موضوع: مکاسب محرمه
تاریخ جلسه : ۱۳۸۴/۱۲/۳
شماره جلسه : ۵۰
-
بیان استدلال به صدر آیه و ذیل آیه
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
بررسي آيه دوم
آيه دوم دال بر اين مدعي، آيه 5سوره مومنون است «وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَإِلاَّ عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومينَفَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» ، اين آيه شريفه دو قسمت صدر و ذيل دارد، که در صدر آيه دو قسمت مستثنا منه و مستثنا و استثنا وارد شده است. به کدام قسمت از اين ايه شريفه مي توانيم بر اين مدعي استدلال کنيم؟ مدعي اين است که قرار دادن نطفه اجنبي در رحم اجنبيه چه حکمي دارد؟ آيا مي توانيم حرمتش را مي توانيم از اين آيه استفاده کنيم يا نه؟بيان استدلال به صدر آيه
قسمت اول آيه با قطع نظر از استثنائي که دارد مي فرمايد «وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُون» بيان استدلال به اين قسمت اين است که بگوييم: آيه مي فرمايد «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» تا اينجا که مي گويد؛ مؤمنين کساني اند که فروج خود را حفظ مي کنند (مردان مومن)، يعني اينکه زن اجنبيه به فروج آنها نگاه کند يا زن اجنبيه فروج آنها را لمس کند يا اينکه اين مرد با زن اجنبيه مقاربت نامشروع کند، آيه تمام اينها را خلاف ايمان مي داند . بگوييم نظير آن حرفي که در «يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ» بود، «وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُون» مي گويد مرد حفظ الفرج مي کند. از چه چيزي؟ متعلقش را ذکر نکرده و حذف المتعلق يدل علي العموم، در نتيجه از همه چيزها حفظ الفرج مي کند، يکي اين است که اجازه ندهد وحق ندارد اين مني خود را و ماء خود را در رحم اجنبيه قرار دهد، حفظ الفرج، نگاه، لمس و مقاربت را شامل مي شود و يک مصداق ديگرش اين است که حق ندارد ماء خود را ولو بوسيله ابزار در رحم ديگري قرار دهد.بيان استدلال به ذيل آيه
ذيل آيه شريفه که دارد «َفَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» ذيل آيه شريفه هم مي شود استدلال کرد، منتهي در ذيل آيه شريفه نيازي به اين قاعده حذف المتعلق يدل علي العموم نداريم . اگر فقيه بخواهد به صدر اين آيه مراجعه کند به قاعده حذف المتعلق يدل علي العموم نياز دارد، اما اگر بخواهيم به ذيل آيه مراجعه کنيم، «ذلک» اين است که مردان فروج خود را حفظ مي کنند مگر براي دو دسته؛ يکي زنهاي خود و ديگري کنيزهاي خود. «وَراءَ ذلِکَ» اطلاق و عموميت دارد، يعني اگر مردان براي غير از اين دو دسته فروج را حفظ نکردند مطلقا يعني يک مصداقش اين است که ماء خود را در رحم اجنبيه قرار دهند. که اين هم يک مصداق وراء ذلک است اينجا تجاوز کارند و از حد الهي تجاوز کرده اند.فرق استدلال به صدر آيه با استدلال به ذيل آيه
ما براي استدلال به صدر آيه مي توانيم مراجعه کنيم به انضمام اين قاعده و ذيل آيه هم مي توانيم استدلال کنيم اما در استدلال به ذيل، نيازي به ضميمه کردن اين قاعده وجود ندارد .استفاده قانون کلي از آيه
نکته اي که وجود دارد اين است که آيا مي توانيم از اين آيه استفاده کنيم که خداوند متعال مي خواهد قانون کلي راجع به فروج بيان کند؟ آيا از آيه مي توان استفاده کرد که در اسلام خداوند متعال يک قانوني براي فروج دارد و مي گويد فرج مرد فقط براي زن خودش و کنيز او حلال است و غير از اين هر چه باشد حرام است، در نتيجه از آيه شريفه حرمت محرمات متعددي را استفاده کنيم، بر طبق اين آيه، زنا ، لواط ، مساحقه، تفخيذ و استمناء حرام است، که حتي در بعضي از روايات استمناء از امام(ع) سوال شده است که از کجاي قرآن استفاده کرده ايد که استمناء حرام است؟ حضرت فرموده اند از اين آيه «َفَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» البته نکته ديگري وجود دارد که آيا اين آيه شامل زنها هم مي شود. و يکي از چيزهايي که حرام مي شود اين است که نطفه مرد در رحم اجنبيه قرار داده شود . يعني اگر ما گفتيم آيه قانوني را راجع به فروج بيان مي کند و مي گويد لازم نيست مرد از زن و کنيز خود حفظ الفرج کند اما ما وراء اين حرام است و عموميت دارد. نتيجه اش اين است که براي هر مورد اجازه شرعي مي خواهيم.اصل اولي در مسأله
ما قبل از اينکه بحث آيات و روايات را مطرح کنيم گفتيم اگر به يک اصولي بگويند که در شبهه تحريميه، مثلاً نمي دانيم که قرار دادن نطفه در رحم اجنبيه حرام است يا نه؟ مي گويد همه اصوليين اصالة البرائه عقلي و نقلي را جاري مي کنند الا يک دسته از علما که اخباري ها هستند. اما اگر ما باشيم و اين آيه ، آيه شريفه مي فرمايد در مورد فروج قانون اولي تحريم است الا در دو مورد؛ ملک يمين و ازواج، در غير اينها هر چه باشد حرام است.بررسي استدلال به آيه
درست است که ما نسبت به آن بيان حذف المتعلق يدل علي العموم اشکال کرديم. اما ذيل آيه نيازي به ضميمه کردن اين قاعده حذف المتعلق ندارد، چون خودش اطلاق و عموم دارد، مي فرمايد «َفَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ» و تمام اينها را شامل مي شود و نتيجه مي گيريم که قرار دادن در رحم اجنبيه جايز نيست.بحث اشتراک تکاليف بين زن و مرد
اما اگر کسي قاعده اشتراک را قبول نکرد و گفت اين آيه مختص به رجال است، باز هم در استدلال ضرري وارد نمي کند چون اين بيان استدلال که عرض کردم ايه مي گويد مرد با يد فرج خود را بر غير زن و کنيز خود حفظ کند، يعني نبايد بگذارد اجنبيه به او نگاه کند و لمس کند و تمتع ببرد، مصداق ديگرش هم اين است که مرد نبايد بگذارد ماء او در رحم اجنبيه قرار بگيرد، لذا اگر کسي در قاعده اشتراک اشکال کرد و گفت اين آيه فقط اختصاص به رجال دارد از اين نظر ضربه اي به استدلال وارد نمي شود . در مقام استدلال هميشه - بر طبق نظر والد معظم خودمان که هميشه از اين روش وارد مي شوند - بايد محکم وارد شويم، يا بايد به صدر اين آيه مراجعه شود و يا به ذيل آن، و گفتيم در استدلال به اين آيه شريفه فرقي نمي کند که قاعده اشتراک را جاري کنيم يا نه يک چنين استدلالي هست.
نقد استدلال به آيه دوم
نقد تفسير آيه با روايات
نظری ثبت نشده است .