موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 3
تاریخ جلسه : ۱۳۸۸/۷/۱۹
شماره جلسه : ۹
-
فرض ضمان تقدیری در حدیث «علی الید»
-
جواب اصفهاني از ضمان تقديري
-
ادله سه گانه مشهور بر «ضمان فعلی» و نقد بر هرسه دليل.
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
فرض ضمان تقدیری در حدیث «علی الید»
پس از اینکه اقوال شیخ طوسی(ره) و محقق نراقی(رض) و محقق ایروانی(ره) باطل شد، مشهور قائلند که این روایت را باید به «ضمان» معنا کنیم. دلیل مشهور بر این مدعا چیست؟ قبل از بیان دلیل مشهور، یک نکتهای را باید در اینجا متعرض شویم -و چه بسا آن نکته در ذهن شما نیز خطور کرده باشد- که چه اشکالی دارد که ما روایت را به یک «ضمان تقدیری» معنا کنیم و بگوئیم روایت نمیگوید کسی که بر مال دیگری ید پیدا کرد، الآن بالفعل ضامن است، بلکه روایت دلالت بر یک «ضمان تقدیری» دارد. «ضمان تقدیری» یعنی چه؟ یعنی اگر این مال در ید این شخص تلف شد، شارع مسألهی ضمان را مطرح میکند. ضمان تقدیری یعنی ضمان علی تقدیر التلف. چه اشکالی دارد روایت را اینطور معنا کنیم؟جواب محقق اصفهانی(ره) از ضمان تقدیری
این مطلب را محقق اصفهانی(اعلی الله مقامه الشریف) در حاشیه مکاسب، ج1، ص 301 جواب داده است. ایشان به نکته خیلی خوبی تنبّه پیدا کرده و میفرماید ما باید این روایت را به ضمان فعلی تفسیر کنیم. چرا؟ برای اینکه غایتی که در این روایت وجود دارد، ظهور در فعلیت دارد. غایت، عبارت از «حتی تؤدیه» میباشد، اگر غایت، فعلیت داشت، مغیّی هم باید ظهور در فعلیت داشته باشد. کأنّه میخواهند در اینجا یک قاعدهای را به ما ارائه دهند که اگر در یکجا غایت، ظهور در فعلیّت داشت، مغیّی هم باید ظهور در فعلیت داشته باشد. اگر گفتیم مراد از «حتّی تؤدیه» ، أداست و ظهور در أدای فعلی دارد، پس مغیّی هم که ضمان است باید ظهور در فعلیت داشته باشد. پس ما باید روایت را به یک «ضمان فعلی» تفسیر کنیم و إلا اگر بخواهیم روایت را به «ضمان تقدیری» و غیر فعلی معنا کنیم، اشکالش این است که بین غایت و مغیّی سنخیتی وجود نخواهد داشت. بعد از این بیان، وارد ادلهی مشهور میشویم.دلیل اول مشهور بر «ضمان فعلی»
میخواهیم ببینیم دلیل مشهور بر اینکه از روایت، «ضمان فعلی» استفاده میشود، چیست؟ عرض کردیم صاحب عناوین(ره) در کتاب العناوین، ج2، ص418، سه دلیل آورده است. دلیل اول این است که میفرماید علما از قدیم و جدید به این روایت برای ضمان استنباط و استدلال کردهاند و از این روایت، ضمان را فهمیدهاند. سپس میفرماید که این استدلال فقها به این روایت برای ضمان؛ یا کاشف از ظهور عرفی این عبارت در ضمان است، یعنی این عبارت از وقتی که صادر شده، در نزد عرف ظهور در همین ضمان داشته، و یا کاشف از این است که یک قرینهای در نزد اینها بوده که به وسیله آن قرینه، ضمان را استفاده کردهاند. عمل علما و فهم علما و استنباط علما؛ یا کاشف از ظهور عرفی است، و یا کاشف از وجود یک قرینه است. هر کدام باشد به درد ما میخورد. حالا لازم نیست ما بدانیم حتماً ظهور عرفی بوده یا حتماً قرینهای هم بوده، اما هر کدام باشد معلوم میشود که این عبارت ظهور در ضمان دارد.نقد دلیل اول
دلیل دوم
فرمودهاند که از چنین ترکیبی «علی الید ما أخذت حتی تؤدیه» ، آنچه به ذهن تبادر پیدا میکند؛ «ضمان» است. دلیل دوم؛ «تبادر» از این ترکیب است.نقد دلیل دوم
دلیل سوّم
دلیل سومی که عناوین آورده این است که از بین محتملات «وجوب رد»، «وجوب حفظ» و «ضمان»، أظهر آنها «ضمان» است. چند احتمال وجود دارد، أظهر این محتملات ضمان است. حالا أعم از اینکه ما مرتکب تقدیر شویم و یا مرتکب مجاز شویم. چطور؟ یعنی یک وقت میگوئیم «علی الید ضمان ما أخذت» ، کلمه «ضمان» را در تقدیر میگیریم، یک وقت میگوئیم «علی الید ما أخذت» ، این «ما» را مجازاً معنا میکنیم به «المأخوذ المضمون» ، معنای مجازی میکنیم. فرقی نمیکند؛ چه تقدیر بگیریم و چه عنوان مجاز را در اینجا مرتکب شویم، ایشان میگوید ظاهرترین این محتملات ثلاثه؛ «ضمان» است. در ادامهی مطلب ایشان میگوید هم در «وجوب الرد» تقدیر لازم داریم و هم در «وجوب الحفظ» و هم در «ضمان». اما کدامیک «قلة التقدیر» دارد؟ در «وجوب الرد» میگوئیم «علی الید رد ما أخذت» ، در «وجوب الحفظ» میگوئیم «علی الید حفظ ما أخذت» ، در «ضمان» میگوئیم «علی الید ضمان ما أخذت» . صاحب عناوین(ره) ادعا میکند که در «ضمان»، «قلة التقدیر» است. چون در «وجوب الرد» باید بگوئیم «یجب رد ما أخذت الید علیها» ، در «وجوب الحفظ» باید بگوئیم «یجب حفظ ما أخذت الید» ، اما در «ضمان» دیگر «یجب» هم لازم ندارد، میگوئیم «علی الید ضمان ما أخذت» . پس در این دلیل سوم دو مطلب دارد؛ یک مطلب این است که ضمان؛ أظهر محتملات است. دوم اینکه در ضمان؛ قلة التقدیر لازم میآید.نقد دلیل سوم
نظری ثبت نشده است .