درس بعد

مكاسب محرمه / نوع اول: حرمت معاوضه بر عین نجس

درس قبل

مكاسب محرمه / نوع اول: حرمت معاوضه بر عین نجس

درس بعد

درس قبل

موضوع: مکاسب محرمه


تاریخ جلسه : ۱۳۸۴/۹/۱۶


شماره جلسه : ۳۰

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • فرق باب ادویه با ابواب طاهره

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


مطلب دوم

مطلب دوم در اين بحث اين است که مرحوم شيخ(أعلي الله مقامه الشريف) بين مسئله بول يعني ابوال طاهره و ادويه فرق گذاشته است. بعد از اينکه ايشان مي فرمايد روي مبناي اينکه بگوييم شرب بول طاهر جايز نيست معامله آن هم صحيح نيست، مي فرمايد کسي کلام ما را با ادويه نقض نکند و بگويد ادويه در حال اختيار خوردنش جايز نيست معامله اش براي حال اضطرار، پس در ابوال هم بايد همين حرف را بزنيم، در ادويه خوردنش در حال اختيار جايز نيست اما وقتي حال اضطرار شد خوردنش جايز است و معامله روي آن هم صحيح است.


نظر مرحوم شيخ(ره) در فرق باب ادويه با ابوال طاهره

مي فرمايد در باب ادويه مسئله از باب تبدل موضوع است، يعني دوا در غير حال مرض عنوان اضرار به نفس را دارد، اما وقتي که في حال المرض شد موضوع تبدل پيدا مي کند و اين دوا عنوان نفع را پيدا مي کند و ديگر عنوان اضرار را ندارد . موضوع تبدل پيدا مي کند اما در باب ابوال تبدل موضوع نداريم . اينطور نيست که بگوييم في حال الاختيار خوردن بول عنوان اضرار را دارد اما في حال الاضطرار، بول عنوان نفع را دارد. جواب مرحوم شيخ از نقض به ادويه اين شد که در باب ادويه تبدل موضوع است اما در باب بول مسئله تبدل موضوع در کار نيست.


بررسي نظر مرحوم شيخ(ره)

مي خواهيم کلام مرحوم شيخ را بررسي کنيم که آيا واقعا بين ادويه و ابوال از اين جهت مي توانيم فرق بگذاريم يا نه؟ اولا در باب ادويه ممکن است که دارويي في حال غير مرض، في حال السلامة عنوان اضرار هم نداشته باشد، اينطور نيست که بگوييم ادويه در حالت سلامت به عنوان اضرار براي انسان حرام است، اصلاً ممکن است تحت عنوان اضرار نباشد. في حالة السلامة ارزش و ماليتي ندارد. اگر انسان سالم باشد يک خروار دارو هم بياورند ماليتي ندارد، اما في حال المرض عنوان ارزش و ماليت پيدا مي کند.

ثانيا: آيا واقعا در باب ادويه مسئله از باب تبدل موضوع است؟ در باب صلاة مسئله تبدل موضوع مطرح مي شود. يعني نماز، تمام موضوعش للحاضر است و نماز قصر، موضوعش للمسافر است، اگر کسي در وطن خود است و عنوان حاضر را دارد از وطن خود به مسافرت مي رود موضوع تبدل پيدا مي کند عنوان مسافر را پيدا مي کند . آيا در باب ادويه واقعا تبدل موضوع است؟ مي گوييم آن زماني که خوردن اين دارو حرام بود للإضرار بود، اما حالا که اين شخص مريض شده و في حال المرض است خوردن اين دارو عنوان نفع را دارد. اين بسيار مشکل است، نمي توانيم بگوييم اينجا تبدل موضوع وجود دارد، اين دارو به عنوان اولي حرام است و به عنوان ثانوي عنوان واجب را پيدا مي کند، اما اين را نمي توانيم بگوييم که واقعا تبدل موضوع است .

