موضوع: مکاسب محرمه
تاریخ جلسه : ۱۳۸۵/۲/۱۳
شماره جلسه : ۸۰
-
عدم دلالت روایات بیع مختلط به مستحل بر قاعده الزام و طائفه سوم روایات
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
عدم دلالت روايات بيع مختلط به مستحل بر قاعده الزام
خود ابن اشعث و اسماعيل ثقه و ممدوح هستند، لکن نکته اي که وجود دارد اين است که اين کتاب را در قرن سوم از هند آورده اند و عنوان جعفريات داده اند، اما اثبات اينکه تمام آن رواياتي که در اين کتاب آمده است را اشعث روايت کرده است مشکل است . ولو اينکه در بحث رجال و درايه همه تصريح کرده اند که شرط حجيت خبر اين نيست که خبر حتما در کتب اربعه باشد ، چرا كه ما رواياتي داريم که در کتب اربعه نيست و مورد فتواي فقها هم واقع شده است، يکي از آن روايات «علي اليد ما اخذت حتي تؤديه» است، يکي از رواياتي که در هيچکدام از کتب اربعه شيعه نقل نشده، اما مع ذلک فقها فراوان بر آن استنباط کرده اند و فتوا داده اند؛ همين روايت است که در جعفريات آمده است . از اين جهت ضربه اي به حجيت روايت وارد نمي شود، اما فقط اين است که اين کتاب در قرن سوم از هند آمده است و يقين نداريم که هر آنچه که در اين کتاب آمده است حتما اشعث نقل کرده باشد . در جاي خودش باید بحث شود اينکه آيا بايد در کتب اربعه باشد يا نه؟ مي گويند از خصوصيات کتب اربعه اين است که هر شيخ و استادي بر شاگردش قرائت کرده است و اين سبب شده است که رواياتش محکم و متقن باقي بماند، ولي شرط حجيت خبر آن نيست که حتما آنجا باشد.
روايت جعفريات
در اين جعفريات دارد: عن علي(ع) انه سئل عن شاة مسلوخه و اخري مذبوحة عن عمّي علي الراعي او علي صاحبها، يک شاتي کشته شده منتهي غير شرعي و يکي از آنها هم مذبوحه است، اما صاحبش نمي داند کدام يک ذبح شده و کدام عنوان ميته است، فلا يدري الذکية من الميتة، قال يرمي بهما جميعا الي الکلاب، هر دو را جلو سگها بياندازند. سند روايت را ملاحظه فرموديد. مرحوم آقاي خوئي به جعفريات که مي رسند در يک جا مي فرمايند صاحب كتاب مجهول است و در يک جا در اين كتاب اعتماد کرده اند، اما با قطع نظر از سند روايت که عرض کرديم فقط آنچه که قادح است اين فاصله زماني است و اين مقداري براي ما اعتماد به اين کتاب را مشکل مي کند.دلالت روايت چطور؟ روايت دلالت دارد بر اينکه واجب است اين گوشتي که مذکي و ميته با هم مخلوط شده است را جلوي کلاب بياندازد. آيا رمي الي الکلاب يک واجب نفسي است يا نه؟ اينجا امير المومنين(ع) اين را کنايه قرار داده اند از اينکه انتفاع به اين جايز نيست. قطعا همينطور است. رمي الي الکلاب واجب نفسي نيست، مثل آنجايي که أنائين مشتبهين هستند از امام(ع) سوال مي کنند ما با اين دو چه کنيم؟حضرت امر به اراقه مي کنند، مي فرمايند اين را دور بريزيد. اراقه يک واجب نفسي نيست، بلکه کنايه از اين است که قابليت انتفاع ندارد. در عرف ما هم وقتي روغني نجس مي شود و فايده اي ندارد مي گوييم دور بريزيد، معنايش اين است که بدرد نمي خورد. پس از اين روايت استفاده مي شود که قابليت انتفاع ندارد آيا اين روايت با رواياتي که مي گويد به مستحل بفروشيد منافات دارد؟ آيا مي شود گفت اين روايت اطلاق دارد و مي گويد چه مستحلي باشد و چه نباشد؟ روشن است که تنافي وجود ندارد. اگر بگوييم اين روايت هم اطلاق دارد، روايات مستحل اين روايت را تقييد مي زند، يعني يجب طرحه الي الکلاب الا اذا کان المشتري مستحل للميتة، اگر مشتري مستحل ميته بود مانعي ندارد. شاهد بر اينکه منافاتي وجود ندارد اين است که در بعضي از روايات وارد شده است که ائمه(ع) فرموده اند اين را يا جلو سگها بريزيد و يا بدهيد به اهل ذمه، اين را در روايات کنار هم قرار داده اند .
