موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 3
تاریخ جلسه : ۱۳۸۸/۱۲/۳
شماره جلسه : ۶۸
-
کلام مرحوم آخوند(ره) نسبت به حديث علي اليد.
-
بيان محقق اصفهاني نسبت به کلام آخوند و نتيجه گيري بحث.
-
بيان دلیل سوم بر قاعده «ما یضمن» .
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
چکیده بحث گذشته و یک تذکّر
بحث در این بود که آیا حدیث «علی الید» شامل منافع میشود یا خیر؟ عرض کردیم أدلهای اقامه شده بر اینکه این حدیث شامل منافع نمیشود. در بحث گذشته بیانی از محقق اصفهانی(ره) که به عنوان «إن قلت» بیان کرده بودند، ذکر کردیم و جواب ایشان و جواب امام(رض) را هم بیان کردیم. یک نکته را دقت کنید؛ در بیان دیروز، ما این مطلب را به عنوان دلیل پنجم بر این که حدیث علی الید شامل منافع نمیشود ذکر کردیم، اما اگر به کلمات مراجعه کنید، بعنوان دلیل پنجم نیامده است. ما عرض کردیم خود این «إن قلت» بیان برای شمول است. إن قلتی که محقق اصفهانی(ره) ذکر کردهاند بیان برای این است که چرا علی الید شامل منافع میشود؟ قلت؛ جواب این است. در نتیجه ما به لحاظ جواب محقق اصفهانی(ره) این را به عنوان یک وجه برای عدم شمول قرار دادیم. فرقی نمیکند که بگوییم إن قلت، بیان برای شمول حدیث «علی الید» نسبت به منافع است و جواب اصفهانی(ره) بیان برای عدم شمول است.کلام مرحوم آخوند(ره)
آخرین مطلبی که اینجا عرض میکنیم، مطلبی است که محقق اصفهانی(ره) در حاشیه مکاسب، از تعلیقه مرحوم آخوند خراسانی(رض) نقل کرده است. مرحوم آخوند(ره) در حاشیه مکاسب فرموده ما قبول داریم که حدیث «علی الید» اختصاص به اعیان دارد، اما ادعا میکنیم ضمان منافع، تابع ضمان أعیان است. بعبارة أخری؛ مرحوم آخوند(ره) میفرماید که حدیث «علی الید» إبتداءً خودش شامل ضمان منافع نمیشود، لذا در إجاره فاسد اگر بخواهیم بگوییم مستأجر نسبت به منفعت ضامن است، طبق نظر مرحوم آخوند(ره) نمیتوان به علی الید استدلال کرد، چون علی الید در منافع جریان ندارد. اما ادعای ایشان این است که ما قائل میشویم علی الید اختصاص به ا عیان دارد، اما ضمان منافع از احکام ضمان عین است. بعبارة أخری؛ میفرمایند ما نیازی به اثبات عمومیت «علی الید» نداریم، چون اگر در یکجا یک عینی متعلق ضمان قرار گیرد، ضمان العین از احکام ضمان المنافع است. البته این تعبیر را ما عرض میکنیم که «ضمان منافع، تابع ضمان عین است». این بیان مرحوم آخوند(ره) است.تعلیقه محقق اصفهانی(ره) بر کلام مرحوم آخوند(رض)
محقق اصفهانی(ره) در حاشیه مکاسب میفرماید «هذا کلام وجیه»، اما میفرمایند خیلی برای ما نحن فیه فایدهای ندارد. میفرمایند فرمایش آخوند(ره) در جایی جریان دارد که یک عینی متعلق ضمان باشد، بگوییم حالا دلیل که میگوید این عین متعلق ضمان است، از احکام ضمان العین؛ ضمان المنفعة هم هست. لکن بحث ما در جایی است که پای ضمان عین در کار نیست، ما بحث را در جایی مطرح میکنیم که یک منفعت مستقلی وجود دارد، میخواهیم ببینیم این منفعت مستقل؛ متعلق ضمان هست یا نه؟ أصلا مسأله ضمان العین مطرح نیست، مثل إجاره فاسد. در اجاره فاسد، نسبت به عین مستأجره ضمانی وجود ندارد، بحث در این است که مستأجر با این اجارهی فاسده نسبت به این منافع، آیا ضامن هست یا ضامن نیست؟ یا مثلا در عمل حرّ، که خود عین، متعلق ضمان نیست، میخواهیم ببنیم آیا منافع عملش متعلق ضمان هست یا متعلق ضمان نیست؟بنابراین اشکال محقق اصفهانی(ره) این است که این حرف مرحوم آخوند(ره) در بعضی موارد بدرد میخورد؛ جایی که خود عین هم متعلق ضمان است، اما جایی که پای ضمان عین در کار نیست، دیگر چطور میتوانیم بگوییم من احکام ضمان العین؛ ضمان المنفعة؟ الان در قاعده «ما یضمن بصحیحه یضمن بفاسده» آنچه که ما دنبالش هستیم، همین ضمان منافع مستقله است، جایی که پای عین در کار نیست، مثل اجاره فاسد. ملاحظه فرمودید که در بحث منافع، دلیل روشنی بر این که بگوییم حدیث «علی الید» شامل منافع شود نداریم، بلکه اطلاق «علی الید ما أخذت» شامل منافع هم میشود. در نتیجه این اشکالی که مرحوم شیخ(ره) کردند که حدیث «علی الید» شامل منافع نیست، این اشکال، اشکال درستی نیست و حدیث «علی الید» شامل منافع هم هست.
