درس بعد

مكاسب محرمه / ميته

درس قبل

مكاسب محرمه / ميته

درس بعد

درس قبل

موضوع: مکاسب محرمه


تاریخ جلسه : ۱۳۸۶/۱/۲۱


شماره جلسه : ۶۳

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • سه روایت در باب انتفاع به میته

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


تقسيم روايات باب انتفاع به ميتة

عرض کرديم که روايات از اين نظر که آيا از آن حرمت انتفاع به ميته يا جواز انتفاع استفاده مي شود، بر دو طائفه است؛ طائفه اول رواياتي که از آن منع انتفاع به ميته استفاده مي شود، که اينها خود چند قسم هستند -  اين نکته را مد نظر داشته باشيد که اگر به برخي از کتب بزرگان مراجعه مي فرماييد ملاحظه کنيد که مثلا يک روايتي که بايد جزء طايفه مجوزه به حساب بياييد را جزو روايات مانعه ذکر کرده اند - .

اين روايات عمدتا در باب اطعمه و اشربه وسائل الشيعه - که در چاپ جديد، در جلد 24 آمده - و بعضي در کتاب الطهاره و بعضي به مناسبت صلاة در کتاب الصلاة ذکر شده است . يکي از نکات اين است که انسان بتواند بفهمد تناسب ذکر روايت کجا است؟ وقتي مي گوييم ميته يکي از نجاسات است، سه جا مي تواند مطرح باشد، يک جا در بحث کتاب الطهاره در بحث اينکه آيا ميته نجس است يا نه؟ يکي در بحث لباس مصلي و ديگر در بحث خوردن و انتفاع که در ذيل باب اطعمه و اشربه بحث مي شود.


اولين روايت

اولين روايت : وسائل الشيعة جلد 24 ص 185 باب تحريم استعمال جلد الميتة و غيره من کل ما تحله الحياة، مرحوم صاحب وسائل بابي را مطرح مي کند تحت عنوان «تحريم استعمال جلد ميتة استفاده از پوست حيواني که ميته است حرام است و نيز غير از جلد آن هر عضوي که حيات در او حلول کرده است. روايت، حديث 4 اين باب است. موثقه سماعة است - و روايت؛ عنوان موثقه دارد – که موثقه روايتي است که در سلسله سندش امامي ممدوحي که تصريح بر عدالت او نشده وجود داشته باشد .

عن محمد بن الحسن عن الحسن عن زرعة عن سماعة قال سئلته عن جلود السباع (سباع و درندگان قابل تذکيه نيستند و اگر مردند عنوان ميته را دارند، سوال کرده از پوست اين حيواناتي که از بين رفته اند) أينتفع بها؟ آيا قابل انتفاع است؟ قال : اذا رميت فانتفع بجلده ، وقتي وسيله شکار را پرتاب کردي از جلدش مي تواني استفاده کني، و أما الميتة اگر سباعي خودش مرده فلا يجوز أن تنتفع بجلده در بعضي از نسخه ها دارد اذا رميت و سميت و اگر هنگام رمي بسم الله هم گفتي مي تواني استفاده کني.


نکته اول در بررسي روايت

در روايت سه نکته بايد بحث شود؛ يک نکته اين است که آيا از روايت حرمت انتفاع مطلق استفاده مي شود؟ آيا مي توانيم از روايت استفاده کنيم که انتفاع به  اين ميته به صورت مطلق حرام است يا اينکه فقط در خصوص جلد ميته است؟ سوال، عن جلود سباع است، پوست اين حيوان را مي توان استفاده کرد يا نه؟ امام مي فرمايد اگر رميت و سميّت استفاده کن، اما اگر ميته بود و تزکيه نشده، اين قابل استفاده نيست و از جلدش نمي تواني استفاده کني .


الغاء خصوصيت از جلد

آيا مي توانيم از کلمه جلد الغاء خصوصيت کنيم و بگوييم در ميته سباع، جلد، گوشت و همه خصوصياتش غير قابل انتفاع است؟ و حتي براي کود و خوراک طيور و امور ديگر که عقلا عنوان انتفاع «هم نتوان استفاده کرد؟ ظاهرش اين است که ما نمي توانيم از خصوص جلد الغاء خصوصيت کنيم و بگوييم جلد خصوصيت ندارد وجلد و گوشت وساير خصوصيات ميتة طبق اين روايت قابل استفاده نيست،

