درس بعد

مكاسب محرمه / ميته

درس قبل

مكاسب محرمه / ميته

درس بعد

درس قبل

موضوع: مکاسب محرمه


تاریخ جلسه : ۱۳۸۵/۲/۱۰


شماره جلسه : ۷۷

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • تفصیل مرحوم امام در باب علم اجمالی

  • نظر ميرزای شيرازی در مورد بیع میته مختلط با مذکی

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


خلاصه فرمايش مرحوم خوئي(ره)

فرمايش مرحوم آقاي خويي را عرض کرديم. نظر شريف ايشان اين شد که در جايي که ميته مختلط به مذکي است، بيع آن به شخص واحد علي القاعده صحيح نيست، اما اگر به شخصين باشد و يکي را به يک نفر و ديگري را به شخص دوم بفروشيم، علم اجمالي در اينجا مانعيت ندارد.


طرح اشکال

در جلسه گذشته بعضي آقايان اشکالات خوبي به ذهنشان رسيده بود. آن اشکال اين بود که درست است که بايع يکي از اينها را به يک نفر و ديگري را به نفر دوم مي فروشد، اما اين دو ثمني را که بائع اخذ مي کند، علم اجمالي دارد يکي از اينها ثمن الميته است، چون در ميان اينها ميته واقعي وجود داشته است، پس بعداً تصرف خود بايع در آن جايز نيست. ولو اينکه مشتري دو نفر باشد قاعده اين است که علم اجمالي همان طوري که مانع از اکل است، مانع از صحت البيع هم هست.

عرض کرديم که بحث در دو مقام است، يکي از نظر قواعد اوليه است و يکي از نظر روايات وارده. از نظر قواعد، عرض کرديم که چون ميته مختلط به مذکي است و الان هم علم اجمالي داريم که يکي از اين دو ميته است، اگر گفتيم که بيع ميته منفردتاً جايز نيست، بايد بگوييم بيع ميته اي که علم اجمالي داريم چون علم اجمالي منجزيت دارد اينجا هم بيع ميته و لو مختلط مذکي است قاعده بطلان او را اقتضا مي کند بعبارة اخري انضمام مذکي واقعي به ميته واقعي سبب نمي شود که معامله علي القاعده بخواهد صحيح باشد.

قاعده مي گويد همان طوري که بيع ميته به صورت تنهايي صحيح نيست، به صورت منضم به مذکي هم صحيح نيست. آنهايي که بيع ميته را به خاطر منافع محلله به صورت منفرد جايز مي دانند، روشن است که به صورت منضم به مذکي هم جايز مي دانند و روي اين مبني مجالي براي اين نزاع نمي رسد.


تفصيل مرحوم امام(ره) در باب علم اجمالي

بياني را امام(رض) در اصول در باب علم اجمالي دارند و آن بيان را در همين جا هم در کتاب مکاسب محرمه شان آورده اند. که اشاره به اين بيان مناسب است. امام(ره) در بحث علم اجمالي يک تفصيلي را در اصل منجزيت علم اجمالي داده اند. در همين بحث ما نحن فيه مي فرمايند «هنا نکته يجب التنبيه عليها»، که نمي خواهيم وارد اين بحث اصولي مبنايي امام بشويم، فقط از باب ذکر اين مبنا مي خواهيم اشاره کنيم.

تا به حال روي اين مبنا بحث مي کرديم که مشهور مي گويند علم اجمالي منجز تکليف است - يعني اگر علم اجمالي داريد که يکي از اين دو حرام است، بايد از هر دو اجتناب کنيم، نه اکلش و نه بيعش، نه به مسلم و نه به غير مسلم جايز نيست-. مبناي ديگر اين است که آيا علم اجمالي همه جا منجزيت دارد و همه جا به ما اجازه ارتکاب احد الطرفين را نمي دهد؟ اين مبنايي که امام(ره) دارند مي فرمايند علم اجمالي دو نوع است؛ يک نوع علم اجمالي است که به ما رخصت ارتکاب احد الطرفين را نمي دهد و بايد از هر دو طرف مشتبه اجتناب کنيم. نوع دوم علم اجمالي اين است که به ما رخصت ارتکاب احد الطرفين را مي دهد.

