درس بعد

مكاسب محرمه/ تلقيح مصنوعي

درس قبل

مكاسب محرمه/ تلقيح مصنوعي

درس بعد

درس قبل

موضوع: مکاسب محرمه


تاریخ جلسه : ۱۳۸۴/۱۱/۳


شماره جلسه : ۴۴

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • بررسی روایت سوم و چهارم در اصالةالاحتیاط

  • معتبره ابي بصير در باب نکاح

  • روایت مسعدة بن زياد در باب نکاح

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


خلاصه بررسي دو روايت قبل

از دو روايتي که تا به حال بررسي شد، ملاحظه فرموديد که نتوانستيم وجوب شرعي مولوي احتياط را استفاده کنيم. اکنون ببينيم آيا از اين دو روايت که مي خوانيم اين معنا استفاده مي شود که بر انسان مکلف لازم است در باب نکاح يا فروج و دماء احتياط کند به لزوم شرعي مولوي يا خير؟


روايت سوم

يک روايت در وسائل، ج 14، باب 18، ص 223، ح 1، معتبره ابي بصير «قال سألت ابا جعفر(ع) عن رجل تزوج امرأة فقالت انا حبلي و أنا أخت من الرضاعة و أنا علي غير عدة، قال: فقال(ع) ان کان دخل بها و واقعها فلا يصدّقها و ان کان لم يدخل بها و لم يواقعها فليختبر» در بعضي از نسخه ها دارد «فليهتد ويسأل اذا لم يکن عرفها قبل ذلک».


معناي روايت

در اين روايت ابو بصير از امام باقر(ع) سؤال مي کند که يک مردي با زني ازدواج مي کند زن به مرد مي گويد که «انا حبلي» من حامله هستم، معنايش اين است که هنوز در عده شوهر سابقش است، تا وضع حمل نشود از عده خارج نمي شود، در نتيجه ازدواج تو با من باطل است، يا زن ادعا مي کند که من خواهر رضاعي تو هستم «انا اختک من الرضاعة» يا زن ادعا مي کند که «أنا علي عدة» در عده ديگري است، اين مرد با زني ازدواج مي کند که اين زن يکي از اين امور را ادعا مي کند سوال اين است که آيا اين ازدواج صحيح است يا نه؟ امام  در جواب فرمودند که ان کان دخل بها و واقعها فلا يصدقها، اگر مرد با او مواقعه کرده، بعد از دخول و مواقعه، زن يکي از اين ادعاها را کرد نبايد او را تصديق کند، اما «وان کان لم يدخل بها و لم يواقعها» اگر به او دخول نکرده و مواقعه نکرده، اختبار کند، يا در بعضي از نسخه هاي عبارت دارد «فليحتط» بايد احتياط کند «ويسأل» بايد پرس و جو و تحقيق کند «اذا لم يکن عرفها قبل ذلک» اگر اين زن را قبلا نمي شناسد . يعني اگر اين زن را مي شناسد و مي داند که او خواهر رضاعي اش نيست و مي داند او حامله نيست و دروغ مي گويد يا مي داند در عده ديگري نيست، اينجا نيازي به احتياط و سوال نيست.


بررسي روايت

بحث اين است که آيا مي توانيم از اين روايت استفاده کنيم که در چنين مواردي که مربوط به نکاح است احتياط واجب است به وجوب شرعي مولوي؟ آيا در باب نکاح اگر انسان شک کرد که يک زني خواهر رضاعي او هست يا نه، يک زني در عده ديگري هست يا نه، مي شود گفت که روايت دلالت دارد بر اينکه احتياط ، وجوب شرعي مولوي دارد؟ با توجه به اينکه اگر ما باشيم و اصول عمليه، زن مي گويد «انا حبلي» ما شک مي کنيم که حبليٰ است يا نه؟ استصحاب در اينجا حکم به عدم حبليٰ بودن او مي کند. زن مي گويد «انا اختک عن الرضاعة» استصحاب مي گويد که اين خواهر رضاعي تو نيست. با توجه به اينکه در چنين موارد شکي، استصحاب موضوعي داريم، و استصحاب هم از ادله اي است که براي ما اعتبار دارد، با وجود اين امام مي فرمايد «فليحتط» بايد احتياط کند . آيا مي توانيم بگوييم اين روايت دلالت بر احتياط وجوب شرعي دارد.

