درس بعد

مكاسب محرمه / ميته

درس قبل

مكاسب محرمه / ميته

درس بعد

درس قبل

موضوع: مکاسب محرمه


تاریخ جلسه : ۱۳۸۵/۲/۱۹


شماره جلسه : ۸۳

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • بیع سگ و خوک و اجزای آنها

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


اختلاف نظر مرحوم امام در مکاسب محرمه با تحرير الوسيله

نکته اي را به عنوان تتمه بحث گذشته عرض مي کنم، که امام(رض) با اينکه در مکاسب محرمه بحث استدلالي ميته اي که دم سائله ندارد - مثل ماهي - فرموده اند: اگر به قصد منفعت محلله باشد بيعش مانعي ندارد، و تقريبا مسئله را به وضوح گذرانده اند. اما در کتاب تحرير الوسيله فرموده اند که احتياط وجوبي ترک اين بيع است . قبلا هم عرض کردم که ما تا به حال بين تحرير الوسيله و بحث استدلالي امام در مکاسب محرمه مواردي براي اختلاف پيدا کرديم.قبلا هم عرض کرديم که در مکاسب محرمه فرموده اند بيع اعيان نجسته مطلقا اشکال دارد ولو فرض منفعت محلله عقلائيه هم بشود، اما در تحرير الوسيله عکس اين مطلب را نظر دارند. يا بايد بگوييم از جهت زماني نگارشش مختلف بوده است، يا اينکه بزرگان در کتابهاي استدلالي و مباحث استدلالي ممکن است به يک نظر برسند، اما در مقام فتوا جهات ديگري را هم براي فتوا دادن رعايت مي کنند بايد يکي از اين دو توجيه را کرد . در اين مسئله سوم مکاسب محرمه تحرير الوسيله مي فرمايند: «وفي جواز بيع الميتة الطاهرة» ميته طاهره، يعني ميته حيواني که دم سائله ندارد «کالسمک و نحوه اذا کانت له منفعه ولو من دهنه، اشکال، لا يترک الاحتياط» يعني احتياط وجوبي کرده اند در اينکه بيعش انجام نشود.


مسأله ششم: بيع سگ و خوک و اجزاء ايندو

ما در بحث مکاسب محرمه بر ترتيبي که در مکاسب شيخ است بحث کرديم . مرحوم شيخ فرموداند نوع اول از مکاسب محرمه بيع اعيان نجسه است و تا به حال شش مورد را مطرح فرمودند و بحث کرديم و اکنون مي فرمايند «يحرم التکسب بالکلب الهراش و الخنزير البريين اجماعا علي الظاهر المصرح به في المحکي عن جماعة، و کذلک اجزائهما. نعم لو قلنا بجواز استعمال شعر الخنزير و جلده، جاء فيه ما تقدّم في جلد الميتة».

در اين مسئله مرحوم شيخ سه عنوان را محل بحث قرار مي دهند؛ يکي کلب، دوم خنزير، سوم اجزاء اينها . مي فرمايند آنچه که محل بحث ما است کلب و خنزير برّيين است، در مقابل سگ و خوک دريايي. علماء در مورد سگ و خوک دريايي قائل به طهارت هستند ولي سگ و خوکي که در خشکي است محکوم به نجاست است، و چون مرحوم شيخ در اعيان نجسه بحث مي کند سگ و خوک دريايي که جزء اعيان طاهره است را بحث نمي کند . در يک روايتي وارد شده است که ميان بري و بحري تفصيل وجود دارد .


فرمايش مرحوم خوئي(ره)

مرحوم آقاي خوئي(ره) در کتاب مصباح الفقاهه فرموده اند «بل الظاهر انهما من اقسام السمک غير المأکول». سگ و خوک دريايي از اقسام ماهي هستند، منتهي پولک و فلس ندارد و نمي شود آنها را خورد. «فيکونان خارجين عما نحن فيه تخصصا». فرموده اند آن سگ و خوک دريايي تخصصا از ما نحن فيه خارج است . پس بحث در سگ و خوک برّي است .


بررسي بيع سگ

اول: مسئله سگ: شيخ(ره) مي فرمايد که تکسب به کلب هراش حرام است . براي سگ انواعي ذکر شده است کلب هراش - که اسم ديگرش عقور است - کلب صيد و حائط و حارث و ماشيه هم داريم. آنچه که شيخ(ره) در ميان اقسام کلاب مي فرمايند اين است که تکسب به کلب هراش حرام است .


