در روایت کلام مرحوم سيد يزدي و نقد صاحب جواهر بر آن،
-
نقد امام واشکال امام برصاحب جواهر
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
سه احتمال در مراد از «ید» در حدیث «علی الید»
تقسیم صحیح «ید»
نظر استاد در اطلاق «ید» در روایت
کلام مرحوم سید یزدی(ره)
مرحوم سید یزدی(ره) در حاشیه مکاسب در اینجا کلامی دارد، میفرماید «أنّ الإذن الضمنی فی التصرّف یرفع حرمته «1»، و تسلیم العین المأذون فی تصرّفها یرفع الضمان» ؛ یعنی درست است که اینجا عقد فاسد است، اما یک اذن ضمنی به این شخص داده که در این مال تصرف کن، این إذن ضمنی، حرمت را که حکم تکلیفی است، از بین میبرد و ضمان را هم از بین میبرد. وقتی این عینی را که اذن ضمنی در تصرف دارد، بایع تسلیم مشتری میکند، ضمانش را هم برطرف میکند. لذا مرحوم سید(ره) از کسانی است که قائل است ضمان در مقبوض به عقد فاسد نیست.نقد صاحب جواهر(ره) بر مرحوم سید(رض)
نقد امام(رض) بر سیّد(ره) و جواب از اشکال صاحب جواهر(ره)
امام(رض) در کتاب البیع، ج1، ص371، اشکال صاحب جواهر(ره) را قبول ندارد ولی خود ایشان بر سید(ره) اشکال میکند. ایشان میفرماید در امور اعتباری، بحث از جنس و فصل، یک بحث لغوی است. جنس و فصل مربوط به امور تکوینی خارجی حقیقی است. بعد میفرماید لکن کلام سید(ره) نیز درست نیست، «لأنّ إیقاع العقد، بالرضا به و إرادته و مبادئها» ؛ به سید(ره) میفرماید شما که میگوئی اینجا راضی بوده، «رضای به عقد» یعنی چه؟ «رضای به عقد» این است که مبادی خود عقد را بیاورد و مفهوم عقد را اراده کند و عقد بیع را اراده کند. «و أمّا الرضا بالتصرّف فی المبیع أو الثمن، فلیس من مبادئ العقد، و لا من لوازمه، بل لا معنى له؛ لأنّ العاقد: إن رضی بالتصرّف فی مال نفسه قبل تمام المعاملة، فهو خلاف الفرض و لا یفید شیئاً» ؛ خیلی حرف دقیقی است. این مطلب سیّد(ره) یک حرف نزدیک به ذهنی است، یک عقدی فاسد است اما بالأخره همین که مالک داد اذن در تصرف هم در آن داده. یک مطلبی است که هم به عرف نزدیک است و هم به ذهن عرفی. اما امام(ره) میفرماید أصلاً إذن در تصرّف، ربطی به عقد و مبادی عقد ندارد. میفرماید وقتی یک عقدی واقع میشود، أصلاً مسأله تصرف در مبیع، تصرف در ثمن، نه از مبادی و مقدمات عقد است و نه از لوازم عقد، آن شخص نمیگوید «بعتک» و از آن قصد کند تصرف مشتری در بیع یا در مبیع را. ایشان هر دو را انکار میکند.
نظری ثبت نشده است .