درس بعد

مكاسب محرمه / ميته

درس قبل

مكاسب محرمه / ميته

درس بعد

درس قبل

موضوع: مکاسب محرمه


تاریخ جلسه : ۱۳۸۵/۲/۴


شماره جلسه : ۷۳

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • استدلال به روایت تحف العقول در مورد بیع میته

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


مطلبي از مرحوم امام(ره)

در ذيل فرمايش امام(رض) مطلبي وجود دارد، که بگوييم اين روايات مانعه مثل ثمن الميته سحت ، يا آن تعبيري که در صحيحه بزنطي دارد «لا يبيعها» ، انصراف دارد به آنجايي که ميته را به قصد منفعت محرمه که عبارت از أکل است بفروشيم. اين انصراف را امام(ره) ادعا فرموده اند.  اما آيا مي شود اين انصراف را قبول کرد و گفت روايات چنين انصرافاتي دارد؟ مخصوصا در روايت بزنطي که مي گويد مي تواني از ميته انتفاع ببري اما حق نداري در مقابل پولي بگيري. اين صدر روايت بزنطي قرينه مي شود بر اينکه «لا يبيعها» يعني اصلا بيع نبايد روي ميته واقع شود، چه براي انتفاع محلل باشد چه نباشد. به نظر ما، هم ثمن الميته سحت اطلاق دارد و هم صحيحه بزنطي انصرافي ندارد که بتوانيم اطلاق را از بين ببريم .


استدلال به روايت تحف العقول

آيا مي توان از روايت تحف العقول براي اين مورد، - بيع ميته – استفاده کرد؟ آنچه که در روايت تحف العقول در قسم صناعات بود، اين بود که اگر وسيله اي به عنوان فساد فروخته شود بيعش حلال و جايز نيست، امّا اگر بعنوان صلاح باشد بيعش صحيح است.

يعني ما از روايت تحف العقول که سندش را هم بر خلاف عده اي پذيرفتيم، البته عرض کرديم صاحب جواهر، مرحوم نائيني، مرحوم سيد در عروه و مرحوم شيخ انصاري پذيرفتند، اگر در قسم صناعات پذيرفتيم که اگر شيئي را به عنوان منفعت محلله اي که دارد، جائز است بفروشيم، مثلا چاقو را به عنوان منفعت محلله بفروشيم حلال است و بعنوان منفعت محرمه بفروشيم جايز نيست و باطل است، آيا اگر اين در قسم صناعات بود، در اعيان نجسه هم مي شود اين را گفت؟

ما اگر گفتيم که مي توان  از صناعات الغاء خصوصيت کرد و بگويم اين حرف در اعيان نجسه و اقسام ديگر معايش العباد هم مي آيد، که ظاهرش هم اين است که مي شود الغاء خصوصيت کرد، در باب معاملات از مواردي است که انسان ميتواند قطع پيدا کند. اگر در عبادات بود نمي شد قطع پيدا کرد . ما در باب معاملات مي توانيم چنين قطعي پيدا کنيم، که ضابطه اي که روايت تحف العقول به ما داده است اين است که اگر شيئي به قصد منفعت محلله فروخته شود، ولو منفعت محلله نادره باشد صحيح است، امّا اگر به قصد منفعت محرمه فروخته شود صحيح نيست .


تذکر: تواتر اجمالي

در جلسه گذشته در روايت ثمن الميته تعبير کرديم به تواتر معنوي، که اين سبق لسان بوده است، مقصود تواتر اجمالي است؛ تواتر اجمالي يعني اگر هر روايتي خودش هم سند مشخصي نداشت، اجمالا مي دانيم يکي از اينها از امام(ع) صادر شده است .


بررسي ادعاي انصراف

بالاخره سوال اين است که با توجه به «ثمن الميته سحت» و «لا يبيعها» در صيحه بزنطي آيا مي توانيم بگوييم اين انصراف دارد به آنجايي که منفعت محرمه اکل دارد؟ ما نمي توانيم برهان بياوريم، امّا فقيه بلند مرتبه اي مثل امام(ره) مي توانند انصراف بياورند، و اين انصراف براي خود ايشان هم حجيت دارد.


ردّ ادعاي انصراف

اما اگر کسي گفت اين انصراف براي ما وجهي ندارد، چون انصراف منشأ مي خواهد، که بايد کثرت الاستعمال باشد، اگر فرض کنيم در روايات، صد مورد ميته استعمال شده است و نود و پنج موردش للأکل استعمال شده است، اين انصراف درست است. انصراف آنجايي است که منشأش کثرت الاستعمال است، اما آنجايي که کثرت الاستعمال نيست نمي توانيم ادعاي انصراف کنيم . پس ما نمي توانيم انصراف را بپذيريم.


الغاء خصوصيت از روايت تحف العقول

اما روايت تحف العقول را اگر از قسم صناعاتش الغاء خصوصيت کرديم، که عرف الغاء خصوصيت مي کند - ملاک در الغاء خصوصيت عرف است، اگر در روايتي وارد شده است رجل شک بين الثلاث والاربع فليبن علي الاربع ، اينجا بلا فاصله مي گوييد اين رجل خصوصيت ندارد، بلکه زن هم اگر شک کرد بين ثلاث و اربع همينطور است - در آنجا هم اگر عرف روايت تحف العقول را ببيند، از قسم صناعاتش الغاء خصوصيت مي کند و مي گويد در همه اقسام معايش العباد و معاملات است .


تذکر اخلاقي در نقل جريان شيخ مفيد(ره)

بحث فتوا بسيار مشکل است. در قصص العلماء، مرحوم تنکابني نقل کرده است: که عرب بياباني از مرحوم شيخ مفيد(ره) سوال کرد که زن حامله اي مرده است او را چه کنيم؟ فرمود با همان بچه دفنش کنيد . وقتي آن مرد عرب براي انجام اين کار رفت، کسي به او رسيد و گفت چه مي خواهي انجام دهي؟ گفت مي خواهم اين زن را با بچه دفن کنيم . فرمود نه، اول بايد بچه را از شکم اين زن بيرون بياوري، چون بچه زنده است و بچه را نبايد دفن کني. عرب هم به قول دوم عمل کرد. و قضيه به گوش مرحوم شيخ مفيد(قده) رسيد. مرحوم شيخ فرمود اين قضيه بين من و عرب بوده است و من کسي را سراغ آن عرب نفرستادم. لذا حمل مي کنند بر اين که وجود مبارک امام زمان(ع) بوده است . ولي نقل مي کنند شيخ مفيد(ره) بعد از اين قضيه فرمود من ديگر فتوا نخواهم داد. اما بعد ارشاد آمده که شما فتوا دهيد و ما مراقب شما علما هستيم. عرض بنده اين است که فتوا دادن خيلي مشکل است . باز هم دقت کنيد تا نتيجه نهايي را عرض مي کنم .


و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.



برچسب ها :

تواتر اجمالي استدلال به روایت تحف العقول در مورد بیع میته الغاء خصوصيت در روایت تحف انصراف در صحیحه بزنطی مشکل بودن فتوا دادن جريان شيخ مفيد در فتوا به دفن زن حامله ادعای انصراف در صحیحه بزنطی از نظر امام خمینی رد ادعای انصراف در صحیحه بزنطی از نظر امام خمینی

نظری ثبت نشده است .