در توضيح نوع اول مي فرمايند اگر ما علم اجمالي به يک حکم فعلي و اراده فعليه جزميه داشته باشيم، مثلاً بگوييم مي دانيم يکي از اين دو نجس است، علم اجمالي داريم به اينکه وجوب اجتناب از نجس براي ما فعليت دارد و شارع بالفعل يک حکمي را متوجه ما کرده است، اينجا مي فرمايند اگر همين شارع که در اينجا حکم بالفعل و اراده حتمي دارد و مي گويد حتما بايد اين حکم امتثال شود، اگر شارع ترخيص در ارتکاب احد الطرفين را بدهد اين تناقض مي شود. از يک طرف علم به حکم فعلي داريم و از طرف ديگر بگوييم شارع ترخيص در احد الطرفين را داده است، اين تناقض مي شود.

مي فرمايند در اين گونه موارد، علم اجمالي موجب موافقت قطعيه است. در اينگونه موارد موافقت قطعيه واجب است و حق نداريم نسبت به احد الطرفين مرتکب شويم. اما نوع دوم علم اجمالي اين است که ما از راه يک حجت شرعي، اين علم را به دست آورده ايم. مي فرمايند گاهي اوقات يک دليلي يا به اطلاق و يا به عمومش شامل مورد مشتبه مي شود، همين «حُرِّمَت عَلَیكُمُ المَیتَةُ»، اين آيه اطلاقش مي گويد ميته حرام است، چه آنجايي که تفصيلا براي شما روشن باشد و چه آنجايي که ميته معلوم بالاجمال باشد، اطلاق آيه شامل هر دو مورد مي شود، مي فرمايند در چنين مواردي نه تنها ارتکاب بعض الاطراف مانعي ندارد بلکه ارتکاب جميع الاطرافش هم مانعي ندارد. يعني اگر يک اصالة الحلّ يا دليلي ديگري دلالت بر ترخيص نسبت به احد الطرفين کرد مانعي ندارد.


فرق صورت اول با دوم در فرمايش امام(ره)

در صورت اول که ما علم به يک اراده فعليه اجمالي داريم، خود شارع هم نمي تواند نسبت به احد الطرفين ترخيصي داشته باشد، اما در مورد دوم مي توانيم بگوييم شارع مي تواند با يک دليل ديگري بگويد اگر ميته اي با مذکي مشتبه شد هر دو طرف را مرتکب شو، يا يکي از اين دو طرف را مي تواني مرتکب شوي، و با ورود ترخيص نسبت به احد الطرفين، مسئله تناقض در اراده مولي جريان ندارد. و بعد مي فرمايند اگر علم اجمالي از نوع دوم باشد که غالب موارد اينچنين است، دليلي هست که دلالت بر ترخيص دارد، مثلاً اصالة الحل را داريد و در اين مورد شک مي کنيد که حلال است يا حرام، در اينجا مي توانيم به اصالة الحل که دليل بر ترخيص است عمل کنيم و مي فرمايند نمي توانيد اين را ترک کنيد. اين بياني است که نمي خواهيم وارد شويم که آيا مبناي اصولي ايشان درست است يا نه؟


ارتکاب يکي از دو طرف علم اجمالي تخييراً و ترک ديگري

مطلب ديگر اين است که برخي از بزرگان در اطراف علم اجمالي ارتکاب احد الاطراف را جايز مي دانند و مي گويند يکي از دو طرف را تخييراً مرتکب شويد و طرف ديگر را به عنوان بدل از حرام واقعي کنار بگذاريد. نکته اي که وجود دارد اين است که مي گويند اصالة الحل در يکي از اين دو طرف تخييرا جريان پيدا مي کند و مي توانيد مرتکب احد الاطراف شويد. اما مدعي اين است که با اصالة الحل فقط مي توانيد يکي از دو طرف را اکل کنيد و متعلق براي اکل قرار دهيد، اما مصحح براي بيع نيست. مي خواهيم ببينيم آيا اين حرف درست است يا نه؟ - چهار چوب بحث را تکرار مي کنيم که از حيث قواعد بحث مي کنيم -. يکي از مباني ديگر در علم اجمالي اين است که احد الاطراف را مي توانيد تخييرا استفاده کنيد، حالا که جواز الاکل در آن ثابت است آيا با جواز الاکل همان طرف را مي توانيم بفروشيم؟ الان ميته مختلط به مذکي است و بايع روي اين مبني که احد الاطراف تخييراً مانعي ندارد يکي را انتخاب کرد، و مسلّم جواز الاکل براي اين دارد، آيا مي توانيد اين را که اختيار کرده بفروشد يا نه؟