براي اينکه پوست يک چيزي است که اين خصوصيت را دارد که قابليت سرايت دارد، مي پوشيد، زير پا قرار مي دهند و به عنوان بستر استفاده مي کند و انسان عرق مي کند و سرايت دارد، لذا امام از اين جهت گفته اند استفاده نکن. اما در ساير عنوان مثلا گوشت او را تبديل کنند و بخواهند به عنوان خوراک طيور از آن استفاده کنند يا گوشت او را بخواهند تبديل کنند به مواد ديگري که چه بسا ممکن باشد که از آن موادي که حتي انسان بخواهد در غير اکل از آن استفاده کند، اين چه اشکالي دارد؟


کلام مرحوم امام(ره)

مرحوم امام در مکاسب محرمه، ج1، ص 68، نظر شريفشان اين است که مي شود الغاء خصوصيت کرد. روايت مي گويد سئلته عن جلود السباع اينتفع بها؟ قال اذا رميت فانتفع بجلده وامّا الميتة فلا . ايشان مي فرمايند اينجا الغاء خصوصيت مانعي ندارد. اين نکته اينجا بايد عرض شود که الغاء خصوصيت در جايي است که ما يقين داريم خصوصيت ندارد . مثلا در روايات احکام شک مي گويد «اذا شک الرجل بين الثلاث و الاربع» ما يقين داريم که زن هم اگربين رکعت سوم و چهارم شک کند حکمش همين است و يقين داريم که رجل خصوصيت ندارد . در اين جا براي الغاء خصوصيت اگر ما چنين يقيني داشته باشيم و بگوييم در مورد ميته يقين داريم که جلد خصوصيت ندارد، مي شود الغاء خصوصيت کرد، اما عرض کرديم که چنين يقيني در اينجا نيست .


نکته دوم

 نکته دوم اين است که آيا سباع خصوصيت دارد يا نه ؟ امام(ع) در جواب سائل فرمودند: وامّا الميتة، يعني دايره عنوان توسعه دارد و خصوص سباع نيست، بلکه سباع هم به عنوان اينکه مصداقي براي ميته است همين حکم را دارد، پس سباع خصوصيت ندارد؛ يعني اگر ما از اين روايت استفاده کرديم که از جلد سباع نمي توان استفاده کرد مي گوييم گوسفند مرده، اگر ذبح شرعي نشده باشد از پوست او هم نمي توانيم انتفاع ببريم . از لفظ سباع مي توانيم الغاء خصوصيت کنيم؛ چون در جواب امام عنوان را برده است روي ميتة، مي فرمايد أمّا الميته فلا، يعني فلا تنتفع بجلده.


نکته سوم

نکته سوم در اين روايت اين است که آيا مي توانيم انتفاع را يک انتفاع خاص معنا کنيم؟ مثلا بگوييم مراد سائل استفاده براي لباس صلاتي بوده و بگوئيم سائل که مي گويد أينتفع بها، مقصود سائل انتفاع خاصي بوده است؟ اين معنا وجهي ندارد، زيرا اگر ما بخواهيم انتفاع را به انتفاع خاص حمل کنيم نياز به قرينه و دليل دارد که ما چنين دليلي نداريم.


نتيجه بررسي روايت اول

اين روايت موثق است و دلالت دارد بر اينکه انتفاع به جلد ميته حرام است . البته به نظر مبارک امام(ره) انتفاع به ميته مطلقا، چه جلد او و چه ساير اجزاء او حرام است، اما ما عرض کرديم که نمي شود از کلمه جلد الغاء خصوصيت کرد.


روايت دوّم

روايت دوم که اين روايت ضعيفه است و لذا از آن تعبير به خبر مي شود، در وسائل الشيعه جلد 24،  باب 34 باب تحريم استعمال جلد الميتة، حديث 1، ص 184، محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن ابن محبوب عن عاصم بن حميد عن علي بن ابي المغيرة ،

قبل از خواندن حديث، سند آن را بررسي مي کنيم . مرحوم صاحب رياض اين روايت را که نقل مي کند تعبير به صحيحه کرده است، فرموده صحيحة ابي المغيره، در حالي که خود اين علي بن ابي المغيره نه مدحي دارد و نه ذمّي، و توثيق نشده است، اما پسري دارد به نام حسن بن علي بن ابي المغيره که نجاشي او را توثيق کرده و عبارتش اين است الحسن بن علي بن ابي المغيره الزبيدي الکوفي ثقة هو و ابوه روي عن ابي جعفر و ابي عبدالله، پدرش از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روايت مي کند و هو يروي کتاب ابيه عنه تا آخر . برخي اين روايت نجاشي را اينطور خوانده اند: حسن بن علي بن ابي المغيرة الکوفي ثقة هو و ابوه ، هم خودش ثقه است و هم پدرش، در حالي که اين و ابوه واو استينافيه است نه واو عاطفه، و پدر توثيق ندارد و روايت ضعيفه است .


