موضوع: مکاسب محرمه
تاریخ جلسه : ۱۳۸۴/۱۲/۱۳
شماره جلسه : ۵۳
-
دلیل سوم برای حرمت تلقیح
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
بحث سندي روايت حرمت استمناء
اين روايتي که مربوط به استمناء و خضخضه بود را بحث کرديم. از نظر سند روايت، مطلبي است که بايد آن را بيان کنيم. در سند روايت دارد: «أحمد بن محمد بن عيسي الأشعري عن ابيه (محمد بن عيسي اشعري) قال: سئل الصادق(ع)»، اشکال سند روايت از نظر پدر و پسر نيست. در احمد بن محمد عيسي و خود محمد بن عيسي بحثي نيست. اما محمد بن عيسي از اصحاب امام هشتم و امام نهم بوده است و اين که آمده از امام صادق(ع) نقل کرده است سبب مي شود که بگوييم اين روايت، عنوان روايت مرفوعه را دارد.تعريف روايت مرفوعه
ما اگر فرض مي کرديم که اين روايت صحيح السند است و امام به اطلاق آيه شريفه تمسک کرده اند آيا اين تمسک امام يک تمسک تعبدي است يا کشف از اين مي کند که واقعا قابليت تمسک دارد؛ مثلا در روايات ديگر داريم که از امام(ع) سوال مي کنند که شما از کجا فهميديد که مسح به بعض سر است؟ در جواب مي فرمايند «لمکان الباء برؤوسکم». يا رواياتي داريم که وقتي امام مي خواهد حکم را بيان کند به آيه اي استدلال کرده است . آيا استدلال به آيه معنايش تعبد است، يعني وقتي من امام و حجت خدا مي گويم اين آيه اطلاق دارد شما هم بگوييد اطلاق دارد؟ يا نه معلوم مي شود که آيه واقعا اطلاق دارد و استدلال امام به آيه هم عنوان تعبد را ندارد، يعني امام مي خواهد بفرمايد اگر ديگري هم توجه مي کرد اين آيه هم قابليت استدلال دارد .
نظر استاد
شمول روايت ما نحن فيه
نتيجه بررسي آيات و روايات تا اينجا
تا اينجا استدلال به آيات و روايات تمام شد و بحث در اين بود که نطفه مرد اجنبي را در رحم غير از زوجه و کنيز خودش اگر قرار دادند چهار روايت مطرح کرديم و حرمت را استفاده نکرديم، و از چهار آيه شريفه، فقط از ذيل آيه 5 سوره مؤمنون، آن هم از اطلاقش توانستيم حرمت اين عمل را استفاده کنيم.دليل سوّم براي حرمت تلقيح
بررسي سند اين روايت
سند صدوق تا محمد بن سنان صحيح است الا سندي که مربوط به مکاتبة است . يعني هر جا صدوق از محمد بن سنان مطلبي را نقل مي کنند سندش صحيح است الا در اين مکاتبه، که در افراد اين سند افرادي هستند که محل اشکال هستند .بررسي ترجمه محمد بن سنان
اقوال تعارض جرح و تعديل
در اين مسئله 5 قول بين اهل درايه و رجاليين وجود دارد و جمهور علماء همين نظر را دارند ومي گويند در تعارض جرح و تعديل قول جارح مقدم است، بعضي ها هم قول معدل را مقدم مي کنند، و سه قول هم به عنوان تفصيل وجود دارد؛ که سبب جرح ذکر شده است يا نه، و يا آن کسي که تعديل کرده گفته ملکه دارد يا ندارد. و عمده آنچه که مطابق با تحقيق است اين است که ما نمي گوييم جرح مقدم است، بلکه اين جرح و تعديل با هم تعارض مي کنند و هيچ کدام براي ما اعتبار ندارد. اگر ما بگوييم جرح مقدم است بايد بگوييم محمد بن سنان مجرح و فاسق و غير موثق ولي اينها با هم تعارض مي کنند و وقتي که با هم تعارض کردند نتيجه اي که مي گيريم اين است که فرض مي کنيم هيچکدام از اينها نيست و وثاقت براي ما ثابت نيست و سند از اين نظر اشکال دارد .مقايسه اين روايت با بحث تسامح در ادله سنن
نظری ثبت نشده است .