موضوع: مکاسب محرمه
تاریخ جلسه : ۱۳۸۵/۲/۴
شماره جلسه : ۷۳
-
استدلال به روایت تحف العقول در مورد بیع میته
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
مطلبي از مرحوم امام(ره)
در ذيل فرمايش امام(رض) مطلبي وجود دارد، که بگوييم اين روايات مانعه مثل ثمن الميته سحت ، يا آن تعبيري که در صحيحه بزنطي دارد «لا يبيعها» ، انصراف دارد به آنجايي که ميته را به قصد منفعت محرمه که عبارت از أکل است بفروشيم. اين انصراف را امام(ره) ادعا فرموده اند. اما آيا مي شود اين انصراف را قبول کرد و گفت روايات چنين انصرافاتي دارد؟ مخصوصا در روايت بزنطي که مي گويد مي تواني از ميته انتفاع ببري اما حق نداري در مقابل پولي بگيري. اين صدر روايت بزنطي قرينه مي شود بر اينکه «لا يبيعها» يعني اصلا بيع نبايد روي ميته واقع شود، چه براي انتفاع محلل باشد چه نباشد. به نظر ما، هم ثمن الميته سحت اطلاق دارد و هم صحيحه بزنطي انصرافي ندارد که بتوانيم اطلاق را از بين ببريم .استدلال به روايت تحف العقول
تذکر: تواتر اجمالي
در جلسه گذشته در روايت ثمن الميته تعبير کرديم به تواتر معنوي، که اين سبق لسان بوده است، مقصود تواتر اجمالي است؛ تواتر اجمالي يعني اگر هر روايتي خودش هم سند مشخصي نداشت، اجمالا مي دانيم يکي از اينها از امام(ع) صادر شده است .بررسي ادعاي انصراف
بالاخره سوال اين است که با توجه به «ثمن الميته سحت» و «لا يبيعها» در صيحه بزنطي آيا مي توانيم بگوييم اين انصراف دارد به آنجايي که منفعت محرمه اکل دارد؟ ما نمي توانيم برهان بياوريم، امّا فقيه بلند مرتبه اي مثل امام(ره) مي توانند انصراف بياورند، و اين انصراف براي خود ايشان هم حجيت دارد.ردّ ادعاي انصراف
اما اگر کسي گفت اين انصراف براي ما وجهي ندارد، چون انصراف منشأ مي خواهد، که بايد کثرت الاستعمال باشد، اگر فرض کنيم در روايات، صد مورد ميته استعمال شده است و نود و پنج موردش للأکل استعمال شده است، اين انصراف درست است. انصراف آنجايي است که منشأش کثرت الاستعمال است، اما آنجايي که کثرت الاستعمال نيست نمي توانيم ادعاي انصراف کنيم . پس ما نمي توانيم انصراف را بپذيريم.الغاء خصوصيت از روايت تحف العقول
اما روايت تحف العقول را اگر از قسم صناعاتش الغاء خصوصيت کرديم، که عرف الغاء خصوصيت مي کند - ملاک در الغاء خصوصيت عرف است، اگر در روايتي وارد شده است رجل شک بين الثلاث والاربع فليبن علي الاربع ، اينجا بلا فاصله مي گوييد اين رجل خصوصيت ندارد، بلکه زن هم اگر شک کرد بين ثلاث و اربع همينطور است - در آنجا هم اگر عرف روايت تحف العقول را ببيند، از قسم صناعاتش الغاء خصوصيت مي کند و مي گويد در همه اقسام معايش العباد و معاملات است .تذکر اخلاقي در نقل جريان شيخ مفيد(ره)
نظری ثبت نشده است .