درس بعد

مكاسب محرمه/ تلقيح مصنوعي

درس قبل

مكاسب محرمه/ تلقيح مصنوعي

درس بعد

درس قبل

موضوع: مکاسب محرمه


تاریخ جلسه : ۱۳۸۴/۱۲/۲۰


شماره جلسه : ۵۷

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • حکم رحم اجاره‌ای

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


بررسي صورت ديگري از صور تلقيح

در بحث تلقيح مصنوعي اين نوع هم که نطفه مرد را در داخل رحم زن با تخمک تلقيح کنند بررسي شد. يک نوع ديگر اين است که اگر ماء مرد را با يک تخمکي در خارج تلقيح کنند و بعد بخواهند اين را در داخل رحم ديگري قرار دهند يعني خود اين نوع هم سه فرض دارد جايي که ماء از مرد و تخمک از زن هست و آنها را در خارج تلقيح کنند آنگاه يا در رحم همان زني که تخمک را از او گرفته اند قرار دهند، يا در رحم زن ديگر قرار دهند و يا در رحم کنيز اين مرد قرار دهند. اينجا چه حکمي دارد؟ در اينجا هم يا تخمک براي زوجه صاحب مني است يا تخمک مال يک زني است که زوجه او نيست.


بررسي حکم اين صورت

يک بحث اين است که تلقيح خارجي اينها چه عنواني دارد؟ تلقيح ماء الرجل با تخمک زوجه اين مرد در خارج هيچ مانعي ندارد و اگر ماء الرجل را از رجل بگيرند و تخمک را از زوجه بگيرند و در خارج تلقيح کنند، روايات «من اقر نطفته في رحم يحرم عليه» يا «من أفرغ مائه في رحم حرام» و اطلاق آيه «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ» هم شاملش نمي‌شود. اگر نطفه زوج و زوجه را در همان رحمي که تخمک را از همان رحم گرفته‌اند قرار دهند اين هم اشکالي ندارد.


اقسام مورد نزاع در اين صورت

کلام در آنجايي است که بخواهند اين نطفه را در رحم کنيز اين مرد يا زن دوم اين مرد يا يک زني اجنبيه قرار دهند. برخي از بزرگان در کلمات خود گفته اند تمام اين صور حلال است. اگر نطفه مرد و تخمک زوجه مرد را با هم تلقيح کنند و بعد هر کجا قرار دهند چه در رحم آن زوجه، چه در رحم هووي آن زوجه يا کنيز مرد يا در رحم زني که بر اين مرد حرام است، گفته اند هيچ اشکالي ندارد و تمام اين صور حلال است.


ايشان براي کلام خود تنظير مي‌کنند به اينکه اگر اين نطفه اي که تلقيح شده را در دستگاه بگذارند، - نطفه اين زوج و زوجه که با هم تلقيح شده است و بعد از تلقيح در دستگاه قرار دادند - چطور اشکال ندارد ما نحن فيه هم چنين است. دليل اينها علاوه بر اين تنظيري که دارند مي گويند آن رواياتي که دلالت بر حرمت دارد، در آن روايات ملاک را «اقر نطفته في رحم يحرم عليه» قرار داده و اين روايات شامل اين موارد نمي شود، چون اين روايات آنجايي را شامل مي شود که نطفه مرد بخواهد با تخمک زني که آن زن بر اين مرد حرام است تلقيح شود،

اما اگر نطفه مرد با تخمک زوجه خودش قبلا تلقيح شده و اين را در رحم اين زن بگذارند، اينجا «في رحم يحرم عليه» شاملش نمي شود. اما طبق مبنايي که ما دنبال کرديم که عرض کرديم که اطلاق «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» مي‌گويد زن حق ندارد فرج خود را در اختيار غير قرار دهد، يک وقت ماء غير است و يک وقت تخمک غير است و مي خواهد در رحم او قرار دهند. در مانحن فيه ماء و تخمک با هم تلقيح شده است مي خواهند در رحم اين زن قرار دهند، همه اينها از مصاديق «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ» است، ذلک يعني زن فرج خود را در اختيار مرد و ماء الزوج خودش قرار دهد، وراء اين يعني اگر ماء الزوج اين زن نيست يا تخمک غير است، اينجا ماء الزوج خودش با تخمک غير تلقيح شده است اين را در فرج اين زن قرار داده اند اينجا «فاولئک هم العادون» شاملش مي شود .