اينجا يک نکته اي که وجود دارد اين است که روايت مي گويد اگر زن چنين ادعايي کرد در يک صورت بايد تصديق نشود و در يک صورت بايد احتياط شود . نتيجه اين مي شود که چون زن ادعايي کرده است و اين ادعا نسبت به يک اموري است که لا يعرف إلاّ من قبلها است، مثلا مي گويد انا حبليٰ ، ممکن است اين را فقط خودش بداند و کسي ديگر نداند، يک ظاهري در اينجا محقق مي شود، آيا مي توانيم بگوييم اين از موارد تعارض ظاهر و اصل است؟


بعبارة اخري اين روايت شامل جايي که زن چنين ادعايي ندارد نمي شود. اگر مردي مي خواهد با زني ازدواج کند و خود مرد في نفسه شک مي کند که آيا اين خواهر رضاعي او است يا نه، زن هم چنين ادعايي را ندارد، آيا مي توانيم بگوييم روايت اين جا را هم شامل مي شود؟ يا اينکه چون در اين روايت زن ادعا کرده و ادعايي هم کرده است که لا يعرف عادة الا من قبلها است، يا اگر لا يعرف عادة إلاّ من قبلها نباشد خودش ادعايي است و اين ادعا بايد يک جور رفع شود. امام در جواب مي فرمايند اگر بعد از دخول، اين حرفها را زد نبايد او را تصديق کرد . اگر زن ادعا مي کند که من خواهر رضاعي هستم، بين قبل و بعد از دخول چه فرقي دارد؟ بعد از دخول که عنوان خواهر رضاعي بودن منتفي نمي شود.


عدم دلالت روايت بر مدّعا

اينکه امام(ع) در روايت فرموده اند «ان کان دخل بها و واقعها فلا يصدقها»، از اين «فلا يصدقها» مي فهميم که امام(ع) در مقام اين هستند که حالا که اين زن ادعايي دارد، بر اين ادعا چه زماني ترتيب اثر داده شود و چه زماني ترتيب اثر داده نشود، اگر قبل از دخول است ترتيب اثر داده شود و اگر هم روايت دلالت بر وجوب شرعي احتياط داشته باشد اما دلالت بر وجوب ابتدائي ندارد، روايت نمي گويد اذا شککت در اينکه اين زن شوهر دارد يا نه، حامله است يا نه، اختک من الرضاعة است يا نه، اگر شک بدوي ابتدائي داشتيد فليحتط ، روايت دلالت بر اين معنا ندارد، در حالي که مدّعا اينجاست. يعني ما الان دنبال اثبات يا عدم اثبات اين مدعي هستيم که احتياط در باب نکاح، يک وجوب شرعي مولوي ابتدائي است، يعني اينکه کسي در مقابلش ادعايي نکرده است، در حالي که در اين روايت، امام(ع) وجوب احتياط را بعد الإدعا مطرح مي کند.


لذا ما مي توانيم بگوييم ارتباطي با مدعيٰ و ما نحن فيه ندارد. اکنون که ارتباط با ما نحن فيه ندارد، خود روايت مي گويد حالا که اين زن ادعايي کرده، اين ادعا بالاخره از باب اقرار العقلاء است، اينجا چند قاعده مطرح است؛ يکي «اقرار العقلا علي انفسهم» مطرح است، يکي «من ملک شيء ملک الاقرار به» مطرح است. اينها مطرح نباشد يک ادعايي است اين ادعا از نظر عقلائي در يک فرض ترتيب اثر بر آن داده مي شود و در يک فرض ترتيب اثر داده نمي شود. در شرع هم همينطور است که شارع مي گويد جايي که دخول و مواقعه شده ترتيب اثر ندهيد اما آنجايي که دخول نشده بايد احتياط شود . ملاحظه فرموديد که اين روايت هم ارتباطي با ما نحن فيه ندارد .


