موضوع: مکاسب محرمه
تاریخ جلسه : ۱۳۸۴/۷/۲۳
شماره جلسه : ۱۵
-
اقسام معاملات حرام به نظر مرحوم خویی(ره) و نقد فرمایش ایشان توسط استاد معظم
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
نظر مرحوم ايرواني در متعلّق حرمت:
آغاز نقد مرحوم ايرواني
اينجا اولين نکته اي که ما بايد بررسي کنيم اين است که چرا اگر خود انشاء متعلق تحريم واقع شود درست است؟ مرحوم ايرواني و هيچ کس ديگري نگفته است که انشاء ساده خالي از هر قصدي حرام است. يعني اگر بائع بگويد بعتک الخمر، و مشتري هم بگويد اشتريت، اما هيچ قصدي ندارند اين فقط يک انشاء ساده است که کسي نمي گويد حرام است. ايشان مي فرمايد اين انشاء وقتي که مقرون به آن قصد اثر معامله باشد که عبارت از تسليم و تسلم است حرام است، بحث ما اين است که چرا اساساً انشاء را در دائره تعلق تحريم بياوريم، آنجايي هم که کسي دارد با قصد جدي خمر را معامله مي کند، چه وجهي دارد که بگوييم خود اين انشاء و لفظ حرام است.طرح مسأله از باب اعانت بر اثم
طرح مسأله از باب مقدمه حرام
طرح مسأله از باب ملعون بدون بائع و مشتري
کلام و نقد مرحوم خوئي به مرحوم ايرواني:
در کتاب مصباح الفقاهه مرحوم آقاي خويي قدس سره در جلد اول ص 28 و 29 ايشان به اين قيد مرحوم ايرواني اشکال کرده اند، مرحوم ايرواني مي گويد وقتي مي گوييم معامله محرم است حرمتش حرمت انشاء نقل و انتقال به قصد ترتب آن اثر معامله مي باشد، که اثر معامله عبارت از تسليم و تسلم است.اقسام معاملات حرام:
مرحوم آقاي خويي فرموده اند سه نوع معاملات محرمه داريم؛ يک نوع آنجايي که معامله اي حرام است به جهت اين که يک عنوان محرم ديگر بر او انطباق پيدا مي کند، خودش ذاتاً مبغوض نيست اما چون تحت عنوان محرم ديگر قرار مي گيرد حرام مي شود، مثل بيع المصحف من الکافر، اگر کسي قرآن را به کافر فروخت، خود متعلق که عبارت از مصحف است مبغوضيت ندارد، چرا بيع المصحف به کافر حرام است؟ چون داخل در تحت عنوان ديگري قرار مي گيرد. مثال دوم بيع السلاح لاعداء الدين، خود اسلحه که مبغوض نيست اما چون موجب تقويت کفر مي شود حرام است. اين يک نوع، که خود معامله من جهة المتعلّق مبغوضيت ندارد، در تحت عنوان ديگري قرار مي گيرد که آن عنوان محرم است و الاّ اگر دو گروه کافر در جنگند شما هم اسلحه به آنها بفروشيد براي اين که همديگر را از بين ببرند اين اشکالي ندارد. نوع دوم آنجايي که نهي به متعلق تعلق گرفته، و آن متعلق ذاتاً مبغوض است، مثل بيع خمر و خنزير و صليب، که اين متعلق ها خودشان ذاتاً مبغوضند.نقد فرمايش مرحوم خوئي و ايرواني
اين فرمايش ايشان است، لکن باز تعليقه اي که ما بر اين فرمايش ايشان و در نهايت بر فرمايش مرحوم ايرواني داريم، اين که تسليم و تسلم از آثار صحت معامله است، اگر يک معامله اي صحيح بود بايد تسليم و تسلم در آن انجام گيرد اما اگر گفتيم معامله اي فاسد است اينجا ديگر چنين قصدي لغو است، انسان بخواهد چنين تسليم و تسلّمي را قصد کند لغو است و اگر قصد هم کند فايده اي ندارد، در اين ادله ما مي گوييم بيع المصحف حرام است، مي خواهد به او تسليم کنيم يا نکنيم، فروختن قرآن به کافر حرام است چه ما بخواهيم اين قرآن را به دست کافر بدهيم و کافر تسلط بر اين کتاب مقدس پيدا کند يا نکند، بيع سلاح به اعداء دين حرام است، حالا اگر کسي يا کافري بيايد از يک کشور اسلامي اسلحه بخرد براي اين که مسلمان ها را از بين ببرد، اما اگر ما علم داريم که اين کار را نمي کند يا علم داريم فقط معامله اي انجام مي شود و تسليم و تسلمي هم در کار نيست، اطلاق ادله اينجا را هم شامل مي شود، ما اصلاً بايد مسأله تسليم و تسلم را کنار بگذاريم، اين ادله مي گويد خود اين معامله حرام است، هر چه هست بايد روي همين معامله بياوريم، اما مسأله تسليم و تسلم از آثار معامله صحيحه است، در باب بيع الخمر اصلاً خود معامله فاسد است، اگر تسليم و تسلم هم بشود مثل آنجايي است که بيعي نبوده کسي خمري را به ديگري بدهد، غاصبي خمري را به ديگري بدهد، اين را نبايد داخل متعلق در حرمت بياوريم.نتيجۀ کلام مرحوم ايرواني
اين مطلب هم در کلمات مرحوم نائيني بود و هم در کلمات ديگران، بالنتيجه هم قسمت اول فرمايش ايرواني مخدوش است که بگوييم انشاء النقل والانتقال، هم قسمت دوم که بگوييم به قصد ترتب آثار معامله که عبارت از تسليم و تسلم است، اين هم درست نيست، و اين فرمايش مرحوم خويي که در بخشي کلام ايرواني را قبول کرده اند اين را هم ملاحظه کرديد که محل خدشه است.نظر مرحوم امام(ره) در متعلق حرمت:
بيان چهارم را امام(رضوان الله عليه) در مکاسب محرمه دارند. بيان امام اين است که فرموده اند متعلق حرمت در اين معاملات همان معامله عقلائيه است، اين که شارع مي فرمايد بيع الخمر حرام، متعلق حرمت همان معامله اي است که عقلا در عالم خارج انجام مي دهند، معامله عقلائيه چيست؟ فرموده اند «انشاء السبب لغرض التسبيب الي النقل و الانتقال» سبب را انشاء کند به غرض اين که تسبيب کند نقل و انتقال را، بعد در دنباله فرموده اند که متعلق حرمت، خود نقل و انتقال جدي و حقيقي که شيخ فرمود نيست، نقل و انتقال به قصد ترتب اثر نيست و همچنين ولا تبديل المال او المنفعه که در کلام نائيني بود.تذکر نکته اي در کلام امام(ره):
نظر مرحوم خوئي در متعلق حرمت
نظری ثبت نشده است .