در تبدل موضوع هر دو عنوان اولي اند. در تبدل موضوع مي گوييد نماز واجب است به نحو نماز تمام براي حاضر و به نحو نماز شکسته براي مسافر، هر دو هم عنوان اولي را دارد، يا در احکام اضطرارية،  تيمم و طهارت موضوعش ممکن است تغير پيدا کند اما تمام اينها عنوان اوليه را دارد. اما عناوين ثانويه خود يک عنوان ديگري محقق مي شود که موجب تغيير حکم هم مي شود اما ديگر بحث تبدل موضوع نمي شود. اگر کسي بگويد در باب عناوين ثانويه هم مي گوييم اين تبدل موضوع است، مي گوييم اگر آب براي بدن انسان ضرر نداشته باشد حکم اولش وضو است حکم ثانوي آن تيمم است، اگر ما تبدل موضوع را در عناوين ثانويه آورديم کلام مرحوم شيخ تمام مي شود، اما به حسب اصطلاح، تبدل موضوع را فقط در همان احکام و عناوين اوليه مطرح مي کنند .

نکته سوم که قوي تر هم هست اين است که به مرحوم شيخ عرض مي کنيم که در ابوال هم تبدل است، اگر ما تبدل را در عناوين ثانويه پذيرفتيم بين ابوال و ادويه چه فرقي دارد ؟ مي گوييم دارو در حالت سلامت حرام و در حالت مرض واجب است، بول هم همينطور، در حالت اختيار حرام و در حالت اضطرار حلال است.

همانطوري که در باب ادويه به ملاک عناوين ثانويه تبدل را پذيرفتيد بايد در اينجا هم مسئله تبدل را بپذيريد. به نظر ما بين مسئله ابوال و مسئله ادويه هيچ فرقي وجود ندارد، نمي توانيم بگوييم در آنجا بحث تبدل موضوع است اما در اينجا تبدل موضوع نيست .


کلام مرحوم ايرواني(ره)

حالا که در اينجا اين مطلب روشن شد يک کلامي را مرحوم محقق ايرواني دارند که مي فرمايد به نظر ما فارغ بين ابوال و ادويه اين است . بول البته روي فرض اينکه شربش حرام است با ادويه که در حال اختيار خوردنش حرام است، در ادويه به ملاک اضرار مي گوييم حرام است، چون آدمي که مريض نيست دارو غالباً برايش ضرر دارد. مرحوم ايرواني فرموده فرق بين آن حرمت و اين حرمت اين است که در باب ابوال، حرمت به ذات شيء ملحق مي شود، مي گوييم شرب اين بول حرام است، اما در باب ادويه، حرمت اگر به ملاک اضرار بيايد ملاک اضرار ملاک اولي نيست و لذا اگر براي کسي که اضرار دارد حرام است همين شيء براي کسي که اضرار ندارد حرام نيست.

ما نمي توانيم بگوييم همان حرمتي که به خمر تعلق پيدا کرده، اگر گفتيم خوردن دارو در حال اختيار اگر ضرر داشت حرام است بگوييم اين هم همان حکم است، اصلاً اضرار يک عنوان ثانوي است - وسط فرمايش مرحوم ايرواني نکته اي عرض مي کنم؛ در باب اضرار شارع دارو را بما انّه دارو حرام نکرده است، اگر ضرر داشته باشد اين ضرر به اختلاف زمان و اشخاص و أمزجه متفاوت است، چيزي براي کسي ضرر دارد و براي کسي ضرر ندارد - مرحوم ايرواني مي فرمايد اينکه به ملاک اضرار حرام است يلحق بشيء اما نه به ذات شي بلکه من جهت الکمية ملحق مي شود،

چرا؟ مي فرمايد ضرر يک چيز دفعي نيست، وقتي مي گويند چيزي براي شما ضرر دارد يعني اگر امروز استفاده کنيد، فردا استفاده کنيد، اگر اين را همينطور مرات متعدد استفاده کرديد آنوقت ضرر محقق مي شود، به مجرد يکبار که ضرر، آن هم ضرري که موجب حرمت باشد نيست اما اگر مرات متعدد باشد اضرار بوجود مي آيد و آن وقت حرام مي شود. مرحوم ايرواني مي فرمايد اگر ما بخواهيم بين بول و ادويه فرق بگذاريم فارقش در اين است که در باب بول حرمت به خود شيء تعلق پيدا مي کند، اما در باب ادويه چون به ملاک اضرار است حرمت به خود شيء تعلق پيدا نمي کند بلکه حرمت به کمّ شيء تعلق پيدا مي کند.


