موضوع: مکاسب محرمه
تاریخ جلسه : ۱۳۸۴/۷/۴
شماره جلسه : ۱۱
-
تقسیم مکاسب
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
خلاصه مباحث گذشته
روايت دال بر استحباب تکسب از زراعت
بررسي مثال مکاسب واجب
در آن مثال واجب مرحوم شيخ به صناعات و واجبات نظاميه مثال زدند - واجبات نظاميه يعني واجباتي که نظام زندگي و معيشت مردم بر اين واجبات توقف دارد -.اشکال مترتب بر مکاسب واجبه
جمع ميان دو اشکال
اشکالات وارد بر مکاسب واجبه
مرحوم شيخ براي مکاسب واجبه و کسب واجب مثال مي زنند به واجبات نظاميه، ما مي گوييم اين چند اشکال دارد اشکال اول اينکه کسب در اينها واجب نيست قيام به اين امور واجب است. اشکال دوم اين است که قيام به اين امور به چه عنوان واجب است، وجوبش وجوب نفسي است يا وجوب غيري؟ وجوب غيري دارد، وجوب غيري يعني وجوب مقدمي . اشکال ديگر اين است که در باب واجب مقدميه و واجبات غيريه، بعنوان المقدميه تازه واجب مي شود . يعني طبابت من حيث هي، هي اصلا وجوب ندارد. طبابت من حيث هي هي واجب نيست، بعنوان اينکه مقدمه است براي حفظ نظام، بعنوان المقدميه عنوان وجوب را پيدا مي کند، پس نتيجه اين مي شود که ما براي کسب واجب مثالي نداريم و اين اشکالات وارد مي شود .احتمال مصاديقي براي کسب واجب
اگر کسي اشکال کند و بگويد که ما مواردي داريم که کسب واجب است . کجا ؟ الان کسي زن و بچه دارد بايد به اينها نفقه دهد. مي تواند کار کند و خرج اينها را دربياورد، واجب است که کار کند براي انفاق و نفقه دادن، اين يک. مورد دوم: کسي مديون است، براي اداء دينش مي تواند کار کند . اين هم بايد برود کار بکند و پول دربياورد و دينش را ادا کند . آيا اين نمي تواند مثال براي کسب واجب باشد؟ردّ احتمال
جواب اين است که همان اشکالاتي که در آنجا هست در اينجا هم مي آيد، يعني اگر کسي رفت کسب کرد براي اينکه نفقه بدهد، باز هم عنوان مقدميت را پيدا مي کند، خود اين کار و کسب بالاصاله واجب نيست بلکه مقدمه براي نفقه دادن و يا اداء دين است، ما مي توانيم بگوييم کسب واجب زياد است. اگر کسي نذر کند که کسبي را انجام دهد. اين کسب براي او واجب مي شود و وجوبش هم وجوب بالنذر است، قسم مي خورد برود کار کند، کارکردن واجب است، ولي تمام اينها کسبي است که وجوبش يک وجوب تبعي يا مقدمي است، اما وجوب بالاصاله ندارد.اقسام مکاسب در کلام سلاّر (ره)
کلام و تقسيم شهيد اول
تقسيم مکاسب در کلام مرحوم علامه
تقابل نظريه شهيد ثاني با مقدس اردبيلي
وجه احسن بودن
نظری ثبت نشده است .