طرح يک نکته علمي

اينجا نکته اي را به عنوان بحث علمي عرض کنم. ما دلالت اين روايات را تام ندانستيم. اگر کسي از اين روايات ضابطه استفاده کرد و گفت از روايات استفاده مي‌کنيم که آنچه که حرام است اين است که نطفه زوج با تخمک غير بخواهد تلقيح شود،

روايات که مي گويد «من اقر نطفته في رحم يحرم عليه» مراد اين صورت است. گفتيم اگر از ما در مورد «في رحم يحرم عليه» سؤال کنيد، ما گفتيم که رحم يحرم عليه خصوصيت ندارد، في رحم، يعني ماء مرد با تخمک زني تلقيح شود که بر اين مرد حرام است ولو در دستگاه، خود رحم با قطع نظر از تخمکي که در آن وجود دارد خصوصيت ندارد، و اگر نعوذ بالله کسي زنا کرد و ماء خود را در رحم زن ريخت اما موجب ولادت نشد، اين مشمول روايات است رواياتي که داشتيم ان اشد الناس عذاباً يوم القيامه رجلٌ  اقر نطفته في رحم يحرم عليه، يا روايتي که داريم «او أفرغ مائه في رحم حرام» اين‌ها انصراف به چه چيز دارد؟

اگر مرد ماء خود را در رحم زني ريخت و بچه‌اي بوجود نيامد  آيا اين حرمت گريبان اين مرد را مي گيرد؟ خيراين حرمت زماني گريبان اين مرد را مي‌گيرد که به تلقيح برسد. روايتي که مي گويد علاوه بر حرمت زنا، يک حرمت شديد تر اين است که مردي اين کار را انجام دهد يعني اينکه بخواهد از اين راه بچه بوجود آورد. پس رحم خصوصيت ندارد، آن چه که خصوصيت دارد تلقيح نطفه اين مرد با تخمک اين زن است در صورتي که بخواهد اين تلقيح ماده اي شود براي تلقيح بچه يا ولد.


نتيجه تمسّک به روايات در تحريم تلقيح

اگر کسي ملاک تحريم در باب تلقيح را فقط آن روايات قرار داد - در اين بحث ولو اينکه بحث جديدي است و درست بحث نشده است، اما همين مقدار محدود که بحث شده است، براي حرمت تلقيح مصنوعي در غير زوج و زوجه بعضي علماء فقط به روايات استدلال کرده‌اند، برخي به بعضي از آيات، و برخي به الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ تمسک کرده‌اند، و ما به ذيل آيه تمسک کرديم، و برخي هم مي گويند نه روايات و نه آيات هيچ‌کدام حرمت تلقيح مصنوعي بين زوج و غير زوجه خودش را ثابت نمي‌کند -

حال اگر کسي دليل تحريم را روايات قرار داد و گفت از روايات مي توانيم استفاده کنيم که ملاک اين است که اگر نطفه مرد با تخمک اجنبيه تلقيح شد حرام است اما بقيه‌اش مطلقاً حلال است، مطلقاً يعني اگر نطفه زوج و تخمک زوجه خودش تلقيح شد اين حلال است، مي‌خواهد در رحم همان زني که تخمک را از او گرفته‌اند بگذارند يا در رحم زوجه ديگر اين مرد بگذارند يا در رحم يک زني که زوجه اين مرد نيست يا در دستگاه بگذارند، اگر بخواهند چنين اطلاقي را استفاده کنند و هکذا همين شخص قائل شود که علاوه بر روايات از ذيل آيه شريفه هم اطلاق استفاده مي شود، آيه مي‌فرمايد «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ»، اينجا ديگر رحم خصوصيت پيدا مي کند، مي‌گويد زن اگر رحم خود را در اختيار غير ماء شوهرش قرار داد - يعني يا اصلاً ماء مرد ديگري باشد يا اگر ماء مرد خودش هم هست با تخمک زن ديگري تلقيح شود - اينجا هم اگر زن اجازه داد ماء مرد خودش با تخمک زن ديگر را در رحم او قرار دهند اين هم مي شود «فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» اين مقدمه محفوظ باشد.


ايجاد تعارض بنابر تمسک به روايات و اطلاق آيه

حال بحث اين است که اگر کسي دلالت روايات را تمام بداند و همان کسي که دلالت روايات را تمام مي‌داند اطلاق اين آيه را هم بپذيرد آيا در ما نحن فيه تعارض بوجود نمي آيد؟ بين اين دو ضابطه تعارض بوجود مي آيد؛ يک تعارضش اين است که ضابطه اول مي گويد آنچه که حرام است اين است که ماء مرد با تخمکي که بر اين مرد حرام است تلقيح شود، اما اگر ماء مرد با تخمکي که بر او حلال است تلقيح شد مطلقا جايز است .

يعني هر جا مي خواهيد اين را بکاريد. امّا اولئک هم العادون مي گويد اگر همين را بخواهند دررحم هوو بکارند حرام است . اين دو اطلاق با هم تعارض پيدا مي‌کند. اطلاق ضابطه مستفاد از روايات با ضابطه اي که از ذيل آيه شريفه استفاده مي شود تعارض مي کنند، و بايد قواعد باب تعارض را در اين جا جاري کنيم. منتهي اين را به عنوان يک نکته علمي خواستيم استفاده کنيم.