علت عدم ذکر کلب در آيه قرآن

يک نکته تفسيري را عرض کنيم؛ در آيه شريفه قرآن که مکرر خوانديم «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِيرِ»، چرا صحبت لحم الکلاب نشده است، با اينکه خوردنش مانند خنزير حرام است؟ يک وجهش اين است که بگوييم لحم الکلب هم در مطلق ميته داخل است. وجه ديگر اين است که بگوييم اصلا در هيچ زماني، يا لا اقل در بين عرب جاهليت و افرادي که در زمان نزول اين آيه شريفه بوده اند لحم الکلب متعارف نبوده و اکنون نيز لحم الکلب متعارف نيست، منتهي گوشت خنزير را در کشورهاي غربي فراوان استفاده مي کنند . لذا وجه اينکه در آيه شريفه صحبتي از لحم الکلب به ميان نيامده يکي از اين دو وجه است .


معني هراش

هراش يعني وقتي که دو خروس به جنگ يکديگر مي افتند، عرب مي گويد «يتهارشان» يعني اين دو در حال مقاتله هستند و مهارشه مي کنند. هراش آن سگي است که تحريک مي شود و يا بدون تحريک است، ولي نکته اي وجود دارد که ذات سگ اين است که هراش است، .الا اينکه او را براي صيد يا حراست يا ذرع  يا بستان تربيت دهند اما اگر او را تعليم ندهند ذاتش اين است که حالت تهاجمي دارد و پرخاشگر است . هراش با «ه» داريم و حراش با «ح» داريم . عرب وقتي مي خواهد بگويد بين دو خروس هراش وجود دارد با «ه» مي آورد . اما برخورد و منازعه دو آدم که به جان هم مي افتند را عرب حراش با «ح» مي آورد و احترام قائل است .


کلمات علماء در بيع سگ

در باب اقسام کلب - وقتي کلمات فقها را ببينيم - فقها مي گويند بيع کلب هراش جايز نيست . کلب صيد سلوقي - سلوق قريه اي بوده در يمن که سگ ها را خوب تربيت مي کردند که شکاري شوند - در روايات آمده که بيعش مانعي ندارد. سگهاي ديگري که سگ غير سلوقي يا سگي که عنوان حارث را دارد، آيا بيع اينها جايز است يا نه؟ بايد مقداري عبارات فقها را ببينيم که از عبارات فقها تقريبا استفاده مي کنيم که نسبت به کلب هراش هيچ اختلافي بين فقها وجود ندارد .


عبارت مرحوم شيخ(ره) در خلاف

مرحوم شيخ در کتاب خلاف فرموده «جوز بيع کلاب الصيد» بيع کلاب صيد جايز است «و يجب علي قاتلها قيمتها اگر کسي کلب صيد را کشت بايد قيمتش را بدهد و ضامن است اذا کانت معلمة ولا يجوز بيع غير الکلب المعلم علي حال» بيع غير کلب معلم جايز نيست .

به نظر مي رسد که اين عبارت شيخ دقيق ترين عبارات در بين عبارات فقها است، ولو اينکه در عبارت شيخ انصاري در مکاسب يا فقهاي ديگر مسئله را روي کلب هراش يا کلب صيد آورده اند. ما بايد اصلا تقسيم اصلي را روي کلب معلم و کلب غير معلم ببريم. سگ به ذاته هار است، هراش و عقور است، اگر او را تعليم دهند ياد مي گيرد. اينطور نيست که بگوييم هراش يا صيد موضوعيت دارد.

 اين عبارت مرحوم شيخ طوسي(ره) مسئله را روي معلم و غير معلم بودن سگ مي آورد و مي گويد «ولا يجوز بيع غيرالکلب المعلم علي حال» در هيچ حالي جايز نيست. «و قال ابو حنفيه» - اين عبارت شيخ در خلاف است چون شيخ طوسي(ره) مسائل خلافي بين شيعه و اهل سنت را در کتاب خلاف عنوان کرده است و دليل شيعه را ذکر کرده است - «و قال ابو حنيفه و مالک» آنها گفته اند «يجوز بيع الکلاب مطلقا» مطلقا گفته اند چه معلم و غير معلم «الا أنّه مکروه. فان باعه صح البيع ووجب الثمن، وان اتلفه متلف لزمته قيمته» اگر کسي سگ را تلف کرد بايد قيمتش را بدهد.