بررسي متن روايت

روايت چيست ؟ قال قلت لابي عبدالله(ع) جعلت فداک الميتة ينتفع منها بشيء؟ از امام سوال کرده است که آيا مي توان از ميته به نحوي استفاده کرد؟ فقال لا ،  فرمود نه. پس اين روايت تا اينجا دلالت دارد بر منع انتفاع ميتة مطلقا. اينجا باز هم کلمه جلد وجود ندارد، - ما هر روايتي را بايد جدا معنا و بررسي کنيم و بعد جمع بندي کنيم – قلت، به امام ع عرض کرد که، بلغنا عن رسول الله(ص) ، به ما رسيده که پيامبر از گوسفند ميته اي عبور مي کرد،  فقال ما کان علي اهل هذه الشاة اذا لم ينتفعوا بلحمها أن ينتفعوا باهابها،

اهاب به معناي جلد است راوي به حضرت عرض مي کنند که پيامبراز ميته اي عبور مي کردند، فرمودند چرا حالا که مردم از گوشت اين ميته نمي توانند استفاده کنند از جلدش استفاده نمي کنند؟ قال امام فرمود، تلک شاة کانت لسودة بنت زمعة ، گوسفندي بوده براي سوده دختر زمعه و سوده زوجه نبي(ص) بوده است و کانت شاة مهزولة لا ينتفع بلحمها . وقتي زنده بوده شاة لاغري بوده و از لحمش استفاده نمي شده، فترکوها حتي ماتت، رهايش کردند تا مرده است، فقال رسول الله ص ما کان علي اهلها اذا لم ينتفعوا بلحمها أن ينتفعوا باهابها إن تذکّي. در بعضي نسخ دارد أي تذکي ، پيامبر فرموده چرا حالا که از گوشت آن استفاده نمي کنند از پوستش استفاده نمي کنند؟ فرموده اين را ذبح کنند تذکيه شود و بعد از تدکيه از جلدش استفاده کنند، نه اين ميته اي که حالا افتاده است . اين روايت اطلاق بسيار خوبي دارد و جلد و غير جلد را شامل مي شود،اما متاسفانه سندش معتبر نيست .


روايت سوم

روايت سوم به يک اعتبار حسنه و به يک اعتبار موثقه است . محمد بن الحسن باسناده عن الحسين ابن سعيد عن ابن فضال عن يونس بن يعقوب عن أبي مريم .

اين روايت به يک اعتبار حسنه و به اعتبار ديگر موثقه است . اين روايت هم درص 185، باب 34، حديث 3 ، قال قلت لابي عبدالله(ع) السخلة التي مر بها رسول الله و هي ميتة، سخله يعني گوسفند، گوسفندي که پيامبر بر او عبور کرد و ميته بود، پيامبر فرمود قال ما ضرّ اهلها لو انتفعوا باهابها ، يعني به اهل اين گوسفند اشکالي وارد نيست اگر بيايند و از پوست او استفاده کنند فقال أبو عبدالله(ع) لم تکن ميتة يا ابا مريم امام صادق(ع) فرمود آن گوسفند ميته نبود، ولکنها کانت مهزولة فذبحها اهلها - البته اين نکته را عرض کنيم که راجع به اين قضيه در بعضي روايات دارد که گوسفند براي سوده همسر نبي بوده و در بعضي روايات داريم که براي ميمونه همسر ديگر پيامبر بوده و در بعضي روايات براي شخص سومي ذکر کرده. در اين روايات سه قضيه ذکر شده است اما سه قضيه نيست. صاحب وسائل در کتاب وسائل، احتمال اينکه سه واقعه باشد را داده است اما اينچنين نيست -.


روايت چهارم

روايت ديگر صحيحه عبدالله بن يحيي الکاهلي است که در جلد 24 ص 71 است، پيش مطالعه بفرماييد براي جلسه بعد ان شاء الله.

و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.



برچسب ها :

بیع میته علي بن ابي المغيره حسن بن علي بن ابي المغيره سخله اهاب تقسيم روايات باب انتفاع به ميتة روایات درمورد انتفاع از میته الغاء خصوصيت از جلد در باب میته کلام امام خمینی در مورد روایات باب انتفاع از میته بررسی روایات انتفاع از میته

نظری ثبت نشده است .