نظر استاد

ما دلالت روايات را تمام ندانستيم و گفتيم آنچه که دليل محکم بر حرمت است اطلاق آيه شريفه است. آيه شريفه مي‌گويد نطفه مرد و تخمک زن که تلقيح شد، فقط مي‌توان آنرا در همان رحمي که تخمک از او گرفته شده قرار داد و در بقيه جايز نيست. اگر بگوييد طبق اين بيان، دستگاه را چه مي کنيد؟ مي‌گوييم دستگاه مشمول آيه نيست و اشکالي ندارد. آيه مي گويد اگر مرد و زن فرج خود را در اختيار غير قرار دادند حرام است. اما اگر نطفه وتخمک مرد و زني که بر هم حلال هستند را تلقيح کنند و در دستگاه قرار دهند، تا وقتي که بچه متولد مي شود اينجا شامل آيه نمي شود . اما اطلاق آيه مي گويد حق نداريد در رحم زني قرار دهيد که تخمک براي او نيست.


اشاره‌اي به بحث رحم اجاره‌اي

و از همين جا بحث رحم اجاره‌اي روشن مي شود. در رحم اجاره اين است که ماء و تخمک زوج و زوجه را تلقيح مي‌کنند اما به خاطر اينکه رحم زن آمادگي پذيرش را ندارد، اين تخمک و نطفه تلقيح شده را در رحم زن ديگر قرار مي‌دهند طبق آنچه که گفته شد اين هم حرام مي‌شود.


صورت ديگر تلقيح

فرض ديگر اين است که ماء مردي را با تخمک زني که با اين مرد حرام است تلقيح کنند. در اينجا دو بحث وجود دارد؛ اول اينکه مني مرد و تخمک زني که با اين مرد حرام است را بخواهند در خارج با هم تلقيح کنند آيا جايز است يا نه؟ دوم اينکه بعد از تلقيح آيا کاشتن آن در رحم زن اين مرد جايز است يا نه؟


حکم اين صورت

نسبت به مطلب اول بعضي گفته‌اند اشکالي ندارد. مي‌گويند آن رواياتي که در آن آمده «اقر نطفته في رحم يحرم عليه» اينجا را شامل نمي‌شود، چون در خارج مني را با تخمکي تلقيح مي کنند و صدق رحم يحرم عليه نمي‌کند. اين «اقر نطفته في رحم يحرم عليه» رحم خصوصيت ندارد و ملاک، تلقيح ماء مرد با تخمک زني است که بر اين مرد حرام است، و چون ملاک اين است، از روايات هم استفاده مي کنيم که حرام است.

ولي طبق آيه «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ»، اگر کسي مستند تحريمش اين آيه باشد نمي توان گفت که حرام است. براي اينکه اين جا زن رحم خود را در اختيار ماء غير قرار نداده و ابتغاء وراء ذلک وجود ندارد . اگر ما باشيم و آن روايات ، روايات مي گويد تلقيح نطفه با تخمک که اجنبيه است براي صاحب نطفه حرام است .

طبق آن بايد بگوييم اگر در خارج هم باشد حرام است، چه حلال و چه حرام. اگر در خارج تلقيح شد حالا که تلقيح کرده اند آيا مي‌توانند در رحم زن اين مرد يا در رحم زن اجنبيه قرار دهند؟ طبق مبناي ما نه، چون ما عرض کرديم فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ کاشتن اين تلقيح را اجازه نمي دهد. آنهايي که در فرض دوم قائل بودند که مانعي ندارد اينجا هم قائلند به اينکه اشکالي ندارد و تشبيهي دارند؛ مي‌گويند در باب زنا، از هر فقيهي سؤال کنيم که بعد از منعقد شدن نطفه آيا سقط آن جايز است يا نه؟ مي‌گويند حرام است، چون عنوان قتل نفس را پيدا مي کند اينجا هم همينطور است ولو اينکه در خارج حرام هم منعقد شده است. نکته‌اي وجود دارد که از آن رواياتي که مي‌گويد في رحم يحرم عليه آيا فقط استفاده مي شود که ماء اجنبي نبايد در رحم بيايد مطلقاً، چه با تخمک ديگري مخلوط شده باشد چه نشده باشد ؟ يا فقط قبل از ترکيب تخمک را آن روايات حرام مي کند؟ توضيح آن را فردا عرض مي‌کنم.

و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.




برچسب ها :

حکم رحم اجاره‌ای تلقیح در خارج از رحم عدم جواز در اختیارغیر قرار دادن رحم حرمت تلقیح اسپرم مرد با تخمک اجنبیه تاکید حرمت فرزدند آوری از راه حرام تلقیح نطفه اجنبی با تخمک اجنبیه در خارج از رحم مستندات تحریم تلقیح مصنوعی

نظری ثبت نشده است .