تذکر يک نکته

نکته اي که وجود دارد اين است که ما در اشيائي که بخواهيم در شريعت بگوييم به عنوان اضرار حرام است آيا اصلاً چنين حکمي را به عنوان اولي در شريعت داريم که شرع بگويد هر چيزي که بر انسان ضرر وارد کند حرام است؟ کثيري از فقهاء چنين مطلبي را منکرند يعني ما بخواهيم بگوييم اگر چيزي براي انسان ضرر دارد حرام است به اين عنوان، کثيري از فقها منکر هستند . اگر کسي غذاي زيادي بخورد، اگر کسي پر خوابي کند، اگر کسي به حالت معين يکجا بنشيند که بعدا کمر او موجب عيب شود . اين چيزهايي است که در بين مردم فراوان وجود دارد اگر بخواهيم بگوييم چيزي به عنوان اضرار حرام است بايد کثيري از مباحات را بگوييم در شريعت حرام است.


کلامي از مرحوم خوئي(ره)

مرحوم آقاي خوئي در کتاب مصباح الفقاهه، ص 77 اين بيان را دارند؛ بعد از اينکه فرموده اند اضرار عنوان غير مضبوطي است، براي شخصي ممکن است اضرار داشته باشد و براي شخصي نباشد، و بعد فرموده «وقد تمسک بعض العامه بذلک عند بحثنا معه في حرمة شرب التتن» مي فرمايد ما با بعضي از عامه راجع به شرب توتون مباحثه کرديم و آن شخصي که از علماي عامه بود درباره اين مسئله ضرر صحبت کرد، و اجبنا عنه ما جواب داديم «بأنه لو صح ما أضر کثيره فقليله حرام» بعضي ها روي اين مبناي ايرواني مي گويند درست است ضرر به کم متعلق است، اگر چيزي کثيرش حرام شد قليلش هم بايد حرام شود.

در صفحه قبل مي فرمايد ما در هر جا دليل داشته باشيم «ما کان کثيره حرام فقليله حرام» در مورد خمر ما دليل داريم، اما اگر کسي در فقه بگويد اگر چيزي کثيرش حرام شد بايد قليلش هم حرام باشد مي فرمايد ما قبول نداريم . اگر کسي اين حرف را بزند «للزم الالتزام بحرمة جميع المباحات» لازمه اش اين است که ما ملتزم شويم به اينکه جميع مباحات حرام است «فان من الواضح أنه ما من شيء في العالم الا  و تکون مرتبة خاصة منه مضرة للمزاج» هيچ شيئ در عالم نيست که مرتبه خاصه از آن براي انسان ضرر دارد، اگر انسان زياد بخورد يک وقتي انسان به حدي بخورد که به حد مرگ برسد آن خودکشي است، اما اگر زياد خورد به حدي که براي بدن او واقعا ضرر دارد آيا فقيه مي تواند ملتزم شود به اينکه حرام است، اگر زياد آب بخورد به طوري که براي او ضرر داشته باشد، اگر زياد راه برود به طوري که براي استخوانهاي او ضرر داشته باشد، ما دليلي نداريم بر اينکه اگر چيزي ضرر داشت براي مطلق ضرر اين قطعا حرام است .

البته گاهي اوقات ضرر منجر به تلف نفس مي شود که آن عقلاً هم حرام است، اما اگر سبب يک سري آثار شد، مثلاً در باب دخان اولا ضرري که در دخان است يک ضرر تدريجي است، مثلا اگر کسي الان يکبار يک سيگار را استفاده کند اطبا مي گويند اين ضرر دارد اما ضرري نيست که او را از بين ببرد، ضرري نيست که حتي موجب بسته شدن عروق او بشود، ضرري نيست که همين يکبار موجب سرطان او بشود، لذا نمي شود از نظر فقه ملتزم به اين معنا شد. اصلاً نمي توانيم بگوييم در فقه اگر چيزي براي انسان ضرر داشته باشد شارع آن را حرام کرده است. علماي ما شب تا صبح مي نشسته اند و مطالعه مي کردند، اين براي بدنشان ضرر دارد، از هر طبيبي هم سوال کنيم مي گويد ضرر دارد، آيا مي توانيم ملتزم به اين بشويم که حرام است نه ضرر فقط در آنجايي که منجر به تلف شود، از باب اين که اتلاف نفس انسان حرام است حرام است، اگر کسي بگويد من اين دخان را استعمال مي کنم و يقين هم دارم به مرگ طبيعي مي ميرم، در 90 سالگي و 80 سالگي امراض و سرطان مي آورد، اما من مي خواهم سرطان را داشته باشم، سرطاني نيست که کشنده باشد، بله اينطور که اطبا مي گويند سرطانهاي متعدد مي آورد اما اگر گفتند اينها قابل معالجه است ما از نظر فقهي نمي توانيم بگوييم اين حرام است .