«و قال الشافعي لا يجوز بيع الکلاب، معلمة کانت او غير معلمة ولا يجب علي قاتلها القيمة» شافعي مي گويد مطلقا بيع کلاب جايز نيست چه معلم و چه غير معلم، ابو حنيفه و مالک مي گويد بيع کلاب جايز است، و شيعه اثني عشري مي گويند بيع کلب معلم جايز است و غير معلم جايز نيست.

مرحوم شيخ در کتاب نهايه وقتي مکاسب محظوره - ممنوعه – را بيان مي کند، مي فرمايد «وکذلک  ثمن الکلب الا ما کان سلوقيا الصيد» اين ديگر تعبد به روايت است، در روايت دارد کلب سلوقي براي صيد. مرحوم شيخ صدوق(ره) در مقنعه مي فرمايد «و ثمن الکلب حرام الا ما کان سلوقيا للصيد» علامه(ره) در کتاب منتهي فرموده «و قد اجمع علمائنا علي تحريم بيع ما عدا کلب الصيد والماشية والزرع والحائط من الکلاب»، علماي ما اجماع دارند که اگر کلبي، کلب صيد يا ماشيه يا ذرع يا حائط نباشد، بيعش حرام است . تعبير «اجماع» دارد  در کتاب تذکره فرموده «الکلب ان کان عقورا» که همان هار است «حرم بيعه عند علمائنا».


نتيجه بررسي

ما وقتي بخواهيم در کلمات فقها جمع بندي کنيم؛ گاهي بين معلم و غير معلم تفصيل داده شده است و گاهي فقط صيد سلوقي استثناء شده است و گاهي فقط گفته اند عقور حرام است. نتيجه اي که از عبارات فقها گرفته مي شود، وقتي مي بينيم يکنواخت نيست، بايد بين عبارات جمع کنيم، بگوئيم آنجايي که مي گويند عقور، يعني غير معلّم و ذات سگ هم همين است، و در عرف مردم هم به کسي که خيلي عصباني است مي گويند چرا مثل سگ مي ماني، چه اخلاقي است؟

. ذات سگ اين است که عقور و هار است ، اگر او را معلّم کردند، اين مي شود براي صيد و امور ديگري که هست. و باز نکته اي که وجود دارد اين است که آيا ملاک اين است که هاري او گرفته شود، مثلا سگي را کنترل کنند که  ديگر هار نباشد ولي فايده هم ندارد، يا معلم بودن خصوصيت دارد، که ظاهر عبارات اين است که سگ بايد معلم باشد تا بيعش جايز باشد . اگر به سگي آمپولي تزريق کردند و هاري خود را از دست داد اما معلّم نيست، از موارد ممنوعه است و ملحق به آن است . ما وقتي عبارات فقها را مي بينيم، جواز روي بيع کلاب معلمه و کلابي که تعليم داده شوند و غرض عقلايي روشني بر آنها داده شود آمده است . اين نتيجه اي است که از کلمات فقها گرفته مي شود.


ادّله حرمت بيع کلب

در ما نحن فيه براي حرمت و عدم جواز بيع کلب هراش يا عقور، مجموعا به دو دليل استدلال شده است؛ يکي به اجماع و دوم به روايات .


بررسي اجماع در مسأله

اجماع، مثل اجماعي که علامه در منتهي بيان کرده است، يا وقتي خودمان کلمات فقها را تماما ببينيم چنين اجماعي وجود دارد که اجماع بر بطلان و حرمت بيع کلب غير معلم است، هم حرمت تکليفي و هم حرمت وضعي، لکن چون اين اجماع ممکن است مستند به رواياتي باشد که مي خواهيم بخوانيم، اجماع مي شود محتمل المدرک و اجماع مدرکي است و تعبدي نيست و اصالت ندارد، بنابر اين بايد اجماع را کنار گذاشت و سراغ روايات رفت. در کتاب وسائل الشيعه، چاپ جديد، ج 17 رواياتي که مربوط به سگ است در سه باب آمده است، باب 16 و 14 و 5 آمده است، ملاحظه بفرماييد .


و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.



برچسب ها :

بيع سگ و خوک انواع سگ معني هراش کلمات علماء در بيع سگ نظر ابوحنیفه در مورد بیع کلاب نظر شافعی در مورد بیع کلاب کلب عقور تفصیل بین کلب معلم و غیر معلم در جواز بیع کلب سلوقی اجماع در مسأله بیع کلاب مراد از کلب معلم

نظری ثبت نشده است .