روايت چهارم

روايت ديگر، روايتي است در ج 14 وسائل، ص 193، باب 157 از ابواب مقدمات نکاح، حديث 2: «مسعدة بن زياد از امام باقر(ع) يا امام صادق(ع) عن آبائه عن النبي(ص) قال: لا تجامعوا في النکاح علي الشبهة» يعني دنبال نکاحي که شبهه دارد نرويد «وقفوا عند الشبهة» . لا تجامعوا يعني جماع نکنيد يا در نکاح بر شبهه جمع نشويد، و قفوا عند الشبهة. پيغمبر مي فرمود «يقول اذا بلغک عنک قد رضعت من لبنها و أنها لک محرّم و ما أشبه ذلک فان الوقوف عند الشبهة خير من الاقتحام في الهلکة» آيا از اين روايت وجوب شرعي احتياط آن هم به نحو ابتدايي استفاده مي شود؟ باز هم ملاحظه مي فرماييد همان دقتي که در روايت قبل شد دراينجا هم هست . اگر ما باشيم و «قفوا عند الشبهه»، اين شبهه اطلاق دارد. شبهه يعني اگر شما خودتان هم ابتدا شک کرديد اين زن آيا خواهر رضاعي شما است يا نه، آيا شوهر دارد يا نه، قفوا عند الشبهة، ولي در همين روايت شبهه را معنا کرده، و فرموده شبهه اين نيست که شما ابتدا شک کنيد، شبهه يعني «اذا بلغک انک قد رضعت من لبنها»، يعني کسي به تو خبر داده که تو از لبن اين زن شير خورده اي، تو فرزند رضاعي اين زن هستي، يا «بلغک عنک أنّها لک محرم وما اشبه ذلک». اما   اذا بلغک ، يعني اگر ادعايي يا خبري بود اينجا بايد احتياط کني. اما اگر چنين خبري نبود و مرد خودش شک مي کند که اين زن خواهر رضاعي اش هست يا نه، شک مي کند که اين زن بر او حلال است يا نه، اصلاً شک مي کند ممکن است اين خواهر خودش است، فرض کنيد پدر اين مرد، زن و اولاد ديگري داشته است، اين شامل اين نمي شود. اگر ما بوديم و روايت «قف عند الشبهة» که همين بود و دنباله روايت نبود، مي گفتيم شبهه اطلاق دارد، ابتدا هم اگر کسي شبهه داشته باشد او را هم شامل مي شود، اما وقتي در دنباله روايت شبهه را تفسير کرده و مي فرمايد «يقول اذا بلغک انک قد رضعت من لبنها و أنها لک محرم» پس اين روايت هم دلالت بر مدعيٰ ندارد .


نتيجه بررسي روايات

عرض کرديم که روايات ديگر را ببينيد. در روايات ديگر هم تصريح به اين دارد که در موردي که شما شک داريد که اين زني که زوجة شما است آيا خواهر رضاعي شما است يا نه، به شکتان اعتنا نکنيد . آن روايات در جايي است که شما شک ابتدائي داريد، اين روايات در جايي است که دعوا و خبري در کار نباشد .


اصل اولي: اصالة البرائة

پس نتيجه اين شد که اصل اولي در باب نکاح، اصالة البرائة عقلي و شرعي است . فروضي که در مورد تلقيح مصنوعي شروع مي کنيم، هر جا دليلي بر منع از آيات و روايات پيدا نکرديم برويم سراغ اين اصالة البرائة العقلي و الشرعي. بله، اصالة الاحتياط عقلا و شرعا خوب است، اما اينکه احتياط، واجب شرعي باشد، ما دليلي بر اين پيدا نکرديم.

و صلی الله علی سیدنا محمد وآله اجمعین.


برچسب ها :

لزوم احتياط در باب فروج و دماء معتبره ابي بصير در باب نکاح مراد از وجوب احتیاط در باب فروج روایت مسعدة بن زياد در باب نکاح اصل اولي در باب نکاح

نظری ثبت نشده است .