نتيجه کلام مرحوم ايرواني و خوئي

از همين مباحث مثل  مرحوم ايرواني و مرحوم آقاي خوئي در مصباح الفقاهه به خوبي روشن مي شود اين که در شريعت چيزي به عنوان اولي به جهت ضرر حرام باشد نداريم . اگر منتهي به اتلاف نفس شود حرام است، تازه اگر چيزي که منتهي به اتلاف نفس مي شود مثل اينکه بگوييم من اين سم را مي خورم و مي دانم اين سم مرا مي کشد، اما اگر تدريجي باشد و تدريجي هم معلوم نيست که بعد از 70 سال، فقط مستند به همين هم باشد آن ديگر معلوم نيست که در اينجا عنوان حرام را داشته باشد .


نتيجه مطلب دوم

فرق بين ادويه و ابوال در همان نکته اي است که ما بيان کرديم اين مطلب دوم . که عرض ما به شيخ انصاري اين شد که بين بول و ادويه فرقي وجود ندارد اگر در باب ادويه با قطع نظر از اشکال اول و دوم، شما تبدل موضوعي هستيد عين همان کلام در ابوال هم جريان پيدا مي کند و هيچ فرقي بين اينها نيست . در اين مطلب دوم هم حاشيه مرحوم ايراوني را ببينيد که ايشان باز هم تاکيد مي کند که در باب ادويه قبل از فعليت الاضطرار هم معامله اش صحيح است، يعني اگر کسي مريض نيست اما دارويي مي خرد براي اينکه اگر روزي مريض شد از آن استفاده کند باز هم همه مي گويند معامله صحيح است .


مطلب سوم

مطلب سوم را شيخ فرموده در سباع و درندگان بين لحم اينها و شحم اينها فرق وجود دارد . فرموده لحم سباع از قبيل ابوال است اما شحم اينها از قبيل طين است، همان طوري که در طين معامله روي آن جايز است در شحوم سباع هم معامله روي اينها جايز است، در باب لحوم لحم منفعت محلله اي ندارد الا أکل و چون اکلش هم  حرام است ماليت ندارد، اما در باب شحوم امکان صرف در ساير موارد دارد. اينجا باز همان مطلبي که شبيه مطلب اول گفتيم را مي گوييم که ملاک حرمت اکل يا حرمت منفعت محلله و اينها نيست. ملاک اين است که ماليت دارد يا نه؟ اگر لحم سباع ماليت داشت، کسي سباع را پرورش دهد براي اينکه از گوشت او براي ساير حيوانات استفاده کند يا براي دارو استفاده کند، اگر ماليت داشته باشد معامله اش هم صحيح است و اگر ماليت نداشت و منفعت محلله عقلائيه هم نداشت اينجا هم صحيح نيست. ما نمي توانيم بين لحم و شحم سباع فرق بگذاريم و بگوييم لحمش عنوان ملحق به بول را دارد اما شحمش ملحق به طين است.


انتهاي مسأله اول

اينجا مسئله اولي تمام مي شود با اين نکاتي که عرض کردم مکاسب هر چه انسان در آن دقت کند مطلب بدست مي آورد به اين بحث هم اکتفا نکنيد و کلمات محشين و بزرگان را ببينيد . مکاسب محرمه از موارد مهمي است که با مسائل جامعه ما ارتباط دارد.

و صل الله سیدنا محمد وآله اجمعین.



برچسب ها :

فرق بین ابوال و ادویه نظرشيخ انصاری در فرق باب ادويه با ابوال طاهره تبدل موضوع در بیع ادویه اختصاص تبدل موضوع در احکام و عناوين اوليه حرمت ذاتی بول مضبوط نبودن عنوان اضرار ما کان کثيره حرام فقليله حرام عدم ملازمه بین ضرر و حرمت فرق بین لحم و شحم درندگان

نظری ثبت نشده است .