خلاصه بحث تا اینجا و تذکر یک نکته
ما دلیل و مدرک قاعده «ما یضمن» را بررسی میکنیم که دلیل «ما یضمن بصحیحه یضمن بفاسده» چیست؟ تا الان دو دلیل مطرح کردیم؛ یکی «قاعده اقدام» و یکی هم قاعده «علی الید». ملاحظه کردید مرحوم شیخ انصاری(ره) نه «قاعده اقدام» را بعنوان دلیل برای «ما یضمن» پذیرفت، نه قاعده «علی الید» را پذیرفت. اما ما در مباحث گذشته هم «قاعده اقدام» را بعنوان مدرک پذیرفتیم و هم قاعده «علی الید» را. بیانی هم که در «إن قلت» آورد، که بیان برای شمول است، که محقق اصفهانی(ره) در مقابل آن بیان دیگری بر عدم شمول ذکر کرد، که جواب محقق اصفهانی(ره) هم جواب درستی نبود. یعنی آن اشکالی که امام(رض) کرد واقعا مطلب درستی بود که اصلا نباید در مباحث فقهی و عرفی و عقلایی؛ قواعد فلسفی را دخالت دهیم. این را هم عرض کنم که البته خود امام(رض) هم در بعضی موارد از جمله در اصول، عین همین مطلبی که محقق اصفهانی(ره) در اینجا آوردهاند ایشان وارد بحث شدهاند. دقت کنید؛ مشهور در اصول در بحث اوامر و نواهی میگویند که امتثال طبیعی؛ به امتثال فردٌما است، اما ترک طبیعی، به ترک جمیع الافراد است. این یک حرفی است که بسیاری از اصولیین دارند.امام(رض) در آنجا با همین بیان دقیق فلسفی در مقابل مشهور میایستد و میگوید که ترک هر طبیعی به ترک همان فرد از طبیعی است و امتثال هر طبیعی به امتثال همان فرد از طبیعی است و این فرقی که اصولیین قائل هستند که امتثال طبیعی به امتثال فردٌ ما و ترک طبیعی به ترک جمیع الافراد است، مردود است. ایشان با همین قاعده فلسفی، آن را رد میکند. میخواهم این را عرض کنم که در اصول خود امام(رض) بر طبق همین قاعدهی فلسفی که محقق اصفهانی(ره) دیروز بیان کردند که نتیجه این قاعده فلسفی این شد که هر طبیعی در ضمن این فرد با طبیعی در ضمن فرد دیگر فرق دارد، نتیجه این شد که عدم هر طبیعی، به عدم همان فرد است، نتیجه این شد که اگر یک عینی تلف شود، هم تشخصش تلف میشود و هم طبیعیش تلف میشود و هم مالیتش تلف میشود. اینها آثاری بود که محقق اصفهانی(ره) از این قاعده فلسفی دیروز گرفتند و همینطور هم هست. اما در اصول همان اوائل کتاب مناهج الاصول؛ امام(رض) در بحث اوامر و نواهی(به گمانم در بحث مره و تکرار)، آنجا اصولیین میگویند امتثال امر طبیعی به امتثال فرد ما و ترک طبیعی به ترک جمیع الافراد است.
دلیل سوم بر قاعده «ما یضمن»
این روایتی است که در کافی، ج2، ص268، و در من لا یحضره الفقیه، ج4، ص300آمده است؛ «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) سِبَابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ وَ قِتَالُهُ کُفْرٌ وَ أَکْلُ لَحْمِهِ مَعْصِیَةٌ وَ حُرْمَةُ مَالِهِ کَحُرْمَةِ دَمِه» ؛ تمام روات این روایت؛ امامی عادل هستند، فقط «عبدالله بن بکیر»، فتحی مذهب است و ثقه است. لذا روایت به جهت وجود عبدالله بن بکیر، موثقه میشود. ابو بصیر از امام باقر(ع) نقل میکند، که امام باقر(ع) کلامی از پیامبر(ص) نقل میکند که چهار مطلب را پیامبر(ص) فرمودهاند: دشنام دادن به مؤمن، فسق است، -چیزی که مع الاسف در زمان ما بسیار بسیار فراوان است. اصلا رعایت نمیکنند که این نسبتی را که میدهد، دشنامی که میدهد، بدگویی که میکند، این خودش فسق آور است.
نظری ثبت نشده است .