نظر مرحوم ميرزا محمد تقي شيرازي

مرحوم ميرزا محمد تقي شيرازي - که يکي از حواشي دقيق مکاسب مربوط به ايشان است - در اينجا اين نظر را دارند که اگر احدهما را تخييرا انتخاب کرد، فقط اصالة الحل، جواز الاکل را اثبات مي کند، اما جواز البيع و صحت البيع را اثبات نمي کند. فرموده اند موضوع بيع، مذکّاي واقعي است، وقتي مي گوييم بيع ميته باطل است و ثمن الميته سحت ، نتيجه اين مي شود که جواز و صحت بيع در مذکاي واقعي است و ما با اصالة الحل نمي توانيم بفهميم اين مذکي، واقعي است. و اما اينکه هذا مذکي و اين مذکي واقعي است براي ما صحت البيع را اثبات نمي کند تشبيه کرده اند به اينکه اگر در مالي شک داريم که براي خودمان است يا براي ديگري؟ اينجا جواز الاکل دارد، اما فرموده اند جواز البيع ندارد، چون موضوع جواز البيع، ملکيت است و اينجا احراز ملکيت نشده است، چرا که اين نمي داند که ملکش هست يا نه؟ لذا اين تفصيل را مرحوم ميرزا محمد تقي شيرازي داده اند.


جواب امام(ره) ‌به مرحوم شيرازي

نکته اي را امام(ره)‌ در جواب ايشان دارند با «بل يمکن أن يقال» فرموده اند، که اگر کسي مبنايش اين شد که در مشتبهين، اکل احدهما جايز است، روي اين مبنا که مبناي غير مشهور است، اين جواز الاکل کشف از اين مي کند که شارع ملکيت را براي اين مورد پذيرفته است، ولو ملکيت، ملکيت ظاهريه باشد. يک بيان ديگري دارند که فرموده اند ماليت ميته يک ماليت عقلائيه است، آنجايي که شارع بگويد اين ماليت را قبول ندارم ماليت از بين مي رود. اگر در مشتبهين شارع اکل احد الاطراف را اجازه داد، معنايش اين است که شارع اين ماليت و ملکيت را رد نفرموده و همين احد الاطراف را که اختيار کرده مي تواند متعلق بيع قرار دهد. يک مطلب ديگري هم در کتاب مکاسب محرمه امام وجود دارد که ملاحظه بفرماييد.


خلاصه بحث علي القاعدة

تا اينجا بحث علي القاعده روشن شد. اگر کسي در علم اجمالي بگويد ارتکاب جميع الاطراف درست است مثل محقق اردبيلي، مي فرمايد اينجا هم که مختلط شده است هر دو را مي تواند بفروشد و حتي هر دو را مي تواند اکل کند. اگر مشهور مي گويند ارتکاب جايز نيست و بايد اجتناب از جميع الاطراف بشود، کساني که مي گويند بيع ميته منفردتاً و لو به قصد منفعت محلله جايز نيست، اينجا هم بايد بگويند انضمام مذکي به ميته مشکل را حل نمي کند و حلال نمي کند اکلاً و بيعاً. آنهايي هم که مي گويند احد الاطراف را مي تواند اختيار کند، گفتيم که اگر احد الاطراف را اختيار کرد، همان طوري که جواز الاکل نسبت به احد الاطراف دارد، جواز البيع هم دارد و تمام کلام از جهت قاعده روشن شد. اما رواياتي در اينجا در خصوص مختلط داريم که سه طائفه روايات است. اينجا را براي فردا ملاحظه بفرماييد.

و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.


برچسب ها :

انواع علم اجمالی از لحاظ جواز ارتکاب بیع میته مختلط با مذکی نظر محقق خوئي در مورد بیع میته مختلط با مذکی اشکال به صحت بیع میته منضمه به مذکی بیع میته مختلط با مذکی بر طبق قواعد بیع میته مختلط با مذکی بر طبق روایات تفصيل امام خمینی در باب علم اجمالي ارتکاب تخییری یکی از اطراف علم اجمالی نظر ميرزای شيرازی در مورد بیع میته مختلط با مذکی

نظری ثبت نشده است .