روايت دوم
روايتي است در وسائل الشيعه از ذکريا بن آدم سألت أبا الحسن(ع) عن قطرة خمر او نبيذ مسکر قطرت في قدر، فيه لحم كثير و مرق كثير قطره ای شراب درون ديگي افتاد که گوشت و آب گوشت زيادي در اين ديگ وجود دارد، قال ، حضرت فرمود: يهراق المرق، آبگوشت را دور بريزيد، أو يطعمه اهل الذمه، اهل ذمه خمر را پاک مي دانند و آن را به اهل ذمه بدهند، او الکلاب، يا بدهند به سگها بخورند . شاهد اين است که در اين روايت اين دو را کنار هم آورده است و معلوم مي شود که منافاتي ندارد.طائفه سوم روايات
طائفه سوم رواياتي است که در مورد لحم مشتبه وارد شده است. اين روايات در جلد 24 وسائل، ابواب الاطعمة المحرمة، باب 37، ص 188، حديث 1 و 2 . حديث 1 : محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن البزنطي عن اسماعيل بن شعيب عن ابي عبدالله(ع) في رجل دخل قرية فاصاب بها لحما لم يدرأ ذکي هو أم ميته ، مردي داخل قريه اي شده است و به گوشتي برخورد کرده، نمي داند مذکي است يا ميتة فقال یطرحه علي النار، آن را بايد در آتش بياندازد، فکل ماانقبض فهو ذکي، وکل ماانبسط فهو ميت، آنکه جمع شد مذکي است و آن که باز شد ميته است .بررسي مسند روايت
اين روايت فقط اشکالش اين است که اسماعيل و شعيب مجهول هستند. سند روايت را مختلط نقل کرده اند؛ در وسائل دارد: اسماعيل بن شعيب، در کافي و تهذيب دارد: عن اسماعيل بن عمر عن شعيب ، ولي اسماعيل و شعيب هر دو مجهول هستند فقط نكته اي كه هست اينكه بزنطي را مرحوم شيخ در کتاب عده يکي از افرادي ذکر کرده است که لا يروون و لا يرسلون الا از کسي که اطمينان به او دارد، اگر کسي مبناي شيخ را قبول کند اين روايت معتبر مي شود .روايت دوم
روايت دوم: محمد بن علي بن الحسين صدوق، از مرسلاتي است که به صورتي قطعي مي گويد «قال» ، قبلا گفتيم که صدوق دو نوع مرسل دارد؛ بعضي از مرسلاتش دارد«روي»، بعضي از مرسلاتش دارد «قال» . اينجا فرموده: قال الصادق(ع) اذا وجدت لحما و لم تعلم أذکي هو أم اميته فألق قطعة منه علي النار ، قطعه اي از آن را در آتش بيانداز، فان انقبض فهو ذکي وان استرخي فهو ميتة. اين دو روايت را داريم.فرق طائفه سوم با طائفه دوم
طائفه سوم رواياتي است که در مورد لحم مختلط نيست بلكه لحم مشتبه است . مختلط آنجايي است که دو تا است و نمي دانيم کدام مذکي و کدام ميته است، مشتبه يعني يك عدد است و نمي دانيم مذکي است يا ميته در اين دو روايت وارد شده است که در آتش بيانداز و نشانه اي را امام(ع) ذکر فرموده اند .برخورد علماء با اين طائفه روايات
نظر استاد
نتيجه بحث از سه طائفه روايات
نظری ثبت نشده است .